بر آتش تورم دامن نزنیم
رشد پیوسته نقدینگی طی سالهای گذشته حیات روزمره اقتصادی را با معضل اصلاح ارقام پولی مواجه ساخته است.
دکتر سیداحمد میرمطهری
رشد پیوسته نقدینگی طی سالهای گذشته حیات روزمره اقتصادی را با معضل اصلاح ارقام پولی مواجه ساخته است. به نظر میرسد بسیاری از ارقام پولی که اکنون در دسترس است مانند سکه ۲۵تومانی و ۵۰تومانی و اسکناس ۱۰۰تومانی دیگر حتی محلی برای اعتنا ندارد. اقدام اخیر بانک مرکزی در انتشار چکپولهای ۵۰هزار تومانی که صرفا نام چکپول را دارد و از تمام ویژگیهای اسکناس و پول نقد قابلمبادله برخوردار است و اقدامهای در دست انجام آن برای انتشار چکپولهای ۱۰۰هزار تومانی و ۲۰۰هزار تومانی با همین ویژگیها، نیز تلاشی برای تسهیل فرآیند مبادلات پولی و نیز آمادهسازی روانی جامعه برای پذیرش ارقام پولی جدید است.
تردیدی نیست که در کشورهایی که برای سالهای طولانی تورم سنگین را تجربه کردهاند بانکهای مرکزی اغلب واحدهای پولی درشتتر منتشر میکنند، چراکه واحدهای پولی کوچکتر بیارزش شدهاند و با چنین واحدهایی انجام مبادلات نقدی بهدشواری صورت میپذیرد. از این روست که انتشار واحدهای پولی با ارقام بالاتر در اشکال گوناگون رواج مییابد.
در ظاهر، اصلاح ارقام پولی با توجه به حجم وسیع نقدینگی منتشرشده طی سالهای اخیر اقدامی ناگزیر به نظر میرسد. اکنون بسیاری از ارقام پولی کوچک نقشی در مبادلات ایفا نمیکند و وجود پولهای ریز باعث میشود که برای کوچکترین مبادلات نیاز به حجم قابلتوجهی از پول باشد.
این امر، از سویی هزینهزا است و از سوی دیگر مبادله را دشوار میسازد. اما نگاه دقیقتر به پدیده اصلاح ارقام پولی نشاندهنده ظرافتها و دشواریهای موجود در چنین سیاستی است.
از سویی، حذف چند صفر از ارقام موجود پولی در شرایط تورمی موجود در عمل به رند شدن بسیاری از کالاهای دارای جزء پولی کوچک میشود. مثلا اگر واحد ۵۰تومانی کنونی دیگر وجود نداشته باشد آی ا کالایی که هماکنون ۷۵۰تومان در بازار مبادله میشود احتمالادر جهت افزایشی اندک حرکت نخواهد کرد؟ احتمالا در چنین حالتی قیمت این کالا در سطح ۸۰۰تومان رند خواهد شد. چنانکه در سالهایی بسیار دور که سکه دهشاهی (معادل نیمریال) از پهنه مبادلات حذف شد قیمت کالاهای یکونیم ریالی به دو ریال افزایش مییافت. هر قدر حذف صفر ها بیشتر باشد اثر این ارقام پولی جدید در تعیین قیمتهای تازه برای کالاها بیشتر خواهد بود.
اما به گمان نگارنده، پیامد مهمتر کاهش صفرها از ارقام پولی پیامد روانشناختی آن است. شهروندان و خانوارهای طبقات کمدرآمد و متوسط جامعه در شرایط اصلاح اینچنینی ارقام پولی احساسی روانی در جهت فقیرشدن خواهند داشت.
مساله مهمتر همین احساس روانشناختی است که بسیاری از گروههای اجتماعی در طبقات متوسط و کمدرآمد دچار آن میشوند. کاهش اسمی پول دریافتی گروههای مختلف اجتماعی احساس نوعی «مالباختگی» را در میان این گروهها پدید میآورد. همین امر فشار محسوسی برای افزایش حقوق و دستمزد ایجاد میکند؛ ایجاد چنین فشاری میتواند اقتصاد و جامعه را درگیر مارپیچی تورمی سازد.
در تمامی سالهای اخیر، مسوولان بانک مرکزی یعنی نهاد تصمیمگیری در مورد ارزش پول ملی کشور با معضل ضرورت اصلاح ارقام پولی مواجه بودهاند. تردیدی نیست که ارقام پولی کنونی ناکارآمد و هزینهزا است، اما در شرایط کنونی که اولا نرخ تورم به بالاترین حد طی ۱۲ سال گذشته رسیده است و اجرای برنامههایی مانند طرح تحول اقتصادی و پرداخت نقدی یارانهها در دستور کار است که میتواند عواقب تورمی خاصی برای جامعه داشته باشد اجرای چنین سیاستی نهتنها مصلحتجویانه نیست که در حقیقت سیاستی نادرست است که میتواند بهخصوص به لحاظ روانی زمینهساز شعلهگرفتن هر چه بیشتر آتش تورم باشد.
کلام آخر آن که پیش شرط اجرای سیاست اصلاح ارقام پولی وجود شرایطی باثبات در اقتصاد کشور و کاهش نرخ تورم است. پس در چنین حالتی باید نخست و قبل از هرچیز درمانی برای تورم کشور بیابیم.
ارسال نظر