غزاله طایفه

مقامات مسوول در وزارت نفت در روزهای اخیر از برنامه انتشار ۱۰میلیارد دلار اوراق مشارکت نفتی در یک تا دو ماه آینده خبر می‌دهند. اوراق مشارکتی که قرار است ۵ میلیارد دلار آن به فازهای مختلف پارس جنوبی تزریق شود و ۵ میلیارد دلار دیگر آن در پروژه‌های اولویت دار صنعت نفت هزینه شود. انتشار اوراق مشارکت یکی از ابزارهای مهم برای تامین سرمایه مورد نیاز پروژه‌ها است. اما تجربه اخیر انتشار اوراق مشارکت ۱۶ درصدی نشان می‌دهد که به دلیل پایین بودن نرخ سود سپرده‌های بانکی و اوراق مشارکت (در مقایسه با افزایش نرخ تورم) خریداران حقیقی و حقوقی از آن استقبال نکرده‌اند. از زمان کاهش نرخ سود اوراق مشارکت در بسته سیاستی - نظارتی بانک مرکزی، بسیاری از کارشناسان اعلام کردند که تعیین نرخ پایین تر از نرخ تورم، باعث کاهش منابع بانکی می‌شود؛ به طوری که مردم برای حفظ ارزش پول مسیرهای دیگری را انتخاب می‌کنند. این موضوعی است که رییس کل بانک مرکزی نیز در روزهای اخیر بر آن تاکید

داشته است. به گفته «محمود بهمنی»، باید نرخ سود اوراق مشارکت به درستی تعیین شود تا امکان جمع‌آوری نقدینگی از جامعه ایجاد شود. رییس کل بانک مرکزی معتقد است که اگر برای این موضوع فکری نشود، فرصتی فراهم می‌شود که نقدینگی یک روز از بازار ارز، روز دیگر از بازار سکه و یک روز نیز از بازارهای دیگری سر درآورد. حال در این اوضاع، وزارت نفت برای انتشار ۱۰میلیارد دلار اوراق مشارکت برای تامین منابع مالی مورد نیاز در پارس جنوبی و پروژه‌های اولویت دار صنعت نفت با بانک مرکزی در حال چانه زنی است؛ با نهاد پولی که مدیر آن چنین نظری درباره سود اوراق مشارکت دارد. اما مشکل کجا است؟ اینکه نرخ سود اوراق مشارکت افزایش پیدا کند، مساله است یا اینکه هر روز تاخیر در راه‌اندازی هر چاه مشترک گازی در پارس جنوبی باعث افزایش واردات گاز، برداشت روزافزون قطری‌ها و عراقی‌ها از مخازن مشترک و بی‌نصیب بودن ایران از بازی انرژی منطقه می‌شود؟ به‌راستی زیان عدم‌النفع آن چقدر است؟ برآوردهای کارشناسی نشان می‌دهد در وضعیت کنونی، ارزش هر یک هزار مترمکعب گاز تولیدی پارس جنوبی با قیمت‌های منطقه‌ای حدود ۱۴۰ دلار است؛ بنابراین اگر هر فاز استاندارد پارس جنوبی روزانه یک میلیارد فوت مکعب گاز تولید کند، حدود ۵/۳ میلیون دلار زیان روزانه فقط از محل تاخیر در تولید گاز (به غیر از مایعات و میعانات گازی)، نصیب مان می‌شود. بر این اساس، با یک محاسبه ساده می‌توان نتیجه گرفت که تاخیر در راه‌اندازی هر فاز پارس جنوبی (با احتساب سایر فرآورده‌ها) روزانه ۹میلیون دلار، ماهانه ۲۷۰ میلیون دلار و سالانه حدود ۳/۳میلیارد دلار عدم‌النفع نصیب اقتصاد ملی می‌کند. در این میان، واقعیت این است که افزایش یک تا دو درصدی نرخ سود اوراق مشارکت با عدم هزینه فرصتی که از تاخیر در بهره‌برداری از فازهای پارس جنوبی حاصل می‌شود، قابل مقایسه نیست؛ بنابراین افزایش منطقی نرخ سود اوراق مشارکت نفتی، علاوه بر اینکه باعث جمع‌آوری و هدایت نقدینگی به منظور توسعه بخش‌های مختلف صنعت نفت می‌شود، مردم (آحاد حقیقی و حقوقی) را نیز از درآمدهای حاصل از نفت و گاز منتفع می‌کند.