یادداشت
مخاطبان بسته
مروری بر آنچه که از سوی وزیر صنایع و معادن تحت عنوان محورهای «بسته حمایتی از صنایع» مطرح شده، نشان میدهد که محتوی این بسته فراتر از آن چیزی نیست که تاکنون رسانهها، کارشناسان و تشکلهای تولیدی به عنوان راهکارهای برون رفت صنعت از وضع کنونی مطرح کردهاند، چرا که عارضهها و چالشهای صنعت، مسائلی فرا زمانی و فرادولتی است. اینکه وضع کنونی صنعت نیازمند اتخاذ تدابیر ویژه صنعتی است، یا به بیانی دیگر تدابیر ویژه صنعت را از وضعیت کنونی رها میکند، حال به یک آرمانگرایی تبدیل شده است.
اما آیا همه آرمانها، آرزوها و آمالها در بسته حمایتی قابل تحقق است؟
اگر با رویکردی بنیادی و ساختاری به مسائل و عارضههای صنعت نگریسته شود، باید پذیرفت که مجموعه سیاستهای صنعتی که قرار است تحت عنوان حمایت از صنایع در میان مدت به اجرا گذاشته شود، نه تنها نمیتواند عارضههای ریشهدار صنایع را درمان کند، بلکه بعد از پایان دوره تزریق پادزهرها، چالشهای جدیدی را پدید میآورد.
غالبا رشد و توسعه بسیاری از رشتههای صنعتی از ابتدا بر اساس اراده و خواست دولت (به ویژه در مورد صنایع مادر) پدید آمده است. از این رو صنعت همیشه کم و بیش از مزایای (ظاهرا مزایا) بستههای حمایتی اینچنینی بهرهمند بوده است.
بسته حمایت از صنعت، رویه یا سیاستی محدود به دوره بروز بحران و انتقال بخشهایی از دامنه آن به محیط صنایع کشور در مقطع کنونی نیست. صنعت ما همیشه در بحران بوده است. صنایع به ویژه واحدهای بزرگ تحت مالکیت دولت از نرخ ترجیحی ارز، ابزار تعرفه، تسهیلات با نرخ تکلیفی و استمهال بازپرداخت بدهیها، یارانه سود تسهیلات، اعتبارات ستاد بحران، فریزر شدن دیون مالیاتی، بخشودگی بدهی تامین اجتماعی، فشار و لابی مجلس برای حمایت از صنایع خاص و نظایر آن طی سالهای متمادی بهره جسته است. در همین حال البته بسیاری از تصمیمگیریهای دولت نظیر صدور موافقت اصولی بیرویه برای یک رشته صنعتی، دخالت در قیمتگذاری، تغییر ناگهانی قوانین و مقررات، وصول مالیات و عوارض هنگفت، نوسان شدید در تعیین تعرفه واردات و صادرات باعث تضعیف بنیانهای صنعت شده است.
بنابراین بسته حمایت از صنایع محدود و محصور به دیروز، امروز و فردا نیست. بستهای که امروز وزارت صنایع و معادن تدوین کرده است، نمیتواند به تعارضات و چالشهای دائمی پایان دهد.
چالشهای صنایع کشور در صورتی به پایان میرسد که نخست قیمتها (یارانه، ارز، تعرفه و حقوق و دستمزد) طی یک برنامه زمانی منطقی اصلاح شده و سیاستگذاران از فرصت چرخههای تجاری (فرصتی که سیاستگذاران آن را تهدید میدانند) جهت تعدیل حذف، اصلاح و ادغام واحدها، تسویه و انحلال صنایع فاقد مزیت استفاده کند. بستهای با هدف تزریق منابع فقط دامنه «ورشکستگی خاموش» را گسترده کرده و بروننمایی آن را به تعویق میاندازد.
گروه صنعت
ارسال نظر