سکوی اول تولید فولاد در منطقه دور از دسترس نیست
عنوان مزیت (Advantage) را بارها در سخنرانیها شنیدهایم. برای یک سیستم مدیریت و تصمیمساز اهمیت فوقالعادهای دارد. اهمیت مدیریت به پرداختن به اولویتها است. میشود به صدها موضوع فکر کرد، برای پیشرفت اقتصادی کشور اولویتهای متعددی را در نظر گرفت. اما حتی برای کسانی که بر سر چاههای نفت نشسته و به مسوولیت خطیری که نسبت به آیندگان دارند کم توجهاند نیز تمرکز بر مزیتها اهمیت دارد. چراکه منابع محدود و نیازها نامحدود است.
عنوان مزیت (Advantage) را بارها در سخنرانیها شنیدهایم. برای یک سیستم مدیریت و تصمیمساز اهمیت فوقالعادهای دارد. اهمیت مدیریت به پرداختن به اولویتها است. میشود به صدها موضوع فکر کرد، برای پیشرفت اقتصادی کشور اولویتهای متعددی را در نظر گرفت. اما حتی برای کسانی که بر سر چاههای نفت نشسته و به مسوولیت خطیری که نسبت به آیندگان دارند کم توجهاند نیز تمرکز بر مزیتها اهمیت دارد. چراکه منابع محدود و نیازها نامحدود است.
جمعیت70 میلیونی ایران نیازمند اشتغال، رفاه، آسایش است. این مهم حاصل نمیشود مگر اینکه تصمیمسازان کشور توجه کافی و وافی بر نوع نگرش و تصمیمسازیهای مدیریتی داشته باشند. تردید ندارم که در آینده نه چندان دور، نسلهایی خواهند آمد و همه ما را مواخذه خواهند کرد که هان پدران با منابعی که خداوند متعال میلیونها سال برای شما ذخیره نموده بود، چه کردید؟ در چه راهی نعمتهای الهی را هزینه کردید؟ بازده این سرمایه ملی چه بود؟
چهار نسل بر سر سفره نفت نشسته و خواهند نشست. بنابراین مسوولیت سنگینی به عهده آنانی است که تصمیمساز این چهار نسل بوده و هستند.
در کشور نروژ درآمد مازاد نفتی حتی اجازه سرمایهگذاری در کشور را ندارد. زیرا حتی سرمایهگذاری از محل درآمدهای مازاد نفتی در طرحهای زیربنایی و سرمایهای به رغم نقشی که در اشتغال و تولید و کاهش درازمدت تورم دارد در کوتاهمدت تورمزا است.
بررسی حتی واحدهای اقتصادی نیز نشان میدهد در دوره رونق و افزایش درآمد چنانچه فکری برای درآمدهای اضافی نشود مصیبتی در انتظار آن مجموعه خواهد بود. بسیاری از واحدهای پر رونق گذشته کشور امروز شرایط دشواری دارند. زیرا در دوره افزایش درآمدها منابع به دست آمده در مسیر ریخت و پاشهای غیر منطقی مصرف شد. چرخه تولید شامل تدارکات- تولید و فروش بایستی با افزایش درآمد یک حلزون رو به بیرون را تداعی کند.
منابع آزاد بایستی صرف توسعه شود تا شاهد افزایش درآمد بیشتری باشیم.
منابع نفتی به کجا باید برود؟
تردیدی نیست بخشی از این درآمد بایستی صرف اداره کشور شود. بخش دیگر صرف توسعه زیربناهای تولید شود. تا مواجه با موضوعی بهنام تورم لجامگسیخته نشویم. اما سوال اساسی این است: به فرض که موضوع اول کشور تولید و اشتغال باشد اولویت مصرف منابع کجاست؟
درست است که مدیران اختیار مصرف در هر کجا را دارند لیکن با منابع محدود و انتظارات یک جامعه ۷۰میلیونی نیازمند تعالی و رفاه، بایستی منابع در صنایعی که مزیت تولید داریم صرف شود.
کدام صنایع برای کشور دارای مزیت هستند؟
هر ساله کتابی به نام کتاب تعرفههای واردات و صادرات در کشور منتشر میشود. اگر علاقهمند به مطالعه دقیق و جامع نباشیم و بخواهیم به صورت ساده به جواب سوال یاد شده برسیم، میتوانیم تعرفههای صنایع را در ده سال و یا پنج سال گذشته ترسیم کنیم. مزیت صنعتی کشور رابطه عکس با مقدار تعرفه واردات هر صنعتی دارد. برای مثال دو بخش خودرو و لوازم خانگی مواجه با تعرفههای ۶۰ تا ۱۱۰درصد بودهایم. این تعرفه نشان میدهد صنایع یاد شده بایستی ۶۰ الی ۱۰۰درصد تعرفه به عنوان دیوار دفاعی در مقابل صنایع مشابه حفاظت شوند. این در حالی است که تعرفههای مشابه در دنیا حدود ۵-۱۵درصد است. بنابراین به صورت ساده میتوان برداشت کرد که مزیتی در صنایعی با تعرفههای بالاتر از ۲۰درصد برای کشور وجود ندارد. مگر آنکه در یک روند نزولی شاهد کاهش آن باشیم. در نتیجه مردم بایستی هزینههای گرانی محصولات یاد شده را به خاطر سرمایهگذاری در رشتههایی بدون مزیت نسبی پرداخت کنند. از طرف دیگر مطالعه کتاب تعرفهها نشان میدهد تعرفههای رشتههای معدنی و انرژی بر در حداقل ممکن طی ۵ سال گذشته بوده و این در حالیاست که صنایع مرتبط با رشتههای یاد شده در شرایط مناسبی
به سر میبرند. صنایعی همچون فولاد، مس، آلومینیوم، سیمان که از دو مزیت انرژی و معدن بهره میبرند با تعرفههای کاملا صفر تا ۱۵درصد میتوانند وارد کشور شوند. این به خوبی نشان میدهد سرمایهگذاری صنعتی کشور بایستی معطوف به رشتههای یاد شده و صنایع بالا و پایین دستی آنان معطوف شود. این موضوع به مفهوم تمرکز کامل روی صنایع مطرح شده نیست بلکه نشاندهنده توان رقابتی در رشتههای مذکور است.صنعت مس کشور امسال از مرز یکمیلیارد دلار صادرات عبور میکند. در فولاد نیز احتمالا بیش از یکمیلیارد دلار صادرات خواهیم داشت. البته ممکن است قیمت انرژی در کشور مطرح شود لیکن باید توجه داشت با توجه به ثابت بودن نرخ ارز و تورم سالانه، مساله به تعادل میرسد. موضوع مهمتر اینکه فولاد و مس تولیدی کشور از بالاترین استاندارد دنیا برخوردار بوده و به راحتی بازارهای کشورهای صنعتی دنیا را هدف قرار داده است و بالاتر از قیمتهای کشورهای روسیه و CIS به فروش میرسد.
3 مزیت عمده تولید فولاد در کشور
۱) ذخایر سنگ آهن
این ذخایر در مناطق مختلف کشور بوده، احتمال کشف منابع جدید نیز وجود دارد. کمبود سنگآهن طی سالهای اخیر و توسعه واحدهای فولادسازی باعث افزایش قیمت 20 دلاری به ازای هر تن شده است. این روند ارزش معادن کشور را به مراتب بیشتر از گذشته کرده است. علاوهبر آن وجود ذخایر نسوز در کشور نیز که مصرف عمدهای در صنایع فولاد دارد در کشور به وفور یافت میشود.
۲)انرژی
ایران دومین کشور از نظر ذخائر گاز طبیعی است. علاوهبر آن ذخائر زغالسنگ در شمال و جنوب کشور نیز بسیار غنی است.
نکته جالب این است که در بسیاری از کشورهای جهان امکان تولید فولاد از طریق کوره بلند یا واحدهای احیا میسر است. کشورهایی که منابع انرژی ذکر شده را ندارند (مثل ژاپن، کرهجنوبی و...) مجبور به واردات زغالسنگ برای تامین انرژی مورد نیاز هستند. کشورهایی چون ونزوئلا و یا مکزیک که گاز طبیعی دارند از روش احیای مستقیم جهت تولید فولاد استفاده میکنند. ایران از معدود کشورهای دنیا است که به دلیل ذخایر گاز و زغالسنگ میتواند از هر دو روش برای تولید فولاد استفاده کند.
3) نیروی انسانی
با احداث ذوبآهن اصفهان در دهه ۵۰، به تدریج دانش تولید فولاد در کشور ایجاد شد. پس از پیروزی انقلاب نیز مجتمع فولاد مبارکه در شرایط جنگ و با همت مردانی بزرگ راهاندازی شد. پس میتوان گفت در کنار دانشگاههای صنعتی که تربیت متخصص را بر عهده داشتند در واحد بزرگ فولادی با دو تکنولوژی اصلی تولید فولاد در کشور (کوره بلند و احیا مستقیم) راهاندازی و تجربیات بسیار ارزشمندی فراهم شد. امروز برای راهاندازی واحدهای جدید، منابع انسانی آموزشدیده و کاربلدی در هر زمینه وجود دارد. که این امر زمانهای راهاندازی و دوران بهرهبرداری را بسیار کوتاه میکند. ذوبآهن اصفهان و مجتمع فولاد مبارکه تبدیل به دو مرکز با برکت جهت تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز صنایع فولاد کشور شدهاند. نیاز کشور به توسعه اشتغال و کاهش تورم، الزامی است که توجه به تولید را میطلبد. این توجه بایستی معطوف به صنایعی شود که امکان رقابت در صحنههای اقتصادی دنیا را داشته و به تجربه آن را به اثبات رسانیدهاند. علاوهبر آن میزان واردات فولاد کشور (سالانه ۴ الی ۶میلیون تن) باعث خروج حداقل ۳میلیارد دلار از ذخائر کشور میشود. توان رقابتی صنایع معدنی و انرژی بر
همچون فولاد، مس و ... مسیر روشنی به مدیران کشور نشان میدهد. صنایعی که میتواند با تولید رقابتی و صادرات به کشورهای مهم صنعتی دنیا باعث افتخار کشور باشند. نیروی توانمند و با انگیزه و دانشمند داخلی در زمینه تولید فولاد، سرمایهای گرانقدر برای توسعه فولاد کشور است. امروز رتبه ایران با ۱۱میلیون تن تولید در رده ۲۰ کشورهای تولیدکننده فولاد دنیا است. امید است با رسیدن به اهداف برنامه چهارم علاوهبر کسب رتبه اول در منطقه، رتبه جهانی نیز ارتقا یابد.
ارسال نظر