دیپلماسی ضعیف و قهر و ناز غولهای نفتی
محمدصادق جنانصفت- دیپلماسی امروز جهان عموما بر بنیاد گسترش فعالیت و همکاری اقتصادی جامعهها استوار شده و کمتر از گذشته به مسائل پنهان میپردازد. نگاه استراتژیک به استفاده از توانایی دیپلماسی برای استفاده از تواناییهای مادی شرکتهای غولپیکر به ویژه در صنعت نفت و گاز به ویژه درباره ایران یک ضرورت اجتنابناپذیر است که نباید از آن غفلت شود.در چند ماه گذشته اما ضعف دیپلماسی ایران در مناسبات با شرکتهای بینالمللی دارای تکنولوژی، مهارت و مدیریت و سرمایه برای فعالیت در صنعت نفت و گاز موجب شده است نوعی دلسردی ایجاد شود.روز گذشته خبرگزاری شانا از طریق پیام کوتاه تلفنی به مشترکان خود خبری به نقل از وزیر نفت ایران داد که در آن آقای نوذری گفته است: در صورت انصراف شرکت استات اویل، ایران از تواناییهای داخلی برای بلوک نفتی آذر استفاده خواهد کرد. کسانی که مشترک خبرهای تلفنی شانا هستند یادشان میآید که همین عبارت را وزیر نفت ایران پس از انصراف شرکت توتال از فعالیت در منطقه پارس جنوبی بیان کرده بود.
اکنون میتوان پرسید اگر ایران واقعا توانایی تکنولوژیک، مالی، مهارتهای مدیریتی کافی برای شروع کار در میدانهای نفت و گاز دارد، چرا پیشدستی نکرده و شرکتهای یاد شده خلع ید نشدهاند؟در صورتی که ایران امیدوار است شرکتهای دست دوم و دست چندم ترکیه، مالزی، چین با مهارتهای مدیریتی و تکنولوژیکی میتوانند در ایران فعالیت کنند، چرا با آنها به یک نقطه مطمئن نمیرسد و برای بیرون کردن غولهای نفت و گاز نظیر شل، توتال، استات اویل و ... پیشقدم نمیشود؟ دیپلماسی نیرومند، آیندهنگر، پرتحرک، موثر و با نفوذ برای چنین روزهایی تدارک دیده میشود تا استات اویل یا شل یا توتال ناگهان ایران را در بنبست قرار ندهند؟
آیا طرد، حذف و کنار گذاردن نیروهای باتجربه، ورزیده و کارشناس در صنعت نفت و گاز و آشنا به پیچیدگیهای دیپلماتیک از دلایل ضعف ایران به حساب نمیآیند؟
ارسال نظر