خبر
«نقدی بر عوارض ۳۰ درصدی بر صادرات فلزات»
روزی متهمی را به نزد قاضیالقضات شهری بردند. قاضی پس از شنیدن اتهامات متهم و دفاعیه به شدت عصبانی شد و پس از اندکی تامل فرمان داد متهم را هزار تازیانه بزنند. متهم بیچاره در حال ناله و فغان اجازه صحبت گرفت و گفت: ای قاضی این چه حکمی است میدهی؟ کار تو از دو حال خارج نیست یا معنی ۱۰۰۰ را نمیدانی یا معنی تازیانه را. زیرا هر کدام را میدانستی چنین حکمی نمیدادی، مگر کسی میتواند ۱۰۰۰تازیانه را تحمل کند؟
مهندس محمود اسلامیان
روزی متهمی را به نزد قاضیالقضات شهری بردند. قاضی پس از شنیدن اتهامات متهم و دفاعیه به شدت عصبانی شد و پس از اندکی تامل فرمان داد متهم را هزار تازیانه بزنند. متهم بیچاره در حال ناله و فغان اجازه صحبت گرفت و گفت: ای قاضی این چه حکمی است میدهی؟ کار تو از دو حال خارج نیست یا معنی ۱۰۰۰ را نمیدانی یا معنی تازیانه را. زیرا هر کدام را میدانستی چنین حکمی نمیدادی، مگر کسی میتواند ۱۰۰۰تازیانه را تحمل کند؟ کسانی که دستی بر آتش دارند و در طول عمر شریفشان یک کیلو جنس صادر کردهاند، میدانند در دنیای نفسگیر رقابت اقتصادی وارد این ماجرا شدن چه مشقاتی دارد. خوشبختانه بهرغم همه مشکلات، صادرات غیرنفتی در سال ۸۵ با رشد قابل قبولی مواجه شده است. فراموش نمیکنم در سال ۱۳۷۷ که مدیریت ذوبآهن اصفهان را به عهده داشتم به دلیل بحران جهانی فولاد بر آن شدیم تا امکان صادرات به کشورهای دنیا را بررسی کنیم. به همین دلیل طی ۷روز به ۵کشور اروپایی سفر و حداقل از ۲۰مرکز توزیع فولاد بازدید کرده و به عنوان مدیریت شرکت، تقاضای صادرات داشتم.
عموما شرکت را نمیشناختند. در ثانی صادرات یک محصول صنعتی از یک کشور در حال توسعه یا جهان سومی به اروپا تردیدهایی را به همراه داشت.
ابتدا از پذیرش محصول نهایی خودداری و قرار شد در مرحله اول شمش صادر کنیم. مدتها صادرات شمش انجام میشد، پس از اطمینان طرفهای غربی از کیفیت صادرات شمش، پذیرفتند تا چند محموله محصولات تمام شده نیز با احتیاط صادر شود. پس از تایید محموله، به تدریج صادرات شمش کاهش و به صادرات محصولات نهایی افزوده شد. این روند در سایر شرکتهای فولاد نیز پیگیری میشد. بارها مشکلاتی پیش میآمد که با تلاش طرفین حل و فصل میگردید.
و نهایتا و به تدریج حجم صادرات فولادی کشور از مرز ۵/۱میلیون تن گذشت و در سال گذشته مقام اول صادرات غیر نفتی را به دست آورد.جالب است بدانیم پس از سالها تلاش اینک کیفیت محصولات ایران با تایید بسیار بالای شرکتهای اروپایی روبهرو میشود و این واقعا یک افتخار غرورآمیز برای همه ایرانیها است.
یاد دارم در سفر اولی که برای صادرات محصولات فولادی به اروپا رفتم در یکی از فرودگاهها خاویار ایرانی را در بین محصولات عرضه شده دیدم. جای خوشحالی داشت که در میان این همه محصولات، یک کالای ایرانی نیز وجود دارد. پس از مدتها که صادرات فولاد ایران به اروپا جا افتاد، وقتی از مشتریان غربی راجع به کیفیت محصولات صادر شده سوال میکردم و با اشاره دست عالی بودن را نشان می دادند خستگی از تن در میرفت و احساس شادمانی و غرور می کردم.
گاهی اخبار خوشحال کننده است، بعضی وقتها تاسف بار. خبر قراردادن ۳۰درصد عوارض بر صادرات فولادی و غیر فولادی و غیره یکی از آن اخبار ناراحتکننده است.
یادمان نرود یکی از علل دستیابی دولت چین به ۱۱۰۰میلیارد دلار صادرات طی سال ۲۰۰۷، موضوع جوایز صادراتی به خصوص در مورد فولاد بوده است، سیاستی که در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار میگیرد. این علاوه بر معافیت مالیاتی است که مشمول محصولات صادراتی میشود. این عکس عمل کردن بعضی از دستاندکاران، واقعا باعث بهت و حیرت است. نفس صادرات ارزشمند نیست. صادرات یعنی ایجاد اشتغال در کشور خودی، واردات یعنی صرف هزینه برای ایجاد اشتغال در کشور خارجی، بنابر این افزایش صادرات به معنی مستقیم توسعه اشتغال است و کند کردن آن به معنی کاهش اشتغال.
اگر برادر عزیزی که این بخشنامه را صادر کرده است یک بار طعم شیرین صادرات در خدمت به میهن اسلامی را چشیده بود، قلم خود را می شکست نه مثل قاضی القضات قصه، که نمی دانست صادرات چیست یا ۳۰درصد چیست.
امیدوارم با تدبیر مسوولان خیراندیش در وزارت بازرگانی نه تنها این ضایعه به سرعت جبران شود بلکه اجازه ندهند روند توسعه کشور با تصمیمات غیر عقلانی با اشکال مواجه گردد.
ارسال نظر