یادداشت روز
نهضت سولهسازی!
توسعه صنعتی در کشور با تمام دستاوردهای خود با پیامدهای مشهودی روبهرو بوده است. یکی از پارادایمهای حاکم بر توسعه صنعتی در ایران، تلاش برای دستیابی به هدفهای رشدی در توسعه (تحقق کمی و افزایش سایز تولید) به جای حداکثر استفاده از منابع در اختیار تحقق بهرهوری بوده است. به عبارت سادهتر چیرگی نگاه توسعهگرا برای رشد آمار تولید و تقویت عرضه کل مانع از آن شده که بنگاهها با افزایش بهرهوری و نهادینه کردن نظام کیفیت، به اهداف کمی و کیفی توسعه دست یابد. از همین رو برای تولید یک واحد محصول باید منابع و هزینه هنگفتی صرف شود یا به عبارت دیگر تولید یک واحد محصول کشوری نظیر چین در مقایسه با ایران بسیار کمهزینهتر است. از همین رو صنایع داخلی با مقیاس و سایز و تیراژ تولید محدود، توان رقابت با محصولات خارجی را نداشته و همواره خواهان افزایش تعرفه واردات هستند. با این مقدمه در یادداشت پیش رو به یکی از آسیبهای جدی و عریان نگاه توسعهگرا یا کمیگرایا در توسعه بخش صنعت اشاره خواهد شد.
همواره دولتها در بعد بیان و اعلام عملکرد و دستاوردهای صنعتی خود، صدور موافقت اصولی و اعطای مجوز استقرار واحدهای صنعتی را یکی از مشخصههای موفقیتهای خویش اعلام کردهاند. این در حالی است که در بسیاری از موارد نباید به آمارهای صرف توجه کرد، چراکه این واحدها فاقد تحلیل نیاز منطقهای، عمر بازار و محصول بوده است و اساسا به مرحله تولید نمیرسند. احداث بسیاری از سولههای خالی در اقصینقاط کشور بدون آن که تولیدی در آن صورت گیرد، یکی از نمودهای چنین برنامهریزی است.
استقرار سالنها و سولههای خالی که تعداد آن در حاشیه تهران و سایر شهرهای صنعتی به وفور مشاهده میشود، یکی از نمایههای اتلاف منابع و استمرار سرمایهگذاری غیر مولد طی سالهای اخیر است. شماری از صنعتگران در بیان وجود انحراف در طرحهای زودبازده بر این باورند که با اجرای این طرح هزینهبر، شمار سولههای خالی در کشور افزایش یافته بدون آن که احداث آن، بازدهی را در پی داشته باشد جدای از این در کشور سولههای خالی وجود دارد که بعد از جنگ تحمیلی و از دوران سازندگی همچنان بدون استفاده مانده است. وجود سولههای خالی در نظام صنعتی کشور پس از دو دهه، چندین پیام متفاوت دارد.
۱ - در آن هنگام، باید وامی از بانک دریافت میشد که بعد از دریافت آن، سوله رها شده و مبالغ دریافتی به سمت فعالیتهای سفتهبازانه میل کرده است. ۲- قرار بوده محصول تولید شود، اما بعد از احداث سوله، سرمایهگذار به این نتیجه رسیده که ریسک فعالیت آن بسیار بالا است و بدون تحلیل اقدام به این سرمایهگذاری و سولهسازی کردهاند. ۳- قرار بوده محصول تولید شود، اما صدور موافقت اصولی مکرر از سوی وزارت صنایع در مسیر تحقق ایجاد بازار رقابتی، توجیه سرمایهگذاری را از میان برده است و دهها دلیل دیگر. حال با این همه سوله خالی در جای جای کشور که گوئی نهضتی در پی آن بوده است، باید چه کار کرد.
هم اکنون آمار دقیقی در خصوص میزان مساحت سولههای خالی بدون استفاده در کشور در دست نیست، اما به نظر میرسد که وزارت صنایع به منظور استفاده از منابع غیر مولد در کشور باید اقدامات جدی را انجام دهد.
۱ - شناسایی سوله های خالی در استانها
۲ - سامانه اطلاعات سولههای خالی
۳ - ایجاد بازاری برای خرید و فروش سولهها.
۴ - اعطای مجوز با تاکید بر استفاده از پتانسیلهای موجود یعنی سولههای خالی.
واقعیت این است که هر روز سنگبنای سوله برای استقرار یک واحد تولید بزرگ و کوچک در جای جای کشور گذاشته میشود، بدون آنکه بدانیم میشود با منابع و سرمایهگذاری کمتر هم سرعت عملیات اجرایی ساخت کارخانهها شتاب گرفته و هم از منابع غیرمولد، استفاده حداکثری صورت بگیرد.
گروه صنعت و معدن
ارسال نظر