افسانه حساب ذخیره ارزی
حساب ذخیره ارزی در ایران، یکی از مواردی است که از نقطه نظر تئوری اقتصاد کلان بسیار مفید و منطقی به نظر میآید ولی در عمل به دلیل عدم توجه به واقعیتهای اقتصاد سیاسی با شکست مواجه شدهاست.
مهدی نصرتی
حساب ذخیره ارزی در ایران، یکی از مواردی است که از نقطه نظر تئوری اقتصاد کلان بسیار مفید و منطقی به نظر میآید ولی در عمل به دلیل عدم توجه به واقعیتهای اقتصاد سیاسی با شکست مواجه شدهاست. از تاسیس حساب ذخیره ارزی دو کارکرد عمده مدنظر بود: اول اینکه به عنوان یک ضربهگیر در برابر شوکها و نوسانات بازار ناپایدار نفت عمل کند تا در هنگامی که درآمد نفت بیش از میزان پیشبینی شده است، درآمدهای مازاد به این حساب واریز شود تا هم برای مواقعی که درآمدها کمتر از حد پیش بینی است مورد استفاده قرار گیرد و هم از بزرگ شدن و گسترش بیضابطه دولت جلوگیری کند.هدف دوم و بسیار مهمتر حساب ذخیره ارزی، جلوگیری از بروز بیماری هلندی در اقتصاد کشور است. بیماری هلندی به یک بیان این است که صادرات منابع طبیعی (مانند نفت و گاز) و افزایش ورود ارز به داخل کشور، موجب تقویت ارزش پول داخلی و در نتیجه تضعیف صنعت داخلی و تضعیف تولیدات قابل تجارت با دنیای خارج در مقایسه با بخش غیر صادراتی میشود. برای جلوگیری از این عارضه باید از ورود یکباره ارز حاصل از صادرات نفتی به کشور جلوگیری شود.با وجود نقش مهمی که حساب ذخیره ارزی دارد، اما در عمل و پس از چند سال از تاسیس آن شاهد عدم موفقیت آن هستیم، به طوری که در طول سال به بهانههای مختلف از این حساب برداشت صورت میگیرد، بودجه دولت هر سال بزرگتر میشود، صنعت کشور تضعیف شده و شاهد تورم در بخش غیرصادراتی (مانند مسکن) هستیم.
اما دلایل عدم موفقیت حساب در ایفای نقشهای خود چیست؟ حساب ذخیره ارزی همواره در معرض دو گونه تهدید است: اول، رقابت از سوی بخشهای مختلف همچون صنعت، بهداشت، آموزش و غیره که هر یک در پی به دست آوردن سهمی از این سفره هستند. اما تهدید مهمتر از ناحیه رقابت برای محبوبیت سیاسی در فرآیند تغییر دموکراتیک دولتها است.
در کشوری که اتکای عمده آن به درآمدهای نفتی است و هرکس بیشتر خرج کند محبوبتر است، ایستادگی در برابر وسوسه خرج نکردن بسیار دشوار است. در یک کشور غیردموکراتیک ولی با ثبات همچون کویت چنین دغدغهای وجود ندارد ولی در کشوری که در آن به طور مستمر انتخابات برگزار میشود، تئوری انتخاب عمومی (public choice) به ما میگوید که سیاستمداران نیز همچون سایر آحاد جامعه درپی حداکثر کردن محبوبیت خود هستند و به گونهای تصمیمگیری میکنند که شانس برنده شدن خود در انتخابات بعدی را افزایش دهند. در این شرایط هزینه کردن مازاد درآمدها به معنی محبوبیت بیشتر (حداقل در کوتاهمدت) و در مقابل عدم هزینه کردن آن به معنی به ارث گذاشتن این منابع برای رقبا است.نقطه ضعف مهم حساب ذخیره ارزی این است که بدون توجه به دنیای واقعی پیریزی شده است. جوزف استیگلیتز در کتاب معروف خود «جهانیسازی و مسائل آن» عبارت جالبتوجهی دارد: «اینکه بگوییم سیاستها درست بودند ولی بد اجرا شدند حرف بیمعنایی است. سیاست اقتصادی نباید طوری تنظیم شود که فقط بر یک دنیای آرمانی قابل اطلاق باشد. بلکه باید بر دنیا به همان ترتیب که هست قابل اجرا باشد.» حساب ذخیره ارزی با سازوکار فعلی راه به جایی نخواهد برد و تنها باعث غیرشفافتر شدن بودجه میشود، مگر اینکه ملاحظات دنیای واقعی ما در آن در نظر گرفته شود.
ارسال نظر