نظرگاه
واکاوی محورهای بسته استراتژی صنعت، معدن و بازرگانی
علی انصاری*- طی سالهای اخیر، همواره از ضرورت همسویی صنعت و تجارت و رابطه معنیداری که میان این دو بخش وجود دارد، سخن گفته شده و در این راستا، اقدام مشترک دولت و مجلس در ایجاد وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت نیز اقدامی ضروری و ارزشمند به نظر میرسد. اما به طور طبیعی، صنعتگران بدون نگاه تجاری نمیتوانند موفق باشند و بازرگانان نیز حتما باید با پیچ و خمها، فرصتها، تهدیدها و اهم مشکلات و اولویتهای بخش تولید آشنا شوند. بنابراین، وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت ماموریت جدیدی پیدا کرده است که بسیاری از وظایف پیشین وزارتخانههای صنایع و معادن و بازرگانی در بطن و متن این ماموریت وجود دارد.این بسته را میتوان در واقع نقشه راه این وزارتخانه جدید تلقی کرد.در مباحثی که طی ماههای اخیر در رسانهها منعکس شده است، برخی دوستان وزن بخش صنعت و عدهای وزن بخش تجارت را بیشتر دانستهاند، اما در واکاوی ماهیت و ویژگیهای بسته استراتژی صنعت، معدن و تجارت باید گفت، اساسا تعیین وزن و معیار و جداسازی این دو بخش چندان مطلوب نیست، بلکه ضروری است نگاهی علمی مبتنی بر مطالعات تطبیقی بر این بسته حاکم باشد. این نگاه علمی از نوآوری، اختراع، کشف و ساخت محصولات جدید که نتیجه تلاشها و آزمایشات دقیق علمی است، حاصل میشود. مضافا بر اینکه در دنیای به شدت رقابتی امروز، اصل رقابت را باید به عنوان یکی از اصول مبنایی کسبوکار پذیرفت و نسبت به آن حساس بود. از سوی دیگر، خوشبختانه ما در کشورمان از مزیتهای نسبی رقابتی در بسیاری از حوزههای صنعتی مانند فولاد، خودرو سازی، پتروشیمی و انرژی بهرهمندیم و بنابراین باید در این بسته، به این مزیتها نیز دقت ویژه شود.نکته دیگر هم توجه به محیط انسانی صنعت است. این محیط سرشار از مهندسان، متخصصان و کارگرانی است که سربازان عرصه ساخت و تولید محسوب میشوند و در نزدیک شدن به مرزهای خودکفایی نیز انصافا جهادی کار کردهاند. اما باید توجه داشت، محیطهای صنعتی به همان اندازه که فرصت اشتغال و بهرهوری هستند، میتوانند تهدید هم باشند؛ به این معنی که در صورت کم توجهی یا کم دقتی، بحرانهای کارگری و صنعتی این محیطها را درگیر خواهد کرد.همچنین نوآوری نیز از جمله مقولاتی است که لازمه صنعت است؛ به این معنی که هر محصول از نوع دیروز خود، کاملتر و از نوع فردای خود، ناقصتر است و عمر مدلها نیز رو به کاهش است.بنابراین اساسا ارزش افزوده در متن همین نوآوریها نهفته است و قیمت اصلی در واقع قیمت فکر جدید است که در دنیای امروز بالا است. در پایان، یادمان باشد که خودکفایی یکی از محوریترین سیاستهای نظام است و هرگز نباید در هیچ عرصهای مورد غفلت واقع شود.ضمنا امید است که وزارتخانه جدید بتواند با رعایت قاعده «پذیرفته بودن سود» که اصلیترین محور تجارت است، در محیط صنعت و تجارت منشا اثر باشد و «مهندسی مجدد» به معنی «اصلاح حین عمل» را در اجرای کامل این بسته به دقت مورد عمل قرار دهد.
*عضو هیات نمایندگان اتاق تهران
ارسال نظر