محمد صادق جنان‌صفت

اقتصاد ایران در سطح کلان با اقتصاد و تجار جهانی تعامل دارد و با آن پیوند خورده است. تصور اینکه روزی برسد که بدون داد و ستد با دنیا بتوانیم اقتصاد ایران را توسعه دهیم، تصور بعیدی است و هیچ‌ کارشناس و فعال اقتصادی آن را توصیه نمی‌کند. روند فزاینده واردات کالا در سال‌های اخیر که به طور میانگین در حدود ۴۲میلیارد دلار در ۳ سال اخیر بوده است موید ادعای یاد شده است. از طرف دیگر تامین های میزان ارز برای واردات بدون توسعه صادرات غیرنفتی و اتکای محض به درآمد حاصل از صادرات نفت نیز غیرممکن خواهد شد. به این ترتیب اقتصاد ایران در سطح کلان باید با دنیا داد و ستد کند. داد و ستد و تجارت فقط مختص به کالا نیست و برای انجام این کار استفاده از منابع سرمایه‌ای و سازمان‌های مالی یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است.بنگاه‌های تولیدی و صنعتی ایران به مثابه یک عضو بزرگ‌ از اقتصاد ایران یا همین موضوع مواجه شده و نمی‌توانند بدون استفاده از امکانات و منافع بین‌المللی فعالیت روبه‌رشدی داشته باشند. در شرایطی که اقتصاد ایران با جهان مناسبات متعادلی داشت و می‌توانست از سرمایه، تکنولوژی، مدیریت و بازارهای جهانی استفاده کند، روندها و افق آینده روشن‌تر و امیدوارکننده‌تر بود. به این معنی که امیدواری به واردات کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای با هزینه‌های معمولی و عادی امکان‌پذیر بود و تامین سرمایه‌ مالی نیز در شرایط مناسب و با حداقل قیمت‌های بازار جهانی میسور بود. در سال ۱۳۸۶ به دلایل گوناگون که جای یادآوری آن در این نوشته نیست، متاسفانه تعامل اقتصاد ایران با بخشی از اقتصاد جهان که اتفاقا بخش نیرومندی است به سردی و کدورت گرایش پیدا کرد و حتی در بخش‌هایی به تقابل منجر شد. همان متغیرهایی که موجب سردی مناسبات و همکاری‌هایی به تقابل منجر شد. همان متغیرهایی که موجب سردی مناسبات و همکاری‌های اقتصادی ایران با بخشی از اقتصاد جهان شده است و در حال حاضر وجود دارد و احتمالا در سال‌آینده نیز آثار خود را بر اقتصاد ایران برجای می‌گذارد. بنگاه‌های تولیدی و صنعتی ایران در سال ۱۳۸۶ از این وضعیت رنج برده و تامین منابع سرمایه‌ای و همکاری با مراکز مالی و به‌ویژه بانک‌های متغیر به دست‌انداز افتاده است. افزایش نرخ ریسک بیمه سرمایه‌گذاری در ایران از سوی شرکت‌های بیمه، سخت‌گیری در دادن تسهیلات به بنگاه‌‌های صنعتی و تولیدی از طرف بانک‌های بزرگ بین‌المللی، سخت شدن شرایط تامین کالاهای مورد نیاز و مواد اولیه صنعت و دشواری‌هایی که بر سر راه انتقال تکنولوژی وجود دارد، واقعیت‌هایی است که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. تحریم‌های غرب علیه اقتصاد ایران احتمالا به اقتصاد کلان ایران آسیب کمتری می‌رساند، اما وقتی سطح اثر کاهش می‌یابد و به صنعت و یا بنگاه‌های تولیدی می‌رسد، نیروی آن افزایش می‌یابد و فشار بیشتری وارد می‌شود. در چنین وضعیتی بنگاه‌های تولیدی و صنعتی ایران در سال ۱۳۸۶ روزهای سختی را پشت‌سر گذاشته و آثار منفی این تحریم‌ها را بر فعالیت خویش می‌بینند. باتوجه به استراتژی سیاست خارجی ایران و احتمال اندک تغییر در مناسبات یا بخشی از قدرت جهانی و این شرایط احتمالا در سال ۱۳۸۷ نیز تداوم خواهد داشت و بنگاه‌های تولیدی را با فشار بیشتری روبه‌رو می‌کند. در این وضعیت، دامن‌زدن به توقعات کارگری خارج از توانایی بنگاه‌های صنعتی راه را برای فعالیت مستمر و رو‌به ‌رشد می‌بندد. وقتی نیرویی بر اقتصاد کلان وارد می‌شود و آثار منفی بر جای گذارد، باید برای حفظ تعادل آن را به همه گروه‌های اجتماعی سرایت داد تا یک بخش از پای در نیاید. شرایط نامناسب خارجی یک واقعیت که بر سودآوری، سرمایه‌گذاری و میل به توسعه فعالیت‌های بنگاه‌های موجود اثر منفی برجای می‌گذارد و مذاکره‌کنندگان درباره مزد ۱۳۸۷ نباید این فشارها را افزایش دهند.