مثل آب غصه خوردن
احسان شادی- صنعت یک جامعه به مثابه یک پدیده پیچیده، چند سویه و میان رشتهای چگونه رشد و توسعه را تجربه میکند و از مرز توسعه نایافتگی عبور میکند؟ چند متغیر بسیار مهم برای این هدف و فرآیند وجود دارد که در دنیای صنعتی قدیم و دنیای نوظهور صنعتی کارآمدی خود را نشان دادهاند. برخی از متغیرها سختافزاری و تکنولوژیکاند که سطح توسعهیافتگی ماشینآلات و تجهیزات صنعتی در این ردیف قرار میگیرند. برخی متغیرهای اقتصادی و مالی مثل میزان سرمایهگذاری داخلی و خارجی نیز در ارتقا و رشد صنعت موثر بودهاند. اما این همه داستان نیست. بخش اصلی و متغیر سرنوشتساز در رشد صنعت اما نرمافزاری و از جنس اعتماد و اطمینان، قراردادهای اجتماعی، مناسبات سیاسی و تعامل فرهنگی است. به این معنی که نهادها و قاعدههای مدنی و با نفوذ در جامعه است که بستر رشد سختافزاری در تولید را فراهم میکند. مطلوبیت و ذهنیت ایرانیها اگر یک کالا را پسندید و قیمت نیز مقرون به صرفه بود رشد عرضه آن افزایش مییابد. اگر مناسبات سیاسی ایران با جهان صنعتی روان و مبتنی بر افزایش اعتماد باشد سرمایهگذاری و انتقال تکنولوژی آسان میشود و چرخهای صنعت ایران نیز با شتاب میچرخد. صنعت ایران نسبت به کشورهای دیگر پس افتاده است و توانایی رقابت ندارد و هیچکس منکر این موضوع نیست و اتفاقا همه بر این موضوع اصرار دارند و دنبال مقصر میگردند.برای این که بتوانیم برای ادعای یاد شده مصداقی پیدا کنیم لازم نیست خیلی دور برویم، به دیروز برمیگردیم که رییس کمیسیون صنعت مجلس قانونگذاری گفته است: وعده ورود ال-۹۰ به بازار به جریان داستان چوپان دروغگو تبدیل شده است... .این صحبت کوتاه دریایی از اندوه به تنهای آگاه سرازیر میکند و انسان غصهاش میگیرد که عقد یک قرارداد صنعتی و انجام آن که در دنیا مثل آب خوردن است. چرا در ایران این همه دشوار شده و به یک گره حل ناشدنی تبدیل شده است.در حالی که هند و ایران قراردادی مشابه و تقریبا همزمان برای تولید ال-۹۰ بستند، ایران هنوز در مرحله مذاکرات و چانهزنیهایی است که هیچ کس از آن سردر نمیآورد.اگر به دلایل گوناگون نتوانیم اعتمادسازی کنیم، از چرخه توسعه صنعتی بازمیمانیم.در دنیایی که ثانیهها در آن نقش دارند چرا قرارداد سادهای مثل ال-۹۰ چنان رازگونه میشود که جز سردرگمی و هیهات چیزی به ارمغان نمیآورد؟
ارسال نظر