نظرگاه
تشکلهای اقتصادی و مساله عضویت
تعداد اعضای یک تشکل اقتصادی نمادی از قدرت، اعتبار و تاثیرگذاری آن و نشانی از عزم و اراده و خواست صاحبان شرکتها برای بهبود محیط کسبوکارشان است. بدیهی است، تشکلی که تعداد اعضای زیادی دارد در جذب منابع مالی و انسانی کامیابتر بوده و بنابراین قدرت و توان سازماندهی آن بیشتر میشود.
هادی حدادی
تعداد اعضای یک تشکل اقتصادی نمادی از قدرت، اعتبار و تاثیرگذاری آن و نشانی از عزم و اراده و خواست صاحبان شرکتها برای بهبود محیط کسبوکارشان است. بدیهی است، تشکلی که تعداد اعضای زیادی دارد در جذب منابع مالی و انسانی کامیابتر بوده و بنابراین قدرت و توان سازماندهی آن بیشتر میشود. همچنین امکان جمعآوری، تحلیل و تولید اطلاعات آن از وضعیت صنعت افزایش مییابد. همه مدیران شرکتها از فقدان اطلاعات صنعت خود در حوزههای مالی، بازار، تکنولوژی و غیره رنج میبرند. در تجارت امروز تحلیل رقبا، محیط و وضعیت صنعت امری ضروری محسوب میشود. چه نهاد یا سازمانی بهتر، معتبرتر و شدنیتر از تشکلهای صنفی و اقتصادی برای جمعآوری و انتشار اطلاعات!؟
منابع مالی، انسانی و اطلاعات ؛ اعتبار و امکان نفوذ و تاثیرگذاری تشکلها را بر عرصه عمومی، دولت و نهادهای سیاستگذاری افزایش میدهد. به پشتوانه آنها و با ایجاد صدای واحد، بیشتر و بهتر منافع صاحبان کسبوکار را پیگیری و نمایندگی کرده و به صورت موثرتری از حقوق آنها دفاع میکنند. همچنین منابع کافی امکان طراحی، تولید و عرضه خدمات به اعضا را در تشکلها برای حفظ و رضایت اعضا بالا میبرد. علاوه بر این، افزایش تعداد اعضا، امکان گفتوگو، مشارکت و فعالیت جمعی صاحبان کسبوکار را بیشتر کرده، بنابراین به بهبود اعتماد، همگرایی، همبستگی و شکل گیری سرمایه اجتماعی کمک شایانی میکند.
بانک جهانی در تشریح مشخصات انجمنهای کسبوکار میگوید: یک تشکل خوب تشکلی است که نسبت قابل توجهی از شرکتهای آن صنعت را نمایندگی کند (این ویژگی به نسبت شمول شهرت دارد). یعنی بتواند اکثر شرکتهای فعال در آن بخش از صنعت را به عضویت و زیر پرچم خود درآورد تا میزان نمایندگی و قدرت تنظیم گری خود را افزایش دهد.
اما منافع افزایش تعداد اعضای انجمنها تنها محدود به شرکتها و تشکلها نمی شود. برای همه دولتها راحت تر، سریع تر و کم هزینه تر است که به جای چند ده نفر یا چند صد نفر با یک نفر گفتوگو و مذاکره کنند. هر دولت کارآمدی تمایل دارد که کانالهای ارتباطی خود را با طیف گوناگون صنعت و خدمات محدود کند. مگر دولت به دنبال تنظیمگری نیست پس چه راهی بهتر از مساعد کردن فضای فعالیت تشکلی در بین صاحبان کسبوکار برای افزایش کیفیت تنظیمگری آن وجود دارد؟ در بسیاری از دولتهای توسعه یافته افزایش نسبت شمول تشکلها یک خواست جدی است که همواره آن را از تشکلها مطالبه میکنند.
برای صاحبان کسبوکار و سرمایه ایران، با وجود یک دولت بوروکراتیک و بزرگ که منابع و سهم بزرگی نیز در اقتصاد دارد، عضویت، همکاری و مشارکت بیشتر در تشکلهای اقتصادی و صنفی و افزایش مهارت در حفظ و توسعه آنها بهترین راه برای بهبود محیط کسبوکارشان و کسب منافع بیشتر است.
ارسال نظر