محمدصادق جنان‌صفت

محمد نهاوندیان، رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، واجد هر صفتی باشد و هر اقدامی که در مسیر کارآمد کردن فعالیت‌های بزرگ‌ترین نهاد بخش ‌خصوصی بردارد، تاکنون یک امتیاز مناسب نیز در کیسه دارد و آن مراسم صبحانه‌خوری است. که در اتاق تهران راه انداخته و اکنون نیز ادامه دارد. روز گذشته در این مراسم بود که نمایندگان بخش‌خصوصی و نماینده نهاد دولت رودرروی هم ایستاده و صریح‌ترین ارزیابی‌ها، از رفتار و گفتار یکدیگر انجام دادند. داوود دانش‌جعفری وزیر اقتصاد و دارایی روز گذشته نکاتی را درباره وضعیت فعالان بخش‌خصوصی ایران به طور صریح ابراز کرد که با انتقاد نیز مواجه شد.

دانش‌جعفری به عنوان نماینده دولت به چند نکته اشاره کرد که اتفاقا از نکات حساس و اساسی‌اند که به طور خلاصه به شرح زیرند:

الف- نماینده دولت تردید دارد که بخش‌خصوصی ایران آنقدر توانایی و نیرو داشته باشد که بتواند جانشین دولت شود و نقش‌هایی را که این دولت اجرا می‌کند، ایفا کرده و جای خالی دولت را بگیرد.

ب- نماینده دولت با اشاره و کنایه و قرار دادن دولت به جای افکار عمومی به نمایندگان بخش‌خصوصی یادآور شد که به رفتار آنها اعتمادی نیست، زیرا آنقدر تفکرات ملی ندارند یا آن را نشان نداده‌اند.

ج- نماینده دولت به طور ضمنی به بخش‌خصوصی یادآور شد که به این زودی‌ها نباید منتظر واگذاری سهام شرکت‌های دولتی باشند، چرا که این اقدام به چندین برنامه توسعه نیاز دارد.

دقت در گفتار داوود دانش‌جعفری که اتفاقا در میان بخش‌خصوصی ایران به وزیری با افکار روشن‌تر مشهور است نشان‌‌دهنده این است که افکار و عقاید دوران رونق چپگرایی هنوز وجود دارد و باید همان‌طور که وزیر اقتصاد نیز گفت فرهنگ‌سازی شود تا چنین عقایدی بار دیگر سر بر نیاورند.

چپگرایان در دنیای غرب براساس رفتار و عقاید مرتبط با واقعیت‌های جامعه خویش دولت را یک نهاد پاک دست و بخش‌خصوصی را نهادی غیرقابل اعتماد تلقی می‌کردند که شاید در نبرد سیاسی دهه‌های ۱۹۵۰ به بعد کارساز بوده است، اما امروزه حتی بخش عمده‌ای از علاقه‌‌مندان به نیرومند بودن دولت در برابر بخش‌خصوصی نیز خصومت چندانی با فعالیت‌ها و سازوکار بازار آزاد ندارند.

البته این سخنان وزیر اقتصاد که باید جامعه به بخش‌خصوصی اعتماد کند چندان حرف نادرستی نیست و این تکلیف و وظیفه صاحبان صنایع، بازرگانان، بانکداران، صاحبان شرکت‌های بیمه و ... است که افکار عمومی را متقاعد کنند و توده‌های مردم را مجاب کنند، منفعت آنها در کوچک شدن حجم دولت است، اما آیا راه باز است؟ آیا به طور مثال رادیو و تلویزیون ایران اجازه می‌دهد بخش‌خصوصی بدون اینکه هزینه‌ای بپردازد در راه اعتمادسازی با جامعه گام بردارد؟ آیا بخش‌خصوصی ایران اجازه دارد که ایستگاه رادیویی و تلویزیونی سراسری خصوصی داشته باشد تا به افکار عمومی آموزش دهد که دولت بزرگ چه زیان‌هایی دارد و چقدر از منافع آنها را با

ناکارآمدی هدر می‌دهد؟ بخش‌خصوصی ایران تا کنون البته در همین عرصه از همه توانایی‌های خویش استفاده نکرده و با جامعه و افکار عمومی و به ویژه تهیدستان ارتباط و تعامل نداشته است و می‌تواند جبران مافات کند. از طرف دیگر باید به نمایندگان محترم دولت یادآور شد که نهاد دولت در ایران در نیم قرن گذشته به اندازه‌ای نقش و وظیفه برای خود تعریف کرده و آنقدر برای خویش اختیارات و منابع به چنگ آورده است که بخش‌خصوصی ایران واقعا نمی‌تواند در کوتاه‌مدت جانشین دولت شود.

اما اگر اجازه داده شود که وظایف و تکالیف و تعهدات دولت شرایط عادی پیدا کند و اختیارات کافی به بخش‌خصوصی نیز داده شود حتما این جانشینی توام با کامیابی خواهد بود.

نمی‌توان بخش‌خصوصی را امتحان پس‌نداده مردود کرد.

اجازه دهید بخش‌خصوصی دست‌کم در حوزه وظایف خویش عمل کند و آنگاه داوری کنید که نمره قبولی می‌گیرد یا نه.

آنچه در این نشست گذشت و گلایه‌ها و رک‌گویی‌ها می‌تواند گامی به پیش باشد.