تا چند سال دیگر یک صفر باز میگردد؟
۱- زمانی که بانک مرکزی اقدام به انتشار پولهای درشتتر کرد، هیچ کارشناسی این عمل را به خودی خود موجب کاهش ارزش ریال ندانست.
دکتر پویا جبل عاملی
۱- زمانی که بانک مرکزی اقدام به انتشار پولهای درشتتر کرد، هیچ کارشناسی این عمل را به خودی خود موجب کاهش ارزش ریال ندانست. در واقع تورمهای افسار گسیخته، اقتصاد را به جایی میکشاند که سیاستگذار پولی مجبور میشود، برای کاهش هزینه خود، اقدام به انتشار پولهای درشتتر کند. اما این کنش بیش از آن که یک «سیاست پولی» باشد، یک «عمل اداری» است، عملی که برای کاهش هزینهها و تسهیل مبادلات صورت میگیرد و البته از نگاه کارشناسانه مورد تایید است. بدین شکل، اگرچه ضرورت اجرای سیاستهای اقتصادی بالاتر از تمرکز بر یک عمل اداری است، لیکن فشار تورمی به آن جا میرسد که هزینه تولید پول را غیرقابل تحمل کرده و در نتیجه مقامات پولی با استفاده از حق انحصاری چاپ پول، میتوانند با انتشار پولهای درشت تر، هزینههای خود را کاهش دهند؛ اما آیا همیشه میتوان از ارجحیت یک «امر اداری» بر اجرای «سیاستهای پولی» دفاع کرد؟
۲- ظاهرا تصمیم بر آن است تا چهار صفر از پول ملی حذف شود و ایرانیان شاهد شکل و شمایل دیگری از ریال باشند. پرسشی قدیمی: آیا این کار را میتوان به خودی خود به معنای افزایش ارزش پول ملی دانست؟ همچنان که انتشار پول درشت باعث کاهش ارزش ریال نبود، این نیز به معنای افزایش ارزش پول ملی نیست؛ با این توضیح اضافی که معمولا کشورها، زمانی اقدام به حذف صفرها از پول ملی خود میکنند که توانسته باشند تورم را در میان مدت کنترل کنند و در عین حال، پیشبینیها برای تورم آتی نیز ناچیز باشد. بدین شکل میتوان عنوان کرد که حذف صفرها خود نشانهای است از عملکرد مناسب سیاستهای اقتصادی و این که ارزش پول ملی دیگر به مانند گذشته نزول نخواهد کرد. با این وجود به قید «معمولا» توجه کنید که ممکن است سیاستگذاری، بدون برداشتن قدم اول و کنترل میان مدت تورم، اقدام به حذف صفرها کند، بدین شکل شاید قصد آن باشد تا احساس وجود شرایط مناسب اقتصادی به مخاطب منتقل شود، ولی زود باشد که شاخصهای دیگر بازیگران اقتصاد را از این احساس بیرون آورد.
اگر قدم اول که خود نتیجه یک «سیاست پولی» مناسب است، محقق شود، آنگاه حذف صفرها به عنوان یک «عمل اداری» توجیه کارشناسانه دارد وگرنه خود حذف صفرها را نمی توان حتی به عنوان یک «سیاست» قلمداد کرد. حال پرسش این است که با تورم دو رقمی کنونی، حذف صفرها در زمان مناسبی صورت میگیرد؟
۳- برای روشن شدن بیشتر مطلب چند محاسبه ساده انجام میدهیم. میخواهیم ببینیم با سطح معینی از تورم، پس از چه مدت زمانی، یک ریال فعلی معادل ۱۰ ریال خواهد بود.
به عبارت ساده، پس از چه مدت زمانی اولین صفر بازمیگردد و نیاز است تا دوباره حذف شود. فرمول سادهای که میتوان از آن استفاده کرد،(r +۱) log/۱=n است که n تعداد سال و r نرخ تورم است. با توجه به آخرین آمار رسمی و افزایش ۹/۱۹ درصدی سطح عمومی قیمتها، تنها پس از قریب ۱۲ سال یکی از صفرها باز میگردد. این ۱۲ سال در صورتی است که رشد سطح عمومی قیمتها در همین سطح فعلی ثابت باشد؛ در حالی که روند رشد افزایشی است؛ بنابراین تعداد سال بازگشت صفر میتواند از این هم پایین تر باشد، اما اگر این طرح در زمانی اجرا شود که تورم یک رقمی است و انتظار رود که در بازهای چند ساله نیز تورم تکرقمی باقی بماند، آنگاه تعداد سالی که طول میکشد تا یک صفر بازگردد بسیار بیشتر خواهد بود، مثلا در سطح تورم ۸درصدی، پس از ۳۰ سال یک صفر بازمیگردد، اما اگر بخواهید وضعیت کشورهای توسعه یافته را در این مورد بدانید، با کمک فرمول، تعداد سال را مثلا برای تورم ۲ درصدی محاسبه کنید، نتیجه ۱۱۶ سال خواهد بود! یعنی برای این کشورها قریب یک قرن نیاز است تا یک صفر بازگردد، البته در این محاسبه تقریبی، چرخههای تجاری را نادیده گرفتهایم، اما باز هم با وجود محاسبات پیچیدهتر میتوان گفت که نتیجه یک دوره چندین دههای خواهد بود. با این اوصاف، اقدام و تمرکز بر این «عمل اداری» در حالی که مشکلات عدیدهای در اقتصاد ایران وجود دارد، کارشناسانه به نظر نمیرسد و تنها پس از چندی، صفرها آرامآرام رخ مینماید. سیاستگذار پولی امروز باید به مصائب دردآور دیگری توجه کند و این امر اداری را تا به ثمر رسیدن سیاستهای پولی مناسبش به تاخیر اندازد.
ارسال نظر