خاورمیانه پس از صدام
اعدام صدام حسین، رییسجمهور پیشین عراق، یکی از مهمترین خبرهای یک سال اخیر است. در این سال سه دیکتاتور دیگر یعنی اسلوبودان میلوسویچ، آگوستو پینوشه و صفر مراد نیازاف روسای جمهور پیشین یوگسلاوی، شیلی و ترکمنستان هم مردند.
محمود صدری
اعدام صدام حسین، رییسجمهور پیشین عراق، یکی از مهمترین خبرهای یک سال اخیر است. در این سال سه دیکتاتور دیگر یعنی اسلوبودان میلوسویچ، آگوستو پینوشه و صفر مراد نیازاف روسای جمهور پیشین یوگسلاوی، شیلی و ترکمنستان هم مردند. مرگ هر یک از این چهار تن کسانی را شادمان و کسانی دیگر را غمگین کرد. قربانیان و بازماندگان خشونت، حامیان اندیشههای حقوق بشری و سیاستمداران مخالف، از مرگ این افراد شادمان شدند و در مقابل وابستگان خانوادگی و طایفهای، متحدان سیاسی و همگنان ایدئولوژیک آنها سوگوار و غمگین شدند. اما واکنشها به این چهار مرگ یکسان نبود. میلوسویچ و پینوشه که به لحاظ منش سیاسی شباهت زیادی با صدام حسین داشتند و نیازاف که پارهای از رفتارهایش با دیکتاتور عراق همانند بود، به مرگ طبیعی درگذشتند و خود حلقه آخر زنجیره خشونت علیه انسانیت بودند. صدام حسین از این جهت با آنها فرق داشت که به مرگ طبیعی از دنیا نرفت و اعدام شد.
پس از مرگ او حامیانش در جهان عرب و شمال آفریقا، خشم و اندوه خود را پنهان نکردند. برخی شفاف و علنی اعلام سوگواری کردند و برخی در سکوت بغضآلود فرو رفتند.
جهان پس از صدام طبیعتا از تعامل این دو طیف معترض و خاموش با دولت عراق و جهان غرب به ویژه ایالات متحده تاثیر فراوانی خواهد گرفت. از نظر اندک حامیان صدام حسین که در بخشهایی از عراق و در کشورهای عربستان، مصر، یمن، لیبی و تا حدودی اردن و فلسطین پراکندهاند، او قربانی مقاومت جهان عرب در برابر فزونخواهی غرب شده است.
از نظر این گروهها که عمدتا در میان اهل تسنن دیده میشوند، آغاز افول رژیم بعثی عراق در سال ۱۹۹۰ میلادی، مقدمه فروکش کردن جنبش مسلحانه فلسطینیها و گرایش ناگزیر آنها به مذاکراتی بود که تاکنون نتیجهای نداشته است. از نظر این گروهها، رهبران عرب با تنها گذاشتن عراق در برابر تهاجم آمریکا در سالهای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۳ جهان عرب را در برابر غرب خوار و خفیف کردند و موازنه قوای منطقهای را به نفع ایران و ترکیه و علیه اعراب بههم زدند. اما طرفداران اعدام صدام به دلایلی دیگر از این حادثه خرسندند. آمریکا، اعدام صدام را دنباله طبیعی برکناری دیکتاتور و نوعی نمایش قدرت در خاورمیانه و جهان میداند. دولت آمریکا امیدوار است با این کار، انگیزه حامیان صدام را برای اعاده قدرت او از بین ببرد. دولت عراق که اکثریت آن در اختیار شیعیان و کردها است، مجازات صدام را انتقام تاریخی از ستمگری میداند که سه دهه به مردم عراق ستم و جفا روا داشته است. ایرانیان برای شادمانی از مرگ صدام حسین بیش از هر ملتی انگیزه و دلیل دارند، زیرا جنگی که صدام بر ایرانیان تحمیل کرد علاوه بر زیانهای جبرانناپذیر انسانی و تلف کردن بیش از یکهزار میلیارد دلار دارایی، یک دهه فرصت توسعه مادی و انسانی را از آنها گرفت. بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی امروز ایران محصول زیادهخواهی صدامحسین است که به درستی نمیتوان برای آن تاوانی تعیین کرد.
اما فارغ از انگیزههای هواداران و مخالفان اعدام صدام حسین، این اعدام آثاری واقعی به جا خواهد گذاشت. تاثیر اول چند پارگی جهان عرب است. کشورهای عرب در دو روزی که از اعدام صدام میگذرد، دستکم به سه گروه تقسیم شدهاند. لیبی برای مرگ صدام عزای عمومی اعلام کرده، کویت با احتیاط از اجرای حکم اعدام، استقبال کرده و دیگر کشورها، حتی سوریه که روابط خوبی با صدام نداشت، سکوت کردهاند.
افزون بر این، میان دولتها و ملتهای عرب هم شکاف ایجاد شده است. فعالان سیاسی و مطبوعاتی مصر و یمن و برخی دیگر از کشورها، حمایت خود را از صدام پنهان نکرده و از اعدام وی انتقاد کردهاند. اما دولتهای این کشورها در تنگنای انتخاب موضع گرفتار شدهاند. آنها نه یارای حمایت ازحکم اعدام و رنجاندن بخشهایی از افکار عمومی خود را دارند و نه مصالح بینالمللیشان اجازه میدهد که با حامیان صدام همنوا شوند.این وضع در کوتاهمدت به نفع آمریکا است. زیرا پراکندگی جهان عرب و چند صدایی در جهان اسلام، میدان را برای تحرک منطقهای و جهانی آمریکا فراختر میکند. اما در درازمدت بحرانی شدن روابط درون کشوری و منطقهای اعراب، گرفتاریهای آمریکا را در خاورمیانه و شمال آفریقا افزایش خواهد داد.
تاثیر دیگر اعدام صدام، افزایش سوءتفاهم در روابط آمریکا با کشورهایی مانند لیبی، مصر، یمن و حتی عربستان سعودی است. زیرا رهبران این کشورها ناگزیرند بین افکار عمومی خود با مصالح سیاست خارجی موازنهای ایجاد کنند که آمریکا را خشمگین خواهد کرد.
به همین علت بعید نیست که فشار آمریکا برای اجرای طرح به زمین مانده خاورمیانه بزرگ افزایش یابد. قربانی اول چنین طرحی، مصر و عربستان خواهند بود. در مصر تقاضا برای اصلاحات سیاسی زیاد است و در عربستان، بنیادگرایان حامی القاعده نفوذ زیادی دارند. هرگونه رخنه در اراده رهبران مصر و عربستان میدان را برای قدرت گرفتن اصلاحطلبان و بنیادگرایان فراختر خواهد کرد. نتیجه این دگرگونیها برای آمریکا و نظم جهانی لزوما امیدوارکننده نیست، زیرا به درستی روشن نیست که اصلاحات مصر چه مسیری را طی خواهد کرد و به روشنی معلوم است که تغییر در وضع موجود عربستان به نفع غرب و آمریکا نخواهد بود.
بنابراین در پس هیجانات کوتاه مدتی که اعدام صدامحسین پدید آورده است میبایست به انتظار دوران آرامش ظاهری و تلاطم زیر پوست خاورمیانه نشست و این نکته را از نظر دور نداشت که صفآرایی مخالفان و موافقان اعدام صدام در سالهای آینده از موضوعات جدی در تحولات خاورمیانه خواهد بود.
ارسال نظر