صنعت؛ ورود «بهرهوری» از حاشیه به متن
مریم چهاربالش - سومین نمایشگاه کیف و کفش و ماشینآلات هفته گذشته در مشهد مقدس در حالی برگزار شد که بسیاری از بازدیدکنندگان در کنار بازدید از این نمایشگاه پتانسیلهای مختلف صنعتی این استان را نیز مورد بررسی قرار دادند و با توجه به اهمیت استان خراسان در تولید چرم و پتانسیلهای بومی منطقه این امر از اهمیت ویژهای برخوردار بود. چرمشهر مشهد از جمله مناطق با اهمیت در حوزه صنعت چرم محسوب میشود و از همین رو امسال تعاملی به نسبت قویتر از سالهای گذشته بین دو قطب مهم تولید چرم کشور، تبریز و مشهد در حاشیه این نمایشگاه شکل گرفت که اتفاقی روبهجلو در عرصه تبادلات صنعتی محسوب میشود که این امر به ویژه در صنایع کوچک و متوسطی مانند صنعت چرم و کفش و پوست مهمتر از سایر صنایع است.
هر جا که سخن از صنعت میرود، توجه به مفهوم بهرهوری تبدیل به حاشیهای مهمتر از متن میشود؛ چرا که پایین بودن بهرهوری به ویژه در صنایع کوچک و متوسط که وجه غالب صنایع کشور را تشکیل میدهد از جمله مشکلات شایع گریبانگیر مدیران این بخش محسوب میشود. هنگامی که سخن از بهرهوری میرود، بیشتر نگاهها به سمت بهرهوری نیرویکار معطوف میشود و سایر متغیرهای تاثیرگذار بر بهرهوری کمتر موردتوجه قرار میگیرند که از آن جمله میتوان به نقش مدیریت در ارتقای بهرهوری بنگاه اشاره کرد. این امر بدان معنا نیست که نیرویکار نقشی در ارتقای بهرهوری ندارد، بلکه تاکید میشود که در بسیاری ابعاد بهرهوری نیرویکار تحتتاثیر سیاستهای مدیریت و سایر متغیرهای کلان است؛ این در حالی است که بسیاری از مدیران به خطا به منظور ارتقای بهرهوری بنگاه بیشترین فشار را به سمت نیرویکار متمرکز میکردند، دریغ از اینکه نیروی کار در یک زیرساخت نامناسب نمیتواند بهرهوری لازم را داشته باشد.
در حاشیه نمایشگاه مشهد همراه با دانشجویان رشته کفش از یکی از واحدهای چرمی موفق بازدید کردیم. در کنار متغیرها و مولفههای فنی مطرح در این بازدید، توجه به اصول مدیریتی در بهرهوری جلب توجه میکرد که بیان یک مورد آن مفید است.
یکی از سیاستهای مهم مدیریت این بنگاه سیاست کاهش ضایعات بود به شکلی که تنها چرمهای با قطعات کمتر از ۴سانتیمتر در ۴سانتیمتر تبدیل به ضایعات میشدند و بخش مهمی از ارزشافزوده این بنگاه تولیدی حاصل ضایعات سایر محصولات تولید شده بود و اتفاقا مدیران این بنگاه قراردادهای بزرگی برمبنای همین استفاده از ضایعات منعقد کرده بودند و بنا به گفته ایشان بهرهگیری از این بخش از ضایعات منجر به ایجاد حدود ۵۰۰فرصت شغلی جدید شده است و مهمتر از همه اینکه به هر چه اقتصادی بودن و بهرهور شدن بنگاه کمک کرده است. بنابراین ارتقای بهرهوری متاثر از سیاستهای بنگاه و بیش از هر چیز متاثر از سیاستهای کلان است، اگر در پی ارتقای بهرهوری در سازمانهای تولیدی هستیم، در بسیاری موارد باید بیابیم که چگونه با تغییر شیوههای مدیریت میتوان بیشترین بهرهوری را ایجاد کرد و به این ترتیب با فشار کمتری به نیرویکار میتوان سیاستهای کلان تولید را پیش برد؛ این نکتهای است که توجه به آن میتواند مسیر سهلتری پیشروی مدیران و تصمیمگیران صنعت بگشاید.
ارسال نظر