زهرا کاویانی در روزهای گذشته بازار ارز و سکه سقوط قیمت کم سابقه‌ای را نسبت به یک سال گذشته تجربه کرده است. اخبار سیاسی منتشر شده و مواضع اخیر سیاسی ایران و برخی کشورهای دیگر و امید به بهبود روابط سیاسی و لغو برخی تحریم‌ها باعث شد تا نرخ دلار تقریبا به قیمت‌های یک‌سال پیش بازگردد و سکه نیز به تبع آن کاهش قیمت داشته باشد. همچنین امید به بهبود اوضاع، تا حدودی بر بازار مسکن و خودرو نیز تاثیرگذار بوده است؛ اما در این میان همچنان قیمت برخی اجناس مانند محصولات غذایی از قبیل محصولات لبنی و غیره رو به افزایش بوده و این سوال را در ذهن برخی از مردم ایجاد کرده است که چرا کاهش قیمت دلار کاهش قیمت سایر محصولات را در پی نداشته است؟ برای پاسخ دادن به این سوال باید بین دو عامل مختلف ایجاد تغییر در قیمت‌ها تمایز قائل شد. کاهش و افزایش ناگهانی در قیمت دلار و سکه به‌طور معمول به‌صورت روانی و تحت‌تاثیر اخبار سیاسی و اقتصادی صورت می‌گیرد. به‌عنوان مثال در ابتدای شروع افزایش قیمت‌ دلار در سال ۹۰ اعلام خبر تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا باعث افزایش ناگهانی قیمت دلار شد؛ هر چند تحریم بانک مرکزی هنوز آغاز نشده بود و تغییری در دارایی‌های خارجی بانک مرکزی رخ نداده بود. بنابراین تنها انتظار کاهش منابع در آینده، باعث کاهش افزایش در نرخ ارز شد. این افزایش در نرخ ارز پس از گذشت چندین ماه به صورت افزایش در سایر قیمت‌ها نیز ظاهر شد. بنابراین به طور معمول افزایش و کاهش ناگهانی در قیمت دارایی‌هایی که ماهیت سرمایه‌ای دارند مانند دلار و سکه و در درجه بعدی مسکن و خودرو، در پی اخبار اقتصادی و سیاسی و پیش‌بینی از آینده اقتصادی کشور رخ داده و در صورتی که پیش‌بینی‌ها صحیح باشد، روند قبلی تداوم می‌یابد، اما تولیداتی که به طور معمول ماهیت مصرفی دارند، نمی‌توانند تحت‌تاثیر اخبار اقتصادی با تغییر قیمت مواجه شوند.

در حال حاضر امید به بهبود اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور و به خصوص امید به کاهش تحریم‌ها باعث شده است تا قیمت دلار کاهش یابد. در حقیقت کاهش قیمت دلار طی روزهای اخیر نه ناشی از عرضه زیاد دلار به بازار بوده و نه تحریمی لغو شده است. شرایط بازار دلار به لحاظ عرضه در زمان دلار ۲۹۰۰ تومانی با دلار ۳۵۰۰ تومان تفاوتی نکرده است، بلکه تنها انتظار می‌رود که در آینده نزدیک طرف عرضه در بازار ارزهای خارجی دستخوش تغییراتی شود.

بنابراین در صورتی که این پیش‌بینی‌ها در آینده با واقعیت مطابقت داشته باشد، نرخ ها به همین صورت پایین می‌ماند؛ اما در غیر این صورت بازار مجددا در نقاط جدید که با عرضه و تقاضا مطابقت داشته باشد به تعادل می‌رسد، اما بازار سایر کالاها متفاوت از بازار دلار است. به عنوان مثال محصولات لبنی یا تخم مرغ یا سایر کالاهایی که این روزها با افزایش قیمت یا کاهش عرضه مواجه بودند، نمی‌توانند تحت‌تاثیر اخبار اقتصادی افزایش یا کاهش قیمت داشته باشند، بلکه قیمت این محصولات در طرف عرضه تحت‌تاثیر قیمت مواد اولیه، هزینه دستمزد و سایر مواردی است که تنها با تغییر اوضاع اقتصادی می‌تواند تغییر کند. در واقع امید به بهبود شرایط اقتصادی نمی‌تواند موجب کاهش قیمت این محصولات شود، بلکه بهبود واقعی اوضاع که به معنای ثبات قیمت دلار و کالاهای وارداتی اولیه، سیاست‌های پولی و مالی متناسب و غیره است، می‌تواند بر قیمت این کالاها موثر باشد. به عنوان مثال در صورتی که در آینده عرضه دلار افزایش یافته و بازار ارزهای خارجی با ثبات نسبی مواجه باشد و همچنین سیاست پولی متناسب مانع از تورم فزاینده شود، می‌توان انتظار داشت تا قیمت سایر کالاها نیز از ثبات نسبی برخوردار شود.

بنابراین به‌طور خلاصه باید عنوان داشت که باید بین دو مقوله امید به بهبود اوضاع اقتصادی و بهبود واقعی اوضاع تفاوت قائل شد؛ در حالی که امید به بهبود شرایط می‌تواند در کوتاه‌مدت روی قیمت برخی دارایی‌های سرمایه‌ای مانند دلار و سکه تاثیرگذار باشد؛ اما تنها تغییر واقعی شرایط اقتصادی است که می‌تواند بر قیمت سایر کالاهای اقتصاد تاثیر بگذارد.