دیدگاه
پارس جنوبی، تحریم و بازی مسکو
ایران با داشتن نزدیک به ۱۷درصد ذخایر گاز دنیا، صاحب جایگاهی ویژه در بین کشورهای صاحب گاز است، ولیکن چرا ما هیچ گاه نتوانستهایم در سطح اقتصاد بینالملل به عنوان یک صادرکننده گاز مطرح شویم؟
مجید سلیمی بروجنی
ایران با داشتن نزدیک به ۱۷درصد ذخایر گاز دنیا، صاحب جایگاهی ویژه در بین کشورهای صاحب گاز است، ولیکن چرا ما هیچ گاه نتوانستهایم در سطح اقتصاد بینالملل به عنوان یک صادرکننده گاز مطرح شویم؟ این در حالی است که برخی کشورها که سطح ذخایرشان در قیاس با ما بسیار کمتر است، خود را به عنوان دارنده بازار گاز جهانی معرفی کردهاند. به راستی چرا کشور ما با داشتن ذخایر غنی گاز، نقشی در صادرات گاز خاورمیانه ندارد؟ در صورت کسب چنین جایگاهی و به دست آوردن ارتباطات اقتصادی به کمک خطوط صادرات گاز، آیا امنیت اقتصاد ما ثبات بیشتری پیدا نمیکند؟ امروز با توجه به جایگاه ویژهای که صنعت گاز در حال به دست آوردن آن است درآمدهای حاصل از صادرات گاز میتوانند نقش ویژهای در اجرای سرمایهگذاریهای صنعتی و نفتوگاز داشته باشد. آیا طولانی شدن مدت مذاکرات مابین ایران و برخی کشورها همچون هند و پاکستان، کمکی هم به مقوله صنعت گاز ما و صادرات آن کرده است؟ طی این سالها بارها و بارها دیده و شنیدهایم که هیاتهای مذاکرهکننده ایرانی سرگرم مذاکرات مربوط به این مقوله، چه در داخل کشور و چه در کشورهای همسایه بودهاند. سابقه برخی از این مذاکرات به بیش از یک تا دو سال میرسد. ولیکن وزارت نفت ایران هیچ گاه نتوانسته به آمار و ارقام ایدهآل صادرات گاز دست یابد. تنها کشوری که ما در ماههایی از سال بخشی از گاز مورد نیازشان را تامین کردهایم ترکیه بوده است. هنوز هم حجم عمدهای از گازهای همراه نفت خام ما پس از اخراج از چاهها سوزانیده میشوند. بسیار بودهاند شرکتهای صاحب تکنولوژی و سرمایه که متقاضی سرمایهگذاری در این بخش و استفاده بهینه از تلف شدن گازهای موردنظر بودهاند ولیکن تا به امروز هیچ گونه اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است و سرمایههای ملی کشور هر روز دود شده و به هوا میروند.
مبحث دیگری که وزارت نفت تاکید بسیاری روی آن کرده، حذف ایده خام فروشی در مقوله نفتوگاز بوده است.
با توجه به ارزش افزودهای که در پالایشگاهها و صنعت پتروشیمی و فرآوردههای آنها رخ میدهد و عقل سلیم تایید خواهد کرد که فروش نفتوگاز و فرآوردههای آنها باید به ترتیبی باشد که کشور صاحب منفعت بیشتری شود، همه این ایدهها و برنامهها قابلدفاع بوده و شرایط باید به گونهای طراحی و اجرا شود که این طرحها به بهترین نحو ممکن محقق شود.
به نظر میرسد، بزرگترین مانع در این زمینه فقدان یک استراتژی مدون و بلندمدت است. فقدان یک برنامه راهبردی در حوزه انرژی موجب شده که سیاستها پایدار و منسجم نباشد و با هر انتقاد و سنگاندازی از مسیر اصلی منحرف شود.
در چشمانداز بیست ساله کشورمان هدف بر این بوده که به یک صادرکننده گاز تبدیل شویم به گونهای که حداقل ۱۰درصد از سهم بازارهای جهانی را به دست آوریم. بدون شک این سهام بدون عقد قراردادهای بلندمدت با خریداران اصلی و عمده گاز به دست نخواهد آمد. امروز دیگر اروپا تردیدی ندارد که باید برای رفع نیازهای خود به تنوع منابع گازی اولویت دهد. قطع گاز روسیه در زمستان امسال، فرصتی طلایی برای کشورهای دیگر صاحب انرژی گاز از جمله ایران فراهم کرده است تا بازار گاز اروپا را تصاحب کند. گاز ایران این توانایی را دارد که وابستگی اتحادیه اروپا به روسیه را کاهش دهد. اروپا به گاز ایران و جمهوری اسلامی به دانش مهندسی نوین گاز و سرمایهگذاری اروپاییها نیاز دارد. اتحادیه اروپا برای نخستین بار تامین امنیت انرژی موردنیازش را یکی از اولویتهای سیاست خارجیاش اعلام کرده است. وضعیت اقتصاد جهانی به گونهای است که در دهه آینده، گاز و مشتقات آن، سهم عمدهای از سبد مصرفی انرژی جهان را به خود اختصاص خواهند داد. رفتارهای روسیه در قبال گاز موردنیاز اروپا فضا را به گونهای آرایش داده که به صادرات گاز کمک کردهاست. ولیکن این یک روی مساله است و روی دیگر آن، مدیریت و هوشمندی مدیران دولتی است که یک بازی برد-برد را با اروپاییان ترتیب دهند.
سالها است که اروپا چشم به ذخایر گازی ایران دوخته است و این رفتارهای سیاستمداران ما بوده که در تصمیمگیری رهبران اتحادیه اروپا تاثیرات بسزایی داشته است. شاید روزهایی که روسیه در کنار آمریکا قطعنامههای تحریمی علیه ایران را صادر میکرد، فکر چنین روزهایی را میکرد و ترجیح میداد که صنایع نفتوگاز ایران در قبال تحریمهای سازمان ملل هیچ گونه مشارکتی با اروپا و غرب نداشته باشد. بدون هیچ گونه تردیدی روسیه در صنعت گاز ایران به چشم یک رقیب بالقوه نگاه میکند و هر گونه اتحاد استراتژیک با روسیه از سوی ایران، منافع ملی ما در صادرات گاز را زیر سوال خواهد برد. واقعیت این است که ما در طول سهچهار سال گذشته از توسعه و سرمایهگذاری در پروژههای پارسجنوبی غافل شدهایم و این خود به فرصتی برای رقبای ما همچون قطر و روسیه شده که به سرعت بازارهای جهانی را مصادره کنند. ایران باید در سیاست خارجی خود در امر جذب سرمایههای خارجی، بازنگری کند و با اتخاذ سیاستهای صحیح و استفاده از تمامی توان موجود در کشور، یک تحول اساسی در صنعت گاز خود ایجاد کند. باید توجه داشت که مذاکره با شرکتهای کوچک و ناشناخته آسیایی و امضای تفاهمنامههایی که هیچ گونه ضمانت اجرایی ندارند، دردی را از صنعت نفتوگاز ما دوا نمیکند. منطقه ویژه پارسجنوبی برای تبدیل شدن به قطب اقتصادی نیازمند دانش فنی، تجهیزات مدرن و سرمایهگذاری مناسب است. آنچه مسلم است صنعت نفت یکصد ساله ایران با برنامهریزی کنونی راه به جایی نخواهد برد و حاصل این همه تعلل چیزی جز از دست رفتن سرمایههای ملی کشور نخواهد بود.
با توجه به فرصتسوزیهای دو سه ساله گذشته شاید ایران هیچ گاه نتواند خسارتهای ناشی از تردید و دودلی را جبران کند.
ارسال نظر