زیبایی، دوام، مقاوت بالا و درخشندگی ویژگی متمایزی به سنگ‌های قیمتی بخشیده است. این سنگ‌ها امروزه کاربرد متفاوتی دارند. از پروژه‌های اتمی و ساخت تجهیزات پزشکی و تلسکوپ‌های فضایی تا گالری‌های جواهرات جملگی مصرف‌کنندگان سنگ‌های قیمتی به شمار می‌آیند.

اغلب این سنگ‌ها در صنایع مهم و استراژیک جهان کاربرد دارند. به عنوان مثال بدون وجود برخی از این سنگ‌های قیمتی که به عنوان لنز تلسکوپ‌های بسیار قوی استفاده می‌شوند، ‌عملا امکان هیچ پیشرفتی در علوم فضایی وجود نداشت.

عوامل متعددی در شناخت این سنگ‌ها وجود دارد. شاخصه‌هایی چون وزن و کوالیته به دقت توسط دستگاه‌های پیشرفته قابل تعین‌اند. موسسات معتبر جهانی برای ایجاد شناسنامه جواهرات وجود دارند.

با این‌حال وقتی سنگی شناسنامه ندارد گاهی ممکن است به‌جای بدلش هم فروش برود! وضعیت کشور ما به لحاظ تنوع سنگ قیمتی

در ایران انواع عقیق، انواع گارنت مانند:«اواروویت، گراسولا، پیروپ، و دیمانتوئید»، در کوهی، ترمالین، یشم، جاسپر آندروزیت، اپیدوت، آمینیست، فیروزه صاحب نام ایران وجود دارد.

فیروزه ایرانی شهرت بسیار زیادی دارد.همانقدر اشاره کنم که آمریکایی‌ها فیروزه خودشان را در بازار ایران به اسم فیروزه نیشابوری می فروشند!مصری‌‌‌ها هم وقتی می‌خواهد درباره فیروزه خود تبلیغ کند می‌گویند مانند فیروزه ایرانی است.

تمرکز معادن سنگ قیمتی در استان‌های کرمان،خراسان و قم است.

البته اینکه چرا ذخایر سنگ‌های قیمتی در این استان‌ها متمرکز شده مشخص نیست.

در این استان‌ها فقط پی‌جویی بیشتری انجام شده است. وگرنه ایران را به عنوان بهشت گوهر شناسان می‌شناسند و از جای جای ساختار زمین‌شناسی کشور ما، می‌توان توقع گوهر داشت.

متاسفانه ما اغلب ماکروسکوپی نگاه می‌کنیم. مثلا اگر کسی معدن گارانیت پیدا کند و به نتیجه برسد همه می‌روند سراغ آن در حالیکه اگر دقیق شوند شاید همان نزدیک، رگه‌ای سنگ قیمتی باشد که ارزشش از کل آن معدن بیشتر باشد. کما اینکه چنین موردی اتفاق افتاده است. هنگام استخراج به کانی قیمتی برخوردند ولی چون نمی‌شناختند دور انداختند!

چرا که اغلب آموزشی ندیده‌اند. براساس قانون اگر بهره‌بردار در حین استخراج به ماده دوم برخورد، مکلف است به سازمان صنایع و معادن استان گزارش کند. ولی متاسفانه اصلا این سنگ‌ها شناخته شده نیستند.

همین عامل سبب شده ارزآوری این صنعت در ایران ناچیز باشد و در موارد معدودی صادرات داشته باشیم. مثلا عقیق ایرانی را از کشور خارج می‌کنند، رنگ می‌کنند و می‌فروشند.

بازار مساعد خاور‌میانه

تمرکز دادن و کمک کردن به کسانی که در این شاخه‌ها کار می‌کنند با توجه به مواد معدنی سرشار ایران امکان فرآوری و صادرات را فراهم می کند. مثلا در ایام حج مقدار زیادی تسبیح و عقیق جابجا می‌شود. ما فقط کنار پایتخت (در قم) دو معدن عقیق داریم استفاده از این منابع همت و برنامه‌ریزی می‌خواهد سنگ‌های قیمتی در ایران با دستگا‌ه‌های سنتی و غیر پیشرفته، تراش‌ می‌خورند و وارد بازار می‌شوند. در حال حاضر در کشورهای پیشرفته همه مراحل تراش با دستگاه‌های بسیار کوچکی انجام می‌شود که «پرت» سنگ را به حداقل می‌رساند.

این در حالی است که با ورود این دستگاه‌ها اتفاقا می‌توان اشتغال ایجاد کرد. تراش‌کاری آنقدر شاخه‌های متنوعی دارد که گسترش آن نه تنها موقعیت‌های شغلی را ضایع نمی‌کند بلکه زمینه‌های اشتغال‌زایی بیشتر را هم فراهم می‌کند.

حکاکی،‌ ساخت مجسمه‌های کوچک تزئینی، ساخت مصنوعی و آزمایشگاهی، ساخت بدل، رنگ‌آمیزی، بورس سنگ‌قیمتی و بهبود سازی یا حذف ناخالصی سنگ هم از دیگر زمینه‌هایی‌ است که می‌تواند بوجود بیاید یا گسترش پیدا کند. تمام این شاخه‌ها نیاز مبرم به نیروی کار دارد.

مساله قاچاق سنگ‌‌‌های تزئینی نشان‌دهنده این است که بازار داخلی نسبت به مصرف این محصولات مایل است. این سنگ‌ها بیشتر از هند، چین و تایلند وارد می‌شوند.

این در حالی است که آماری از میزان مصرف یا تخمینی از ورود این سنگ‌ها به ایران وجود ندارد می‌توان شهرکی را به سنگ‌های قیمتی اختصاص داد، مکانی که هم عرضه‌کننده و هم خریدار بتوانند در شرایط منصفانه، مبادلاتشان را انجام دهد.مکانی‌ که هم معیارهای علمی بر تشخیص و قیمت‌گذاری این کانی‌ها حاکم باشد و هم با انجام فرآوری بروی سنگ‌ها قابلیت اشتغالزایی داشته باشد.

محمد شهسواری

پایگاه اطلاع رسانی وزارت صنایع و معادن