گزارش تحلیلی «دنیای اقتصاد» از وضعیت پر سابقهترین صنعت کشور
روزهای سخت در تاروپود نساجی ایران
مشکلات متعدد تولیدی، صنایع نساجی در ایران را در آستانه تعطیلی کامل قرار داده است.
اخبار رسیده از برخی شهرستانها حاکی است برخی واحدهای بزرگ تولیدی در این صنعت تا هفتهها بعد از شروع سال ۸۷ تعطیل بودند.
فرید قدیری
مشکلات متعدد تولیدی، صنایع نساجی در ایران را در آستانه تعطیلی کامل قرار داده است.
اخبار رسیده از برخی شهرستانها حاکی است برخی واحدهای بزرگ تولیدی در این صنعت تا هفتهها بعد از شروع سال ۸۷ تعطیل بودند. سرمای بیسابقه زمستان ۸۶ باعث شد گاز بیشتر واحدهای نساجی قطع شود و همین قطعی گاز اکنون اثرات منفی بر راندمان تولید واحدها گذاشته است. نساجان میگویند زمستان سال گذشته درست زمانیکه میتوانستیم ظرفیت تولید را برای عرضه در شب عید چند برابر کنیم و از این طریق نقدینگی مورد نیاز در سال ۸۷ را تامین کنیم، دولت برای جبران افت فشار گاز شهری، گاز واحدهای صنعتی را قطع کرد.
بیشتر کارخانههای بزرگ نساجی در زمستان سال گذشته حدود یک ماه تعطیل اجباری بودند که همین مساله منجر شد میلیاردها تومان ضرر به پیکره این صنعت وارد شود.
شهرهای شمالی کشور یکی از قطبهای صنعت نساجی به حساب میآید که متاسفانه در زمستان سال گذشته سرمای بیسابقه بیشتر آسیب را به واحدهای نساجی در این شهرها وارد کرد.
حالا سرما هم بعد از موانع و گرفتاریهای قدیمی موفق شد ضربه محکمی را به جان صنعت نساجی در ایران وارد کند تا عمر این صنعت را کوتاهتر کند.
بخت صنعت نساجی در ایران سالها است تیره و تاره شده است و دیگر تاروپود در این صنعت توان درگیر شدن با یکدیگر را ندارند.
صنعتی که تا همین سهدهه گذشته محصولاتش روانه بازارهای اروپایی میشد و کیفیت آن زبانزد عام و خاص بود، حالا آنقدر درگیر انواع مشکلات تولیدی شده که فرصتی برای تولید باقی نمانده است.
تحلیل اوضاع صنایع نساجی و پوشاک در ایران نشان میدهد که برخی واحدهای تولیدی در آستانه تعطیلی کامل قرار گرفتهاند. شاید بتوان گفت عمر نساجی در ایران به پایان رسیده است. البته هستند برخی واحدهایی که با آخرین تکنولوژی روز تولیدی در این صنعت مشغول به کار هستند. اما اوضاع کلی در صنعت نساجی مساعد نیست.
اما چرا این صنعت قدیمی در کشور تا این حد به مرحله اضمحلال رسیده است.
مهندس محمد مروج، رییس هیات مدیره انجمن صنایع نساجی ایران با بیش از چهاردهه سابقه فعالیت حرفهای در این صنعت در این باره میگوید: مشکلی که این صنعت با آن روبهرو است برمیگردد بهنحوه اداره اقتصاد ایران.
در کشورهای نفتخیز زمانیکه قیمت نفت افزایش مییابد، شرایط اقتصادی وضعیت نامناسبی پیدا میکنند و درمقابل زمانیکه درآمدهای سرشار نفتی با افت مواجه میشوند صنایع کمر همت را محکم میکنند و آن موقع است که اوضاع تولید خوب میشود.
مهندس مروج بزرگترین مشکل فعلی صنعت نساجی را کمبود نقدینگی در واحدها عنوان میکند و میگوید: محدودیت بانکها در برداشت از منابع بانک مرکزی بهصورت مستقیم در ارائه تسهیلات بانکی به بخش صنعت تاثیرمنفی گذاشته است.
بدینمعنی که با اعمال سیاست جدید بانک مرکزی، کلیه بانکها فقط میتوانند از منابع خودشان تسهیلات بپردازند و متاسفانه چون بانکها منابعی در اختیار ندارند؛ لذا تسهیلاتی هم به صنایع ارائه نمیدهد.
مروج میافزاید: برخی بانکها بهدلیل آنکه تسهیلات قابل توجهی به برخی پرداخت کردهاند حالا در دریافت اقساط آنها با مشکل مواجه شدهاند و این مشکل بانکها بر دوش صنایع منتقل شده است.
رییس هیات مدیره انجمن صنایع نساجی متعادل شدن نرخ بهره بانکی را درخواست میکند و میافزاید: علم اقتصاد میگوید زمانیکه تورم بالا میرود نرخ بهره نیز باید به منظور کنترل قیمتها افزایش یابد و اگر چنین شود قدرت مالی بانکها برای وامدهی به صنایع نیز افزایش مییابد.
رییس هایت مدیره انجمن صنایع نساجی مشکل مهم دیگر این صنعت را تامین مواداولیه عنوان میکند.
واحدهای ریسندگی در این صنعت بهشدت با کمبود پنبه مواجه هستند. دولت تا همین سال گذشته تعرفه واردات نخ را کمتر از الیاف پنبه تعیین کرده بود؛ به این معنی که برای واردات الیاف پنبه ۱۵درصد و برای واردات نخ ۱۰درصد تعیین شده بود و همین تعرفه غیرمنطقی باعث شده بود واردات نخ به صرفه باشد.
سال گذشته آنقدر نخ خارجی ارزان وارد بازار شده بود که صرفه اقتصادی برای ادامه فعالیت واحدهای ریسندگی کاملا از بین رفته بود. اما امسال تعرفه واردات نخ و الیاف یکسان شده است که این مساله با توجه به هزینهبر بودن تولید نخ همچنان قیمت واردات نخ را ارزانتر از تولید آن در داخل میکند.
مساله واردات رسمی و غیررسمی نیز سالها است تیشه بر ریشه صنعت نساجی میزند.
مهندس مروج در این زمینه میگوید: واردکنندگان محصولات نساجی و پوشاک در گمرک کماظهاری میکنند، به این معنی که ارزش جنس وارداتی را کمتر از قیمت حقیقی آن به گمرک اعلام میکنند که این مساله منجر میشود هزینه واردات بسیار بسیار پایین بیاید.
بهطور مثال تعرفه واردات فرش ماشینی ۵۰درصد است که این رقم حدود ۲۵درصد از میانگین کل تعرفه کالاها بیشتر است؛ اما بهرغم وضع بیشترین تعرفه واردات برای فرش ماشینی بازار ایران مملو از فرشهای ترکیهای و چینی شده است. چرا؟ چون واردکنندگان فرش ماشینی قیمت هر مترمربع فرش را در گمرک ۶ دلار اعلام میکنند، در حالی که ارزش حقیقی هر مترمربع فرش ماشینی ۱۷یورو در بازار جهانی است.
مساله واردات برای پوشاک به گونه دیگری است. لباسهای ارزانقیمت و بیکیفیت چینی به راحتی از مبادی گمرکی وارد کشور میشود.
به اعتقاد مروج برخی تجار ایرانی در تحمیل لباسهای چینی به بازار ایران نقش مهمی ایفا میکنند. این تجار به جای آنکه لباسهای درجه یک چین را خریداری کنند؛ لباسهای ناقص و در انبار مانده یا به قول معروف ضایعاتی را برای خرید ترجیح میدهند. به گزارش دنیای اقتصاد، در کنار همه این مسائل، بحث پرداخت وامهایی که صنعت نساجی در دهه ۷۰ از دولت برای نوسازی دریافت کرد نیز مشکل اساسی است که هنوز دولت راهحلی برای آن در نظر نگرفته است.
واحدهای قدیمی نساجی در اواخر دهه ۷۰ معادل ارزی حدود نیم میلیارد دلار (بهصورت یورو) از حساب ذخیره ارزی وام دریافت کردند تا ماشینآلات مدرن از اروپا خریداری کنند.
طی چند سال گذشته افزایش ارزش نرخ یورو باعث شده نساجان با پرداخت اقساط وام مشکل پیدا کنند.
نساجان میگویند؛ باید مابهالتفاوت افزایش نرخ یورو را دولت بپردازد اما بهرغم پیگیریهای چندسال گذشته انجمن صنایع نساجی و حتی نمایندگان مجلس و دولت هنوز بابت این مشکل طرحی تدوین نکرده اند.
ارسال نظر