ضرورت بازگرداندن اعتماد بهبازار
گرچه طرح پیش فروش سکه از سوی بانک مرکزی ایران مورد استقبال کارشناسان بود، اما گویی هشدارهای مکرر همین کارشناسان مبنی بر خسرانهای کاهش اعتبار سیاستگذار پولی در جامعه، در این طرح خود را بروز داده است.
دکتر پویا جبل عاملی
گرچه طرح پیش فروش سکه از سوی بانک مرکزی ایران مورد استقبال کارشناسان بود، اما گویی هشدارهای مکرر همین کارشناسان مبنی بر خسرانهای کاهش اعتبار سیاستگذار پولی در جامعه، در این طرح خود را بروز داده است. زمانی که بانک مرکزی بارها و بارها سخن از کاهش بهای ارز و طلا به میان میآورد و از آن سو حتی بازهای زمانی برای این کاهش اعلام میکرد باید در نظر میداشت که در پی عملی نشدن این وعدهها، فعالان بازار آرام آرام اعتماد خود را به نهاد پولی از دست بدهند و منتقدان بارها بیان میکردند که اگر این اتفاق بیفتد و اعتماد به نهاد پولی در جامعه ترک بخورد اولین خسران نصیب خود بانک مرکزی میشود، زیرا دیگر نمیتواند کارآیی مورد نظرش را از سیاستهای اتخاذی به دست آورد. به نظر میرسد که این اتفاق افتاده است. استقبال- بهزعم خود بانک مرکزی- سرد مردم از طرح پیش فروش سکه اگر علل مختلف داشته باشد یکی از آنها عدم اعتماد به نهاد پولی است.
فراموش نکنیم که اکنون بازار طلا مواجه با انبوه متقاضیان غیرحرفهای است و این فعالان بیش از آنکه به آمار تخصصی تکیه کنند به مشاهدههای خویش متکی هستند و با مرور تجربیات کسب کرده، دست به کنش در این بازار میزنند. این فعالان شاهد بودهاند که آنچه نهاد پولی در این چند ماهه در مورد بازار سکه و ارز که حوزه عمل این نهاد است، گفته، عملی نشده و در نتیجه اعتماد این فعالان به نهاد پولی کاهش یافته است. از این رو بخشی از فعالان بازار فارغ از اینکه آمار نشاندهنده توانایی بانک مرکزی در عرضه سکه پیش فروش شده پس از ۴ ماه باشد، ترجیح میدهند تا سکه را به صورت فیزیکی و با قیمتی بالاتر دریافت کنند. اگر اعتماد وجود داشت، ای بسا با انتقال تقاضا از بازار فیزیکی به بازار پیش فروش و با قیمتی پایینتر، بهای سکه میتوانست از حالت تثبیتی کنونی، حتی کاهشی شود، اما این انتقال آنچنان قوی نبود تا این هدف دست یافتنی باشد. البته نباید فراموش کرد که بخشی از فعالان بازار نیز فضای اقتصادی را به گونهای تصور میکنند که در آن داشتن طلای فیزیکی به مراتب برایشان مفید تر از این ابزار تازه است. این نگاه دیگر کاملا وابسته به عملکرد نهاد پولی نیست بلکه ناشی از نااطمینانی در حوزه اقتصاد است. آنچه امروز نیاز بازار طلا و ارز است، بازگشت اعتماد به این بازار است و تا اعتماد بازنگردد، تقاضای فزاینده و رشد قیمتی است که هر روز سطوحی دیگر را در مینوردد. بازگشت این اعتماد دیگر با بیان و سخن محقق نخواهد شد و این واقعیتی است که سیاستگذاران باید به آن توجه کنند. از این رو به نظر میرسد چون اعتماد به بازار و نهاد پولی باید در عمل بازگردانده شود، این فرآیند نمیتواند در کوتاه مدت رخ دهد. در نتیجه بر سیاستگذاران و البته سیاستمداران است تا با صرفنظر کردن از واکنشهای فوری، دست به سیاستهایی بزنند که میتواند به ثبات و آرامش فعالان کمک کند. این بازار تشنه اخبار مساعد و آرامش بخش در حوزههای مختلف است.
ارسال نظر