نرخ خاک روی در ایران:

میانگین نرخ فروش روی توسط کارخانجات کشور و یا قیمت نقدی شمش روی (‌LME) در پایان سال ۸۲ معادل ۱۱۵۰‌دلار (هر تن)، در پایان سال۸۳ معادل ۱۴۰۰‌دلار (‌هر تن) در پایان سال ۸۴ معادل ۲۵۰۰‌دلار (هر تن) و در حال حاضر معادل ۴۳۰۰‌دلار برای هر تن می‌باشد. نرخ خرید خاک روی (‌متوسط معدن) با عیار ۲۹‌درصد توسط کارخانجات کشور در سال ۸۲ به‌طور میانگین ۲۴۴۰۰۰‌ریال، در سال ۸۳ به‌طور میانگین ۲۹۲۰۰۰‌ریال، در سال ۸۴ به‌طور میانگین ۵۲۳۰۰۰‌ریال بوده که با توجه به نرخ خاک روی مشابه در بازارهای جهانی ارزان بوده است! بالاخره مسوولان در سال‌جاری با تغییر سیاست و تغییر نحوه فروش طی یک اقدام کارشناسانه و با فرمولبندی نسبتا دقیقی که به تبع نرخ‌های بین‌المللی (‌LME ) صورت می‌گیرد، نرخ خاک روی (‌متوسط معدن/عیار ۲۹‌درصد) را در حدود ۴۰۰‌درصد افزایش دادند به‌طوری که در پایان شهریور سال‌جاری خاک روی به مبلغ ۲۱۷۰۰۰۰‌ریال (‌به ازای هر تن) و در حال حاضر به مبلغ ۳۱۷۰۰۰۰‌ریال (‌به ازای هر تن) به واحدهایی که سهمیه دارند عرضه می‌گردد و به‌طور کلی نرخ خاک روی به‌صورت هفتگی از میانگین نرخ LME نتیجه شده و به‌صورت علی‌الحساب در اختیار مصرف‌کنندگان قرار می‌گیرد. (‌نرخ قطعی چندان تفاوتی با نرخ علی‌الحساب ندارد). البته این فرمول‌بندی ویژگی خاصی داشته و سبب می‌شود حاشیه سود شرکت‌ها با افزایش قیمت جهانی روی با ضریب فزاینده‌ای افزایش یابد. نیاز سالانه خاک روی و وضعیت معدن انگوران:

تامین‌کننده اصلی خوراک (‌خاک روی) کارخانجات کشورمان، شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران می باشد که عمدتا از معدن انگوران استخراج و در اختیار کارخانجات کشور قرار می‌گیرد. طبق اظهارنظر مسوولان ذخیره این معدن بین ۸ تا ۱۰‌میلیون تن است و در حدود ۴‌میلیون تن نیز سولفور زیرزمینی وجود دارد. البته با توجه به روند فعلی استخراج و پایین بودن کیفیت آن، عمر این معدن بیش از ده سال نخواهد بود. در حال حاضر حداقل یک‌میلیون تن ماده معدنی کم‌عیار و بیش از ۲۰۰‌هزار تن ماده معدنی پرعیار استخراج شده وجود دارد که پس از بارگیری به مقصد کارخانجات کشور حمل می‌گردد. با توجه به طرح‌های توسعه و افزایش ظرفیت کارخانجات تولیدکننده روی در کشور، در سال‌جاری به بیش از یک‌میلیون تن خاک نیاز خواهیم داشت ولی با شروع زمستان و راه‌اندازی واحدهای جدید و آغاز به‌کار واحد‌های غیر فعال، با کمبود قابل توجه مواجه هستیم. پیش‌بینی میشود مصرف خاک کارخانجات کشور در سال ۸۶ به بیش از یک‌میلیون و سیصد‌هزار تن افزایش یابد که مسلما در سال آتی با کمبود شدید خاک مورد نیاز مواجه خواهیم شد. استخراج از معدن انگوران در سال‌های گذشته در حد ۲۰۰ الی ۳۰۰‌هزار تن، در سال ۸۳ در حدود ۵۰۰‌هزار تن، در سال ۸۴ در حدود ۸۰۰‌هزار تن و در سال‌جاری نیز با توجه به وقفه ایجاد شده در حد ۸۰۰‌هزار تن پیش‌بینی می‌شود.

معدن سرب و روی مهدی‌آباد:

معدن مهدی‌آباد یزد نزدیک به ۲۰۰‌میلیون تن ذخیره سرب و روی کم‌عیار (‌در حدود ۹-۵‌درصد) داشته و بزرگ‌ترین تامین‌کننده مواد اولیه کارخانجات کشور در سال‌های آتی خواهد بود. این معدن علاوه بر اکسیده دارای سولفوره نیز می‌باشد و اگر برنامه‌ریزی صحیحی صورت پذیرد می‌توان هر دو محصول را استخراج نمود. بنا به اظهارات کاشناسان در این معدن گسل عمده‌ای وجود دارد که شرایط استخراج را به‌مراتب آسان‌تر خواهد نمود لذا شروع کار از قسمت شرقی منطقه خواهد بود. اخیرا با انتخاب پیمانکار این معدن مرحله تجهیز آن آغاز گشته و پیش‌بینی می‌شود از اواخر سال آتی باطله‌برداری از این معدن آغاز گردد.

وضعیت سهام شرکت‌های معدنی در بورس:

نتیجه اینکه حمایت آشکار مواد معدنی کشور در سال‌های گذشته از یک‌سو و رشد غیرقابل باور نرخ سرب و روی در بازارهای جهانی از سوی دیگر باعث گردید در حالی‌که سودآورترین صنایع و شرکت‌های برتر کشور از حاشیه سود (margin ۵) تا ۱۵درصدی برخوردارند، شرکت‌های تولیدکننده سرب و روی از یک حاشیه سود شگفت‌آور ۲۵ تا ۵۰‌درصدی برخوردار گشته و ارزش سهام آنها در بازار بورس کشور در ۴سال اخیر بین ۶ تا ۲۰ برابر افزایش یابد! و بدین ترتیب سرمایه‌گذاران آگاه صنایع معدنی کشور به سودهایی افسانه‌ای دست یافتند. برخلاف اظهارات برخی محافل، اتفاقا محصولات تولیدی در این صنعت (‌سرب و روی) از هزینه عملیاتی بسیار پایینی برخوردارند بدین منظور کافی‌ است به آخرین صورت‌های مالی منتشره گروه معدنی نظری بیافکنید به‌طور مثال هزینه عملیاتی شرکت فرآوری مواد معدنی در سال‌جاری معادل ۱۱۱۴۶‌میلیون ‌ریال و در حدود ۲‌درصد نسبت به فروش می‌باشد. این نسبت در شرکت کالسیمین نیز در حدود ۲درصد، در شرکت باما در حدود ۴‌درصد، در شرکت ملی سرب و روی ایران در حدود ۵درصد، و در شرکت معادن بافق در حدود ۱۶‌درصد می‌باشد. تداوم و رشد متمادی سود‌های افسانه‌ای شرکت‌هایی نظیر: توسعه معادن روی، باما، کالسیمین، فرآوری مواد معدنی ایران، ملی سرب و روی ایران، معادن بافق- از این داستان منجر به رشد ارزش ذاتی (intrinsic value) یا خالص ارزش فعلی عایدات آتی آنها گردیده و فاصله بسیار معنا داری با ارزش ویژه آنها پیدا نموده است. شاید غیر قابل باور باشد ولی ارزش کل بازار (‌market capital) این کارخانجات در حال حاضر بین ۶ تا ۶۰ برابر ارزش ویژه شان براساس آخرین صورت‌های مالی تلفیقی ارائه شده توسط آنها می‌باشد! (‌نگاه کنید به اطلاعیه‌های شفاف‌سازی گروه معدنی، مورخ ۱۰/۷/۸۵ و سایر اطلاعیه‌ها) به‌طور مثال: شرکت فرآوری مواد معدنی ایران مطابق صورت‌های مالی حسابرسی شده منتشره، در حدود ۱۵‌میلیارد تومان دارایی و در حدود ۱۳‌میلیارد تومان بدهی دارد لذا ارزش ویژه شرکت مبلغ ۲‌میلیارد تومان می‌باشد (‌یعنی هر سهم ۱۲۵تومان) در حالی که در تاریخ نگارش این مقاله ارزش بازار (‌هر سهم) آن در بورس مبلغ ۶۸۷۵۰‌ریال بوده و با توجه به اینکه مجموعا ۱۶‌میلیون سهم دارد لذا ارزش کل بازارش مبلغ ۱۱۰۰‌میلیارد ‌ریال می‌باشد! یعنی در حدود ۵۵برابر ارزش ویژه آن. بدیهی است با توجه به فاصله قابل ملاحظه ارزش سهام با خالص ارزش دارایی‌های شرکت (NAV) تصور کنید در صورتی‌که در سال آینده نتوانند ۱- به عمده خاک مورد نیاز خود دست یابند ۲- نرخ فروش خاک با فرمول واقعی‌تری محاسبه گردد (با قیمت‌های فزاینده تهیه نمایند) ۳- و از طرفی شاهد کاهش نرخ‌های جهانی محصولاتشان باشیم- ارزش بازار سهام این شرکت و سایر شرکت‌های گروه معدنی چه روند معکوسی نسبت به قیمت‌های کنونی خواهند داشت.