اهداف توسعه فولاد: ایران ۳۰، هند ۱۰۰میلیون تن
برنامه توسعه فولاد همواره به دلایل مختلف مورد توجه بوده و نگرانیهایی که مرتبا در مورد روند توسعه فولاد توسط نشریات به چاپ میرسد بیانگر توجه ویژه دستاندرکاران صنعت کشور در این خصوص است و از طرفی روند رو به رشد مصرف فولاد (که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون بیش از ۶/۴برابر شده است) نشاندهنده نیاز روز افزون کشور به تولیدات فولادی است مصرف ۴میلیون تنی فولاد در سال ۱۳۵۶ اکنون به بیش از ۵/۱۸میلیون تن رسیده است میزان واردات فولاد نیز از ۹/۲میلیون تن در سال ۱۳۷۶ به ۷۲۹۶۰۰۰ تن در سال ۱۳۸۲ افزایش یافت و در روند کاهشی به ۶۳۸۰۰۰۰ تن در سال ۱۳۸۴ رسید و از سال۱۳۸۵ مجددا سیر صعودی خود را طی کرده است و پیشبینی میشود امسال به ۴/۱۰میلیون تن برسد، در اینجا اهداف توسعه فولاد کشورمان با کشور هند در زمینههای زیر مورد مقایسه قرار گرفته است:
برنامه تولید فولاد
برنامه تولید فولاد در ایران طی برنامه چهارم توسعه رسیدن به حدود سیمیلیون تن در سال است در حالی که برنامه تولید فولاد در کشور هند قرار است در سال ۲۰۲۰ یکصدمیلیون تن باشد.
گاز طبیعی و ذغالسنگ
برای تولید فولاد از سنگ آهن به یک عامل احیاکننده نیاز است تا اکسیژن را از سنگ آهن جدا نکند و این عامل عموما گاز طبیعی یا ذغالسنگ کک شو است از آنجا که کشور ما از نظر منابع گاز دومین کشور جهان است توسعه فولاد براساس استفاده از گاز طبیعی پایهگذاری شده است به جز ذوب آهن اصفهان، فولاد میبد، فولاد زاگرس، ذوب آهن غرب کشور و فولاد زرند کرمان (که در مجموع کمتر از پنجمیلیون تن تا انتهای برنامه چهارم توسعه فولاد تولید خواهند کرد) برنامه تولید حدود ۲۵میلیون تن فولاد از روش احیا مستقیم و استفاده از گاز طبیعی است.
گرچه در شرایط فعلی واحدهای احیا مستقیم در هند کمتر از واحدهای موجود ایران نیست ولی وزن اصلی توسعه در هند بر استفاده از کوره بلند و روشهای استفاده از ذغالسنگ و کک استوار است.
مقایسه روند رشد فولاد در دو کشور
تولید فولاد در کشور ما در حال حاضر حدود ۱۰میلیون تن و ظرفیت نصب شده ۱۲میلیون تن است رشد متوسط فولاد در کشور از سال ۱۳۶۳ تا سال ۱۳۸۲ حدود ۸درصد بوده است برای رسیدن به ظرفیت ۳۰میلیون تن فولاد طی یک برنامه پنج ساله رشدی معادل ۱۸درصد در سال مورد نیاز است، مقایسه رشد بیست سال گذشته و رشد مورد انتظار در برنامه توسعه چهارم نشان میدهد برنامه منطبق با واقعیتها در نظر گرفته نشده و بسیار بلند پروازانه بوده است، کشور هند که در سال ۲۰۰۵ حدود ۳۸میلیون تن فولاد سال تولید میکرد برای رسیدن به برنامه توسعه خود سالانه رشدی حدود ۵/۷درصد نیاز دارد رشد تولید فولاد در ۱۵ سال قبل از تدوین برنامه توسعه فولاد هند ۷درصد بوده و دقیقا یک سال بعد از تدوین برنامه به ۷/۱۶درصد رسیده است
کشور هند در سال ۲۰۰۶ با تولید ۹/۴۱میلیون تن محصول نهایی فولادی رشدی معادل دهدرصد داشته است و رشد فولاد در این کشور بعد از تدوین برنامه چنان سرعتی گرفته است که اخیرا پیشبینی شده در سالهای ۲۰۱۲-۲۰۱۱ به جای ۶۵میلیون تن، ۸۰میلیون تن تولید شود.
بخشخصوصی و سرمایهگذاری خارجی
بخشخصوصی در هند کاملا شکل گرفته است و شرکتهای بسیار توانمند فنی، مهندسی با سرمایههای کافی در این زمینه فعالیت میکنند این شرکتها امکان و توان لازم برای سرمایهگذاری در خارج از هند و یا مشارکت با شرکتهای غیر هندی برای سرمایهگذاری داخل کشور هند را دارا هستند. بخشخصوصی کاملا توان رقابت با شرکتهای فولادسازی دولتی را داراست و عملا میتواند اهداف عمده توسعه فولاد هند را محقق کند قوانین سرمایهگذاری خارجی کاملا شفاف و ریسک سرمایهگذاری در هند به مراتب از ایران پایینتر است ایران در زمینه فنی، مهندسی و شرکتهای توانمند مشاور، پیمانکار و ساخت از توان مناسبی برخوردار است با اینحال از نظر سرمایه دار و سرمایهگذاری در این صنعت با هند تفاوت اساسی دارد. رادیو آلمان چندی پیش در این باره گزارش جذابی از پیشرفت اقتصادی هند از آغاز دهه ۱۹۹۰ تا امروز ارائه کرد و از زبان کارشناسان تاکید کرده، هند در حداکثر دو دهه آینده یکی از ۳ غول صنعتی جهان میشود در این گزارش عوامل رشد شتابان و با دوام و مستمر هند معرفی شده بودند که به آنها اشاره میشود:
۱ - کنارگذاردن اقتصاد دولتی: اقتصاد هند پس از استقلال در چنگ احزابی بود که عموما تمایل سوسیالیستی داشته و رفتار اقتصاد هند را بر پایه آموزههای این مکتب پیش میراندند دخالت گسترده دولت و پرهیز از احترام به مالکیت خصوصی، نگاه ستیزه جویانه به سرمایهگذاریهای خارجی، استراتژی خودکفایی در فعالیت صنعتی از ویژگیهای حاکم بر رفتار کلان اقتصاد تا دهه ۱۹۹۰ بود در این سال، مانموهان سینگ، اقتصاددان نیرومند وزیر دارایی هند شد و برنامه آزادسازی اقتصاد کشورش را ارائه کرد و متغیرهای اقتصاد آزاد را بهکار گرفت در شرایط جدید که ۱۵ سال است ادامه دارد، مزیت نسبی در تولید، جذب سرمایهگذاری خارجی و تکریم مالکیت خصوصی در دستور کار بوده است و به عوامل پیشرفت تبدیل شدهانداندازه دخالت دولت در اقتصاد نیز به آرامی کمتر و کمتر شده است
۲ - جذب سرمایه خارجی: با روی کار آمدن وزیر دارایی که اکنون نخستوزیر شده است، استفاده از سرمایههای بینالمللی اوج گرفت برخلاف برخی تصورات نادرست که سرمایه خارجی را فقط و فقط در نقل و انتقال منابع مالی محدود میکنند، این پدیده علاوه بر پمپاژ ارزهای معتبر بینالمللی به مثابه مکمل سرمایه ملی دستاوردهای دیگر و مهمتری نیز دارند بنگاههایی که با سرمایهگذاران خارجی شریک میشوند از مزیتهایی مثل تکنولوژی روز، مهارتهای مدیریتی در مرحله تولید و در مرحله بازاریابی و فروش و سهیم شدن در بازار نیز بهره مند میشوند رمز رشد پایدار اقتصادی هند در همین نکته نهفته است هنوز هیچ منتقد هندی نیز نگفته استقلال کشورش به خطر افتاده است.
۳ - ثبات سیاستها: یکی از گرفتاریهای کشورهای توسعه نیافته چرخشهای ۱۸۰ درجهای، ناگهانی و کنترل نشده است بر اساس گزارش یاد شده در حالی که از ۱۹۹۱ تا امروز قدرت میان احزاب دست به دست شده است، اما سیاستهای اقتصادی تنظیم شده توسط مانموهان سینگ، نخستوزیر فعلی که در سال ۱۹۹۱ اعلام شد، تغییر پیدا نکرده است چرخش در سیاستهای اقتصادی به ویژه تغییر استراتژیک و ماهیتی، بدترین بلایی است که میتواند اقتصاد کشورها را به بیراهه کشانده و مانع رشد آنها شود، هر سیاست اقتصادی، معتقدان آن را میخواهد، ساز و کارها و ابزارهای ویژه خود را میطلبد و به نتایج خاص منتهی میشود. در کشور ما نیز چشمانداز بیست ساله تدوین، تایید و به تصویب رسیده است لذا دولتها ملزم به رعایت آن در برنامههای خود هستند در زمینه فولاد نیز طرح جامع فولاد و برنامه چشمانداز ۲۰ ساله وجود دارد در برنامه توسعه چهارم عدد و رقم و تناژ تولید، نیازها و مکانها تعیین و مشخص شده است ولی با تغییر دولتها بدلیل تفاوت زیاد دیدگاهها معمولا برنامههای توسعه با تغییرات زیادی روبرو میشود و از آنجا که بخشخصوصی نتوانسته است رشد چندانی در صنعت فولاد و خصوصا تولید فولاد خام داشته باشد، تصمیم گیری و تغییر خط مشی دولت در سیاست توسعه فولاد اثرکلی بر کلیه برنامهها خواهد داشت.
طرحهای فولاد در جهت تامین عدالت اجتماعی
در ایران برای توسعه متوازن و رشد دادن نقاط کمتر برخوردار کشور طرحهای توسعه استانی فولاد به تصویب رسیده است تا در ۸ استان محروم کشور اجرا شود قابل توجه است که در دور افتادهترین نقاط کشور بزرگ هند نیز طرحهای مشابهی توسط بخش دولتی اجرا گردیده است (زمانی که افکار سوسیالیستی شدت داشت) که زیر مجموعه فولادسازی دولتی SAIL محسوب میشوند.این طرحها باعث رونق مناطق محروم و دورافتاده هند شده است و عملا مدیرعامل این شرکتها تا چندی پیش به نوعی نقش والی مناطق خود را ایفا میکردند زیرا در مناطق آنها فعالیت اقتصادی عمدهای که صورت میگرفت همین فولادسازیها بود اخیرا در جهت خصوصیسازی کشور روش اداره این شرکتها نیز متحول شده است.
ادامه دارد ...
ارسال نظر