موافقم؛ فرهنگ تصمیم‌سازی را تصحیح می‌کند

ابوالحسن خلیلی *

نوشته حاضر در پاسخ به فراخوان ۲۸ تیر ماه صفحه «صنعت و معدن» در مورد اینکه آیا تدوین و اجرای توسعه صنعتی ضرورت دارد؟مهم است. تاکنون جواب‌های مختلفی در رابطه با این سوال از سوی کارشناسان و فعالان صنعتی دریافت کرده‌ایم که در این نوشته «ابوالحسن خلیلی» موافق تدوین توسعه صنعتی است. در چند سالی که گذشت، صنعت ایران خواسته یا ناخواسته درگیر مشکلات در چند جبهه مختلف شده است. تحریم‌های متوالی کشورهای پیشرفته، برخورد با شرکای تجاری صنایع ایران و ایجاد محدودیت بانکی از مهم‌ترین پدیده‌هایی بوده‌اند که هر یک به تنهایی در صورت وقوع در هر کشور دیگری می‌توانست باعث نابودی صنایع آن کشور شود. در همین فضای ناگوار، نهادهای حاکمیتی داخل کشور نیز به جای تشریک مساعی در جهت رفع مشکلات بخش تولید با برخی رویکردهای نا‌بجا نظیر نظام کنترل قیمت یا برخوردهای انقباضی و عدم همکاری شبکه بانکی بر دامنه مشکلات یاد شده، افزوده‌اند.

در این بین با اجرایی شدن طرح تحول اقتصادی به طور ناقص، هدفمندی یارانه‌ها باعث افزایش هزینه‌های انرژی، حمل و نقل و طبعا سایر نهاده‌های مورد استفاده در صنعت کشور شد. این در حالی بود که درآمد حاصل از هدفمندی - که با هزینه شدن در اصلاح زیرساخت‌های اقتصادی کشور می‌توانست نظامات بانکی، مالیاتی و بازرگانی کشور را اصلاح کند - به طور نقدی در جامعه تزریق و باعث افزایش تورم شد.

مشاهدات میدانی نشان می‌دهند سیاست‌های توسعه صنعتی کشور در چند سال گذشته نیز از نوعی عدم انسجام و ناهماهنگی برخوردار بوده است. طرح‌های آمایش در شرایطی تسهیلات ارزان‌قیمت بانکی را مصروف خرید تکنولوژی و ماشین‌آلات مدرن در صنایع مختلف می‌ساخته که با اتمام این طرح‌ها و بهره‌برداری واحدهای صنعتی موصوف، فضای مناسب اقتصادی جهت فعالیت این واحدها وجود نداشته که در نتیجه امروز غالب این واحدها با ظرفیت‌های پایین مشغول به فعالیت بوده یا تعطیل شده‌اند.

صنعت، دانشگاه و شکاف دیرین

واقعیت غیرقابل انکار این است که هر قدر کاروان اقتصادی کشورمان در راه‌هایی دشوارتر و گردنه‌هایی صعب‌العبورتر پیش رود، نیاز به قافله‌سالاران راه‌شناس و بصیر بیشتر احساس می‌شود. مطالعه تجارب سایر کشورها نیز نشان می‌دهد که هیچگاه خروج از هیچ بحرانی بدون برنامه‌ریزی دقیق میسر نشده است. ذکر این نکته لازم است که متاسفانه ساز و کار برنامه‌ریزی و تدوین راهبردهای صنعتی کشور نیز تا به حال مسیری یک طرفه بوده که در آن عده‌ای صاحب‌نظر در اتاق‌های فکر بدون اطلاع از واقعیت‌های بیرونی مشغول تدوین راهبرد بوده‌اند و دیگران نیز در بیرون از آن اتاق‌ها به راه خویش رفته‌اند. اگر راهبردهای توسعه صنعتی را که تاکنون طراحی شده و متاسفانه هیچگاه به طور کامل قابلیت اجرا نداشته‌اند، مورد ساختارشناسی و بررسی آسیب‌شناسانه قرار دهیم، فاصله عمیق بین ایده‌های علمی تا واقعیت‌های صنعتی پدیدار می‌شود.

تا یک دهه پیش، ایده‌های علمی صرف که عمدتا خاستگاه دانشگاهی داشتند بدون در نظر گرفتن توانایی‌های زنجیره‌های تولید و مکانیزم‌های ایجاد ارزش افزوده به عنوان راهبرد مطرح می‌شدند. این نقیصه که تا حدود زیادی ناشی از صنعتی نبودن فضای دانشکده‌های مهندسی کشور است به جز با فعالیت صاحب‌نظران و متخصصان دانشگاهی در بدنه واحدهای صنعتی برطرف نمی‌شد.

در دهه گذشته، ورود سیل عظیم جوانان تحصیل‌کرده و پرنشاط کشور به بخش صنعت تا حدود بسیار زیادی فضای علمی را در واحدهای صنعتی پررنگ کرده و مجالی برای تحقق دانش‌های کاربردی فراهم آورد. این واقعیت هر چند از دید صاحبان سنتی تفکر دانشگاهی مغفول باشد در صنایع کشور آن‌چنان عینیت یافته است که طراحی نقشه راه توسعه صنعت را بدون همکاری مشترک میان دولت و مدیران و متخصصان فعال در صنعت و تشکل‌های صنعتی از یکسو و صاحب‌نظران دانشگاهی از سوی دیگر میسر نمی‌سازد.

برنامه‌ریزی پویا

از دیگرسو، مشکلات پی‌درپی که از جهات مختلف به مثابه تیرهای غیبی بر پیکره رنجور صنعت کشور می‌نشیند مجالی برای نگریستن به افق‌های دور را برای صاحب‌نظران بخش صنعت کشور باقی نمی‌گذارد. ضرب‌آهنگ این مشکلات گاه آن‌قدر سریع و پی‌درپی می‌شود که مدیران صنعتی را در آن واحد در جبهه‌های مختلف درگیر می‌سازد. این گستره وسیع مشکلات آنچنان ذهن‌ها را درگیر خود می‌سازد که مجالی برای اندیشیدن به افق‌های دور باقی نمی‌گذارد.

تمام مشکلاتی که به اختصار تشریح شد، ایجاد ساز و کارهای مناسب جهت تدوین راهبردهایی دینامیک یا پویا را به جای راهبردهای استاتیک یا پایا به ضرورتی غیرقابل انکار مبدل می‌سازد. تدوین و اجرای راهبردهای پویا بیش از هر چیز نیازمند ساختارهایی هوشمند، منعطف و چابک است که بتوانند علاوه بر بررسی آنچه در گذشته رخ داده، واقعیتهای موجود را لحظه به لحظه رصد کرده و در کنار برنامه‌ریزی برای افق‌های دور، هدایت منابع را در مسیر رفع مشکلات مقطعی و کوتاه‌مدت میسر سازند.

با این مقدمات، رویکرد نوینی که معاونت برنامه‌ریزی، توسعه و فناوری وزارت صنعت، معدن و تجارت در تدوین برنامه‌های راهبردی در یک سال گذشته با همکاری فزاینده با تشکل‌های صنعتی برگزیده ‌است، قابل تقدیر و شایسته سپاس است. بدون شک تداوم پیگیری و اجرای راهبردهای پویایی که اولویت‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت سرمایه‌گذاری صنعتی را تعیین و سرمایه‌گذاران را با طی تشریفات اداری به سریع‌ترین نحو ممکن وارد مراحل اجرایی می‌کند، ضمن توسعه صنعتی کشور در درازمدت موجب شکل‌گیری فرهنگ تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی جمعی با همکاری حاکمیت و تشکل‌ها می‌شود.

*دبیر کل کانون انجمن‌های صنایع غذایی ایران