شریف خسروی

پویایی و تلاش در جهت غلبه بر مخاطرات محیطی، تشخیص آینده بازار و ذائقه مشتری جزو نخستین اولویت‌هایی است که مدیریت یک سازمان باید در برنامه‌ریزی‌های خود مدنظر قرار دهد. سرعت تحولات جهانی، تسهیل تجارت بین کشورها و سرعت ارتباطات و در نهایت کوچک شدن جهان در حد یک دهکده، تولید سنتی را برنمی‌تابد. از همین‌رو است که در مدیریت شرکت با سازمان خود علاوه بر در نظر گرفتن الزامات بازار رقابتی، باید در جهت نوآوری و خلاقیت نیز تلاش کرد.

ایجاد واحدهای تحقیق و توسعه (R&D) به مفهوم تحقیقات بنیادی کاربردی و توسعه‌ای برای نیل به اهداف مورد اشاره از ابزارهای مهم مدیریتی است. با ایجاد این واحدها است که می‌توان ضمن غلبه بر چالش‌های محیطی در جهت ایجاد ارزش افزوده نیز حرکت کرد. بد نیست گفته شود که در گذشته کشورها در جهت تولید کالاهای صنعتی حرکت می‌کردند و از این راه بیشترین منفعت را نصیب خود می‌ساختند اما در دوره جدید اختراع و خلق فناوری‌های نوین از طریق توسعه واحدهای تحقیق و توسعه در دستور کار قدرت‌های برتر اقتصادی دنیا قرار دارد. به همین دلیل است که می‌بینیم کشورهای توسعه یافته با خلق تکنولوژی به منافع کلان دست می‌یابد و آن را به صورت «لیسانس» در اختیار سایر کشورها قرار می‌دهند. کشورهای پیشرفته اقتصادی اکنون کشورهای به ظاهر صنعتی را به جایی برای تولید کالای ناشی از ایده خود تبدیل کرده اند و به همین دلیل است که تکنولوژی‌ها عموما منشا اروپایی، آمریکایی دارند.

به‌وسیله تغییرات دانش بنیان ضمن غلبه بر محدودیت‌های محیطی می‌توان روند توسعه پایدار و درونزا را طی کرد. ژاپن مثال خوبی از این دست است، این کشور با آن که از کمترین سنگ آهن در مقایسه با کشورهای تولیدکننده فولاد برخوردار است اما بهترین صنایع فولاد جهان را دارد و این به دلیل توجه به مهمترین عامل تولید یعنی «انسان» است.

مرور روند رشد اقتصاد جهانی نشان‌دهنده درستی این رای است که عصر خام‌ فروشی به سر آمده و وجود منابع سرشار زیرزمینی و روزمینی دیگر ابزار برتری به حساب نمی‌آید. ایران با آن که در این بخش غنی است، اما تا حدود زیادی از مرحله استخراج گرفته تا فرآوری با تکیه بر دانش بیگانه (کارخانه‌های خارجی) کار خود را به پیش برده است، با این همه ارزش افزوده ایجاد شده بسیار ناچیز بوده است. به عنوان مثال ارزش برخی تولیدات دارویی در کشورهای اروپایی در حجم کمتر از ۱۰۰ گرم، با فروش صدها بشکه نفت ایران برابری می‌کند و یا اینکه برخی تولیدات صنعتی با صدها تن فرآورده‌های فولادی کشور برابری می‌کند.

هدف از این گفتار نشان دادن جایگاه تحقیق و توسعه دانش بنیان در صنعت کشور است. سرعت علم به گونه‌ای است که طبق برآوردها تا سال ۲۰۱۵ علم دنیا هر سال ۲ برابر می‌شود، در این سیر شتابان اگر خود را مجهز نکنیم نه تنها قافیه که همه چیز را باخته‌ایم. مثالی صنعتی شاید در این خصوص جالب باشد، در حالی که بهترین سنگ‌های نمای ساختمانی از معادن ایران برداشت می‌شود اما سنگ ایتالیا شهرت جهانی دارد. به دیگر سخن ایتالیا با فراوری سنگ خام ایران این شهرت را نصیب خود ساخته است. این قصه در سایر بخش‌ها هم جاری است. اگر ما به عنوان مثال ۱۰میلیارد دلار صادرات داشته باشیم، دنیای صنعتی با تکیه بر دانش آن را تبدیل به صدها میلیارد دلار ارزش افزوده می‌کند و ما مجبوریم هر چه را کسب کرده‌ایم بدهیم تا بخشی ناچیز از آنچه را که خود به آنها داده‌ایم به دست آوریم.

هر چند مسوولان ارشد نظام و به‌ویژه مقام معظم رهبری بارها راه پیشرفت را در توجه به تولید دانش از طریق نهضت نرم‌افزاری ذکر کرده‌اند اما در یک برآورد کلی شاهد حرکت چشمگیر به این سمت و سو نبوده‌ایم، بسیاری از دانش‌نامه‌ها غیرکاربردی‌اند و در واقع حمایت دستگا‌ه‌های اجرایی از دانش‌نامه‌ها ناچیز است که این روند باید دگرگون شود.

اینکه وضعیت اکنون خود را با دهه‌های گذشته مقایسه کنیم، به بیراهه‌رفتن و سرخود کلاه گذاشتن است. باید خود را با کشورهایی مقایسه کرد که از نظر داده ها وضعیت برابری با ما دارند، اما ستانده آنها چیز دیگری است، ترکیه مثال خوبی است، داده‌ها بسیار کمتر از ایران اما صادرات صنعتی بالای ۷۵میلیارد دلار در سال است!

صنعت ایران تا حدودی قدیمی و فرسوده است و شاید این ضعف ناشی از عدم وجود مراکز تحقیق و توسعه قوی و کارآمد و عدم ارتباط با دانشگاه‌ها باشد. بیگانگی دانشجویان و استادان با عرصه‌های صنعتی هم بر کیفیت دانش تاثیر می‌گذارد و هم صنعت را ضعیف نگه می‌دارد. شاید با درک این دیدگاه است که سرپرست وزارت صنایع و معادن در جلسه معارفه «نوسازی صنعت را با تکیه بر امر تحقیق و توسعه» مدنظر قرار داد و در اواخر مرداد اعلام کرد که «به منظور حرکت به سمت صنعت واقعی ظرف یک ماه آینده در تمامی دانشگاه‌هایی فنی و مهندسی کشور وزارت صنایع و معادن یک دفتر ارتباطی، اجرایی ایجاد می‌کند».

فرض کنید در قالب اجرای این امر یک پروژه مبنی بر کاهش مصرف سوخت به دانشگاه‌ها سفارش داده شود و نتیجه طرح تنها به طور متوسط، کاهش یک لیتر سوخت در ۱۰۰کیلومتر به ازای هر خودروی تولیدی باشد. اگر این نتیجه به میزان خودروهای فعلی (۵/۹میلیون دستگاه) تعمیم داده شود و هر خودرو روزانه ۵۰کیلومتر طی مسافت کند روزانه حدود ۵میلیون لیتر در مصرف سوخت صرفه‌جویی می‌شود که این رقم امسال به یک‌میلیارد و ۸۰۰میلیون لیتر در مصرف سوخت خواهد رسید و رقمی حدود یک‌هزار میلیارد تومان صرفه‌جویی ارزی ناشی از کاهش واردات خواهد شد. این فرض برای سایر بخش‌های صنعتی و معدنی کشور قابل تعمیم است. تا دیر نشده باید حرکت جدی در این راستا را آغاز کرد. بحث Quality of time (کیفیت زمان) راه را بر سستی مسوولان بسته است. اگر امروز را از دست بدهیم یکسان فاصله ما با علم دنیا بیشتر خواهد شد.