تا ۸ سال دیگر
تولید فولاد هند از مرز ۱۱۰ میلیون تن فراتر میرود
در دو سال گذشته صنعت فولاد هند رشد سالانه ۱۰درصدی را به ثبت رسانده است. همگام با روند جهانی،صنعت فولاد هند نیز با سرعت مراحل مدرنیزاسیون، توسعه و ادغام را پشت سر میگذارد. بخشی از ظرفیتها که در ۵ سال گذشته به دلیل رکود در قیمتهای فولاد در جهان به حالت میرایی درآمده بود، ظرف دو سال گذشته از این رکود خارج شده و بسیار زنده و پویا شده است. شرکتهای داخلی چه دولتی و چه خصوصی به دلیل شکوفایی بی سابقه اقتصادی به سرعت رو به رشد هستند و صنایع ساختمانی و زیربنایی آن نیز مانند جادهسازی، خطوط لوله، بنادر و فرودگاه سریعا در حال توسعه است. به دلیل رشد تقاضای فولاد چین به میزان ۱۵ درصد در سال برای ساخت پروژههای المپیک که در همسایگی هند قرار گرفته است، صنعت فولاد هند نیز در دو سال گذشته سالانه ۱۰ درصد رشد داشته است. حال آنکه میزان نرخ رشد جهانی در سایر مناطق جهان برای فولاد ۶ درصد است.
تولید فولاد خام هند در سال ۲۰۰۶ـ۲۰۰۵ به ۱/۴۳ میلیون تن رسید که نسبت به سال مالی قبلی آن ۱/۷درصد افزایش نشان میدهد. از طرف دیگر مصرف فولاد در طول آن سال به ۴۳/۴۱ میلیون تن رسید که رشد قابل توجه ۸۸/۱۳ درصدی را در مقایسه با سال ۲۰۰۵ـ۲۰۰۴ داشته است. برعکس تولید آهن اسفنجی تا ۲۵ درصد (از ۳/۱۰ میلیون تن در سال ۲۰۰۵ـ۲۰۰۴ تا ۹/۱۲ میلیون تن در سال ۲۰۰۶ـ۲۰۰۵) رشد داشته است. در حال حاضر هند بزرگترین تولیدکننده آهن اسفنجی در جهان است و هفتمین تولیدکننده فولاد در دنیاست.
براساس آمار انستیتو بینالملل آهن و فولاد، رشد مصرف داخلی فولاد این کشور ۱۰ درصد در سال ۲۰۰۶ بوده است. با توجه به اینکه انستیتوی مذکور پیشبینی کرده است که تا سال ۲۰۱۰ تقاضای جهانی برای فولاد در میان مدت تا ۹/۴ درصد رشد خواهد داشت، پیشبینی آن برای دوره ۲۰۱۵ـ۲۰۱۰ برای تمام جهان سالانه رشدی معادل ۲/۴ درصد خواهد بود. این موسسه تخمین میزند که مصرف فولاد هند بالاترین رقم بوده که رقم رشد تقاضای سالانه آن به ۷/۷ درصد رسیده و پس از آن چین با ۲/۶درصد قرار خواهد گرفت.
شرایطی که بسیار امیدوارکننده شده این است که انتظار میرود حداقل در ظرف ۵ تا ۷ سال آینده مصرف و تولید فولاد افزایش داشته باشد. در حال حاضر طبق پیشبینیهای انجام شده توسط NSP (خط مشی ملی فولاد) مصرف فولاد سریع تر از تولید آن در این کشور رشد می یابد.
NSP محتاطانه تخمین زده که تولید فولاد کشور تا ۳/۷ درصد رشد داشته و رشد مصرف سالانه نیز ۹/۶ درصد باشد. با توجه به اینکه در دو سال گذشته رشد تقاضا بالای ۱۰ درصد بوده، دولت انتظار دارد که روندی سالم طی دوره برنامه عمرانی یازدهم (۲۰۱۲ـ۲۰۰۷) استمرار داشته باشد به شرط آنکه در طی همین دوره همان گونه که کمیسیون برنامهریزی پیشبینی کرده است رشد ۹ درصدی GDP به دست آید.
مصرف پایین سرانه
این کشور میتواند به دلیل داشتن بالاترین پتانسیل رشد در زمره تولیدکنندگان فولادهای کیفی و مرغوب نیز قرار گیرد. در کنار این توان دو عامل عمده دیگر نیز وجود دارد. یکی اینکه دارای بزرگترین ذخایر مرغوب سنگ آهن در جهان است، دوم اینکه مصرف سرانه فولاد در این کشور هنوز یکی از پایینترین رقمها در جهان است که ۳۵ کیلوگرم در مقایسه با میانگین جهانی ۴۰۰ـ۲۵۰ کیلوگرم است. در حقیقت داستان رشد در هند بدین گونه است که تولید آن همواره برای چند دهه با میزان مصرف آن ناهمگون باقی خواهد ماند.
رقابت دولتهای محلی
پس جای هیچ گونه تعجبی نیست که سه استان جارخند، اوریسا و چاتیزگار که از نظر معادن سنگ آهن غنی هستند درهای خود را باز گذاشته و با هر ایالتی یادداشت تفاهم امضا میکنند. رویهم رفته تا کنون بیش از ۱۱۶ یادداشت تفاهم امضا شده و حدودا برای توسعه صنعت فولاد در این کشور در مجموع۳۵۷هزار و ۳۴۴ کرور روپیه در سالهای آتی سرمایهگذاری خواهد شد.
اگر تمامی این سرمایهگذاریها محقق شود تا سال ۲۰۱۵ـ۲۰۱۴ ظرفیتهای نصب شده تولید فولاد آن به ۱۵۰ تا ۱۸۰ میلیون تن در مقایسه با پیشبینی محتاطانه ۱۱۰ میلیون تنی NSP تا سال ۲۰۲۰ـ۲۰۱۹ خواهد رسید. اوریسا ۴۳ یادداشت تفاهم برای افزایش تولیدش تا ۰۴/۵۸ میلیون تن امضا کرده است. ایالت چاتیزگار نیز برای آنکه از قافله عقب نماند ۴۲ یادداشت تفاهم برای ارتقای میزان تولیدش تا سقف ۳۲/۱۹ میلیون تن امضا کرده و استان جارخند نیز ۳۱ یادداشت تفاهم برای افزایش ظرفیتش تا ۶۷/۶۸ میلیون تن امضا کرده است.
به دلیل دسترسی به سنگ آهن فراوان در این سه استان، آنان توانسته اند شرکتهای بزرگ فولادسازی را به سمت خود جلب کنند چون فولادسازان نوپا باید معادن اختصاصی سنگ آهن را در اختیار داشته باشند.
در ابتدا شرکت هندی تاتا یک یادداشت تفاهم با دولت محلی اوریسا در ماه نوامبر ۲۰۰۴ برای احداث یک کارخانه ۶ میلیون تنی با هزینه ۱۵۴۰۰ کرور روپیه امضا کرد چون دولت این استان تعهد کرده تا ۲۵ سال، ۲۵۰ میلیون تن نیاز سنگ آهن تاتا را تامین کند.
همزمان شرکت فولادسازی پوسکوی کره جنوبی نیز که سومین فولادساز بزرگ در جهان است در سال ۲۰۰۵ یادداشت تفاهمی با دولت اوریسا امضا کرده مبنی بر اینکه یک کارخانه ۱۲میلیون تنی در پارادیپ با هزینه ۵۱هزار کرور روپیه احداث کند. پیشنهاد اولیه برای ظرفیت این کارخانه ۱۰میلیون تن بود. اما نکته قابل توجه در اینجا این است که دولت نه تنها تعهد کرده که تا مدت ۳۰ سال حدود ۶۰۰ میلیون تن سنگ آهن به پوسکو تحویل دهد بلکه اجازه نیز داد که پوسکو مازاد آن را به فولادسازان کرهای در کره بفروشد.
میتال از قافله عقب نماند
لاکشمیمیتال سرمایهدار هندی که بزرگترین شرکت فولادسازی در جهان را ایجاد کرده است بین دو استان جارخند و اوریسا نوعی رقابت ایجاد کرده است که در این میان استان اوریسا برنده شده و در ماه دسامبر سال گذشته آرسلور میتال جهت احداث یک کارخانه ۱۲ میلیون تنی یادداشت تفاهمیرا با دولت اوریسا امضا کرد.
شرکت ملی فولاد هند (SAIL) نیز اقداماتی را اتخاذ کرده است تا همچنان به عنوان بزرگترین مجتمع فولادسازی هند باقی بماند. این غول فولاد هند در طرحهای اجرایی خود تا سال ۲۰۱۲ اعلام کرده است که ۳۷ هزار کرور روپیه سرمایهگذاری برای بازسازی کارخانههایش و مدرنیزاسیون خط تولید این واحدها انجام خواهد داد. براساس این طرحها کل ظرفیت تولیدی چدن SAIL تا سال ۲۰۱۲ـ۲۰۱۱ به ۵/۱۲میلیون تن خواهد رسید.
سال گذشته پس از ادغام IISCO و SAIL دولت هند ۹۵۹۲ کرور روپیه برای مدرنیزاسیون و توسعه ISP (کارخانه فولادسازی IISCO) اختصاص داد. با ادغام چند شرکت دولتی دیگر با SAIL، این شرکتها در بازار فولاد هند تقویت شده و ثبات بیشتری پیدا خواهند کرد.
شرکت دیگر دولتی فولاد هند Rashtriya lspat Nigam Ltd RINL است که در حال حاضر به دنبال افزایش ظرفیت تولید فولاد خام خود از ۳ میلیون به ۳/۶میلیون تن در سال است که برای این توسعه، ۸۶۹۲ کرور روپیه سرمایهگذاری خواهد کرد. شروع این طرح توسعه سال ۲۰۰۶ و خاتمه آن سال ۲۰۰۹ـ۲۰۰۸ است. نیاز به گفتن نیست که تقاضا برای سنگ آهن در داخل افزایش یافته و دولتهای ایالتی متعهد به تامین آن شده و از طرف دیگر نیز قیمتهای جهانی این ماده افزایش قابل ملاحظهای یافته است.
در حال حاضر بحث بر سر این است که آیا دولت باید صادرات سنگ آهن را آزاد کند و یا اینکه به دلیل نیاز در داخل مانع صادرات آن شود. بر همین اساس دولت مرکزی در نظر دارد سیاستهای ملی مواد معدنی هند را تغییر دهد. در مقررات کنونی امکان صادرات سنگ آهن با عیاری کمتر از ۶۴ درصد وجود دارد. برای صادرات سنگ آهن با عیار بالا باید مجوز لازم را اخذ کرد که این کار به عهده سازمان تجارت مواد معدنی و فلزات هند (MMTC) واگذار شده است.
کمیته Hoda توصیه کرده است که صادرات سنگ آهن با عیار کمتر از ۶۵ درصد آزاد باشد اما خواهان این است که سنگ آهن با عیار بالا نباید صادر شود. از طرف دیگر این کمیته معتقد است که سنگ آهن دانه درشت مرغوب با عیار بالای ۶۵ درصد میتواند صادر شود ولی در قبال آن مالیات بر صادرات باید از آن اخذ شود.
ارسال نظر