وقتی سخن از کمبود نقدینگی بنگاه‌های تولیدی و خدماتی به میان می‌آید، برخی انگشت اتهام را به سوی بانک‌ها نشانه می‌روند و نبود تمایل بانک‌ها نسبت به اعطای تسهیلات را دلیل بروز چنین وضعی توصیف می‌کنند. از سوی دیگر کارشناسان مالی نیز پایین بودن بهره‌وری، مقیاس تولید، هزینه‌بر بودن تولید بنگاه‌ها و دلایلی از این دست را دلیل نبود تعامل میان سیستم بانکی با بنگاه‌ها عنوان می‌کنند. واقعیت این است که متهم‌کردن هر دو سوی دعوا یا دستگاه‌های مسوول آنان برای کندوکاو، علت‌یابی و پیدایی چنین وضعیتی اندکی دور از واقع است. به نظر می‌رسد کاهش بانک‌ها با داشتن منابع و جذب سپرده‌ها تمایل به رسوب آن و کاهش گردش منابع بازار پول دارند و نه بنگاه‌های ایرانی، چنانچه سرمایه در گردش مناسبی داشته باشند، به بانک‌ها برای دریافت تسهیلات مراجعه کرده یا از بازپرداخت اقساط تسهیلات دریافتی طفره می‌روند.

به نظر می‌رسد دلایل بروز حالت رکود تورمی یعنی شرایطی که پول، نقدینگی و تقاضای پرقدرت برای خرید در بازار نیست، اما قیمت‌ها در حال افزایش است را باید در سیاست‌های اقتصادی جست‌وجو کرد که در میان مدت برای اقتصاد وضع شده است. به زبان ساده‌تر و شفاف‌تر اگر نقدینگی تحت عنوان سپرده در بانک‌ها کاهش یافته است، اگر بانک‌ها از اعطای تسهیلات به هر تقاضایی پاسخ نمی‌دهند، اگر افراد جامعه (دارندگان سپرده‌ها) ترجیح می‌دهند که از بانک‌ها سپرده خود را خارج کنند، چون سود اعطایی به سپرده‌ها در مقابل نرخ تورم اندک است، اگر فشار بر بازار ارز به دلیل سفرهای آموزشی و مهاجرتی افزایش می‌یابد، اگر بورس، بازار مسکن، بازار پول و بازار کالا به محاق رکود می‌رود، اگر میزان باز خرید اوراق مشارکت از سوی بانک‌ها به سطح باور نکردنی ۳۵هزار میلیارد تومان می‌رسد، همه و همه نشان از ارسال سیگنال‌های واقعی از لایه لایه وضعیت اقتصادی کشور دارد. علائمی که بازتاب پیامدهای انتخاب بسته‌های سیاستی نامناسب است. اینکه برای برون‌رفت از وضعیت موجود نباید به مجادله‌های شفاهی و مکتوب دامن زد و در رویکردهای سیاستی باید تجدیدنظر کرد، بر همگان عیان و مبرهن است. به نظر می‌رسد مشکل از زمانی آغاز شد که دولت در بازار پول برای تعیین نرخ سود بانکی، و اعطای تسهیلات (توقف در اعطای تسهیلات) مداخله کرد و از سویی اجازه نداد که نرخ ارز به طور آزادانه تعیین شود. این روزها طرفداران و مجریان کاهش نرخ سود بانکی برای سه پرسش، پاسخ قانع‌کننده‌ای ندارند.

۱ - چرا با وجود کاهش نرخ سود بانکی طی دو سال اخیر و اتخاذ سیاست‌های انقباضی، نرخ تورم کاهش نمی‌یابد؟

۲ - چگونه با رکودی فراگیر سطح اشتغال افزایش می‌یابد؟ ۳- نرخ رشد اقتصادی بدون نفت ایران چه‌قدر است؟

گروه صنعت