حسین آشنا

درخت تناور ذوب‌آهن اصفهان هیچ گاه بی بار وبرگ نمی‌ماند.

مراسم تودیع مهندس سبحانی مدیرعامل سابق ذوب‌آهن اصفهان و معارفه حکم‌اله بابایی که سکان ذوب‌آهن را به دست گرفت، برای من که به عنوان یک روزنامه نگار در این مراسم حاضر بودم یک تاثر و تاسف باقی گذاشت. در این مراسم به کرات عنوان شد که ذوب‌آهن اصفهان در طرح‌های توسعه از دیگر واحد‌های فولادساز کشور از جمله فولاد مبارکه و فولادخوزستان عقب مانده و حتی حالا باید نگران عقب ماندن از فولاد هرمزگان باشد. به راستی در ذوب‌آهن اصفهان چه گذشته و می‌گذرد که سال‌هاست رقم ۲‌میلیون تن تولید سالانه در این مجتمع عظیم صنعتی پابرجا مانده است. آیا کارخانه‌ای که مادر صنعت فولاد لقب گرفته و به اعتقاد بسیاری از پیشکسوتان صنعت کشور، الفبای صنعت را در این مرز و بوم آموزش داده و در همین وجه آموزش تا بدانجا صنایع کشور را مرهون خویش ساخته که از آن به عنوان دانشگاه صنعت کشور یاد می‌کنند، توانایی توسعه خویش را ندارد و آیا دیگر فولاد مردی از این خطه آهن خیز بر نمی‌خیزد؟ اما من می‌خواهم بگویم درخت تناور ذوب‌آهن که صنایع جدید کشور در سایه‌اش رشد کردند، همچنان پربار است و اگر امروز گرد فرسودگی بر شاخه‌هایش نشسته، سزاوار نیست که فرزندان جوانش، چهره تابناک خویش را در برابر چین و چروک ارزشمند چهره مادر مایه مباهات بدانند. آیا به راستی ذوب‌آهن اصفهان در تمام مدتی که دیگر صنایع کشور مشغول توسعه خود بودند بیکار نشسته بود. آیا می‌توان نام‌هایی مانند مجتمع فولاد سبا، فولاد خراسان ( نیشابور )،‌ فولاد زاگرس و فولاد میبد را از ذوب‌آهن اصفهان جدا کرد ؟آیا می‌توان نقش دستان توانمند کارکنان با تجربه ذوب‌آهن را در فولاد مبارکه نادیده گرفت. اگر ذوب‌آهن اصفهان در طرح‌های توسعه خود به دلیل مشکلات مالی تاخیر کرد و برای رفع آن رضایت به جدایی سبا داد باید به خاطر داشته باشیم که منابع این شرکت عظیم صرف ساخت کارخانه‌هایی شد که نام آنها پیش تر آمد و در همان حال هزینه طرح سنگین توسعه و توازن خود را نیز متحمل شد. کارخانه‌هایی که با همت و منابع مالی ذوب‌آهن اصفهان ساخته شدند هم اکنون در مجموع ۲‌میلیون تن تولید سالانه دارند که اگر آن را به تولید ذوب‌آهن اضافه کنیم به رقم ۴‌میلیون تن تولید می‌رسیم و با راه‌اندازی طرح توازن که در آستانه به بار نشستن است، این آمار از ۵‌میلیون تن هم فراتر می‌رود و حاصل آن جایگاه بسیار والایی برای مادر صنعت فولاد است.

برای آگاهی از اینکه ساخت این کارخانه‌ها چه بار مالی سنگینی بر دوش ذوب‌آهن گذاشته، کافی است بدانیم طرح توازن که در مجموعه ذوب‌آهن در حال انجام است با وجود اینکه تمام زیر ساخت‌های آن فراهم است، هزینه‌ای حدود ۴۵۰میلیارد تومان و ۳۸۰‌‌میلیون دلار داشته است که در مجموع رقمی بالغ بر ۸۳۰ میلیارد تومان می‌شود . برای محاسبه هزینه ساخت مجتمع فولاد سبا، فولاد خراسان ( نیشابور )،‌ فولاد زاگرس و فولاد میبد باید توجه داشت که این کارخانه‌ها بدون وجود هیچ گونه زیرساخت یا امکانات حمل و نقل ساخته شده‌اند و قطعا هزینه بسیار سنگینی به ذوب‌آهن اصفهان تحمیل کردند و امروز نیز متاسفانه ذوب‌آهن که در این راه قدم نهاده از تولیدات آنها بهره‌مند نیست و حتی مسوولین تولیدات این کارخانه‌ها را در ردیف عملکرد ذوب‌آهن به حساب نمی‌آورند. این هزینه‌های سنگین نه تنها طرح‌های توسعه ذوب‌آهن را به تعویق انداخت، بلکه این کارخانه را با بحران مالی مواجه کرد تا فولاد سبا را در ازای ۴۰۰میلیارد تومان از دست بدهد. امروز کمترین خواسته تلاشگران ذوب‌آهن این است که دولت به پاس خدمات عظیم ذوب‌آهن، سبا را به این خانواده بازگرداند تا گام‌های این مجتمع عظیم صنعتی برای دستیابی به تولید ۵‌میلیون تن استوارتر برداشته شود. خواسته‌ای که مهندس بابایی مدیر عامل ذوب‌آهن اصفهان در مراسم معارفه خود نیز مطرح کرد و از سوی کارکنان ذوب‌آهن با استقبال بی نظیری مواجه شد.

از طرفی مسوولین دولت نهم و وزارت صنایع و معادن بارها و بارها به رشد بخش خصوصی در صنعت فولاد اشاره می‌کنند و آن را مایه افتخار خود می‌دانند، اما آیا در این بخش می‌توان واحدی یافت که بر دوش ذوب‌آهنی‌ها استوار نشده باشد. قطعا درخت تناور ذوب‌آهن اصفهان هیچ گاه بی‌بار وبرگ نمی‌ماند، اما یادمان باشد که حداقل همواره کلاهمان را به احترام جایگاهی که در حافظه ملی ایرانیان دارد، برداریم، چرا که این صنعت نامور روزگاری آرزوی میهن ما بود.