احسان شادی

وجود ذخایر نفت‌و‌گاز در اعماق زمین یا ژرفای دریاها تا زمانی که به درآمد تبدیل نشوند به حال و روز جامعه ایران کمکی نمی‌رسانند. به همین دلیل است که کارشناسان و دلسوزان این مرز و بوم امیدوارند این ذخایر از حالت بدون استفاده خارج و به جریان درآمدی تبدیل شود. با توجه به اینکه این فرایند نیاز به تکنولوژی، سرمایه مالی، کارشناس ورزیده دارد و این عناصر در ایران فراهم نیست، مشارکت شرکت‌های بین‌المللی یک ضرورت شده است. خوب یا بد، اما تکنولوژی و سرمایه و تخصص درباره استخراج و فراروی نفت‌و‌گاز در دنیای امروز در اختیار تعداد اندکی از غول‌های نفت‌و‌گاز مثل شل، شورون، استات اویل، توتال و ... است و این غول‌ها ضمن رقابت نفس گیر و میان خوداما در عرصه این حوزه رقبای اندکی دارند. به همین دلیل است که حتی کشوری مثل ونزوئلا که خود را ضدامپریالیستی می‌داند یا کشوری مثل لیبی که سال‌ها بود به این شرکت‌ها اجازه فعالیت در خاک این سرزمین را نمی‌داد، سرانجام ناگزیر شده‌اند با آنها مصالحه کنند.

واقعیت این است که غول‌های نفتی جهان به دلایل موجه یا ناموجه، سیاسی یا اقتصادی تمایلی برای سرمایه‌گذاری در ایران نشان نمی‌دهند و ایران از سر ناگزیری، به شرکت‌های کوتوله نفتی مالزیایی، چینی و هندی متوسل شده است. البته این یک گام به جلو برای اجتناب از تاخیر در بهره‌برداری از ذخایر نفت‌و‌گاز است اما نباید.

این به یک رویه و فرایند عادی تبدیل شده و در دامان کوچک‌ها بیفتیم. شرکت‌های بی‌نام و نشان مالزیایی، هندی یا چینی باید خرسند باشند که در غیاب غول‌های نفتی جای پایی در ایران باز کرده‌اند. به نظر می‌رسد دولت و وزارت نفت باید تضمین‌های کافی و لازم برای این نوع شرکت‌ها در اجرای طرح به ویژه تامین و انتقال تکنولوژی، سرمایه و بیمه کردن طرح نزد شرکت‌های بزرگ بیمه‌گر را دریافت کند. بی‌گدار به آب نزنیم و طرح‌های توسعه نفت‌و‌گاز را به زلف سیاست گره نزنیم.