سید کاظم اورعی *

از اخبار روزنامه‌ها پیدا است که این روزها تصمیم گیرندگان اقتصادی کشور دچار هیجان زدگی شده و باز درصدد تغییر خط مشی‌ها و دستور‌العمل‌ها هستند. هرگونه تغییری، میزان ریسک موجود در جامعه اقتصادی را بالا می‌برد و در زمان‌هایی که ریسک بالاست حجم سرمایه‌گذاری کم می‌شود. اگر حجم سرمایه‌گذاری کم شود مهم‌ترین دستاورد دولت را که رشد اقتصادی است، به باد فنا خواهد داد.

اقتصاد جوامع امروزی آنقدر ساده نیست که بتوان آن را با بهره‌گیری از تئوری‌های کلاسیک و مقدماتی، کنترل و در آن رشد نیز ایجاد کرد. این که حجم بالای نقدینگی در شرایط خاصی تورم ایجاد می‌کند را همه می‌دانند، ولی این فقط ابتدای سیاست اقتصادی پولی است. با کمی دقت می‌توان دریافت که تورم موجود در اقتصاد ایران به خاطر حجم نقدینگی بالا نبوده چرا که پول تزریق شده به اقتصاد در نتیجه ازدیاد حجم و مبلغ کالاهای تولیدی کشور (به خصوص نفت) بوده است و این‌گونه تزریق پول، تورم را بالا نمی‌برد.

تورم قیمت‌ها در ایران که بنا به آمار رسمی تنها دو سه درصد افزایش داشته بیشتر از هر چیز ناشی از اوضاع اقتصادی جهان است. ما نمی‌توانیم به عنوان یک عضو از جامعه جهانی خود را به طور کامل از نوسانات موجود در اقتصاد کشورهای دیگر جدا کنیم.

نگاه مختصری به اوضاع تورم، تولید و اشتغال در اکثر کشورهای جهان به خصوص آمریکا و اروپا که بیش از دوسوم اقتصاد جهان را در دست دارند نشان می‌دهد که نرخ تورم قیمت‌ها در تمامی این کشورها به مقادیری بسیار بالاتر از مقدار پیش‌بینی شده رسیده و سایر متغیرها هم در سطوح نامطلوبی قرار گرفته‌اند.

قضیه مقدماتی پولی که حدود ۴۰ سال از عمر آن می‌گذرد به نظر می‌رسد دوباره طرفدارانی پیدا کرده و ممکن است از این پس به مورد اجرا گذاشته شود. این قضیه قبلا چند بار در ایران آزمایش شده و همواره با شکست روبه‌رو شده است.

به علاوه، این مکتب فکری که در دو دهه آخر قرن بیستم طرفداران دو آتشه‌ای در غرب داشت در اوایل قرن بیست و یکم به سرعت منسوخ شد. برای کنترل و ایجاد رشد در اقتصاد باید از تئوری‌های پیشرفته‌تر و جدیدتر استفاده شود.

جدیدترین و موثرترین شیوه (اقتصاد کینزی جدید) این است که از خزانه که منبع اصلی سرمایه است به عنوان محرک اقتصاد استفاده شود. اگر نه، بستن در‌های خزانه کاری ساده است. شاید این کار تورم را هم موقتا کاهش دهد، ولی رشد اقتصادی را هم از بین می‌برد، باعث بیکار شدن افراد جامعه می‌شود و در نهایت با کم شدن حجم تولید، تورم هم مجددا بالا خواهد رفت.

اگر بستن در‌های خزانه راه حل بود کشورهای غربی هم این کار را می‌کردند، ولی در عمل می‌بینیم که این کشورها دقیقا به عکس عمل می‌کنند. در زمانی که نرخ تورم تا حدود دو برابر حد مطلوب در این کشورها بالا رفته نه تنها بهره را بالا نمی‌برند، بلکه کاهش هم می‌دهند و بنابراین میزان اعطای وام‌های بلند مدت را افزایش می‌دهند. دلیل این کار استفاده از نیروی محرکه سرمایه است.

تئوری کینزی جدید (NEW KEYNSIAN) در واقع مدرن‌ترین و موثرترین سیاست اقتصادی جهان امروز است که مورد قبول اقتصاددانان و سیاست‌گذاران جهان قرار گرفته است.

بیم از آن می‌رود که با آزمایش مجدد تئوری‌های ساده و منسوخ شده که قبلا چند بار در عمل نیز مردود شده‌اند، اقتصاد ایران هم مانند بسیاری کشورها در معرض رکود قرار گیرد.

اگر مسوولین اقتصادی این شیوه سیاست‌گذاری را پیشه کنند و به قول ارباب مطبوعات، خزانه را سه قفله نگهدارند، تمامی دستاوردهای ارزشمند دولت حاضر که در دو سال اول از مدرن‌ترین شیوه سیاست‌گذاری اقتصادی بهره گرفت خنثی خواهد شد. یعنی ابتدا میزان اشتغال کم شده و سپس حجم صادرات غیر نفتی و در نتیجه رشد اقتصادی به سطوح نامطلوب قبلی باز خواهد گشت.

با کمی صبر، استفاده از همان سیاست‌های قبلی یعنی استفاده از منابع سرمایه‌ای به عنوان محرک ولی با سوق دادن بیشتر آنها به سمت تولید و اشتغال پایدار، اقتصاد ایران شکوفا خواهد شد.

* استاد دانشگاه استرلینگ انگلیس

گروه مهندسی معدن