پاشنه آشیل هدفمندی یارانهها
آیا قطع یارانه نقدی پردرآمدها و در مقابل افزایش یارانه نقدی سایرین، میتواند با اقبال عمومی همراه شود؟
میثم هاشمخانی
آیا قطع یارانه نقدی پردرآمدها و در مقابل افزایش یارانه نقدی سایرین، میتواند با اقبال عمومی همراه شود؟ با پرداخت یارانه نقدی کمتر به دهکهای درآمدی بالاتر، تا چه اندازه میتوان یارانه نقدی پرداختی به دهکهای پایینتر را افزایش داد؟ آیا این افزایش به اندازهای هست که بتواند تبعات منفی حاصل از ایجاد تقسیمبندی طبقاتی و ایجاد شکاف اجتماعی بین شهروندان ایرانی، و نیز اشتباهات قابلانتظار در تقسیمبندی خانوارها را بپوشاند؟
آیا کسب اطلاعات کامل و صحیح از وضعیت درآمدی، و خوشهبندی دقیق خانوارها به سادگی امکانپذیر است؟ آیا در صورت حذف یارانه نقدی پردرآمدها و در مقابل افزایش یارانه نقدی سایرین، رضایتمندی حاصل از افزایش یارانه نقدی بخشی از شهروندان، به اندازهای هست که بتواند نارضایتی ناشی از بروز انحراف (چه ناشی از تقلب، چه ناشی از فساد و چه ناشی از اشتباه) در خوشهبندی صورت گرفته از سوی سازمان هدفمندی یارانهها را بپوشاند؟
چگونه میتوان معیارهایی منطقی، منصفانه و مورد توافق عموم شهروندان برای خوشهبندی درآمدی خانوارها ارائه نمود؟ برای مثال، وقتی درآمد خانواده «الف» معادل ۲۰ درصد بیشتر از درآمد خانواده «ب» باشد، ولی خانواده «الف» اجارهنشین و خانواده «ب» صاحبخانه باشد، براساس چه معیاری باید سطح رفاه اقتصادی این دو خانواده را مقایسه کرد؟
آیا پس از افزایش قیمت حاملهای انرژی، میزان افزایش هزینههای روزمره در شهرهای بزرگ، با روستاها و شهرهای کوچک قابلمقایسه است؟ آیا غیر از این است که سطح عمومی قیمتها در شهرهای بزرگ به حدی بالاتر از شهرهای کوچک و روستاها است که در وضعیت پرداخت مساوی یارانه نقدی نیز، قدرت خرید یارانه مذکور در شهرهای بزرگ به مراتب کمتر است؟ با این اوصاف، آیا طراحان چنین طرحی، به مدیریت نارضایتیهای مردمی و به ویژه ساکنان شهرهای بزرگ کشور در صورت اجرای چنین طرحی اندیشیدهاند؟
آیا میتوان خوشهبندی خانوارها را احیا کرد؟
در آستانه یکسالگی اجرای طرح «یارانه نقدی»، تاکید مجدد و چندینباره دبیر ستاد هدفمندی یارانهها بر قطع یارانه خانوارهای پردرآمد و در مقابل افزایش یارانه نقدی سایرین، احتمال احیای مجدد طرح «خوشهبندی خانوارها» را به ذهن متبادر میکند.
به نظر میرسد دغدغه طراحان چنین طرحی در زمینه تلاش برای افزایش یارانه نقدی گروههای کمدرآمد، کاملا منطقی و قابلاحترام به نظر میرسد. با این وجود، بیم آن میرود که در صورت اجرای چنین برنامهای، میزان همراهی شهروندان در مراحل بعدی اجرای طرح هدفمندی کاهش یافته و استمرار کلیت این طرح با چالش مواجه شود. فراموش نکنیم که یک سال و نیم پیش، طرح «خوشهبندی درآمدی خانوارها»، با تدبیر و هوشمندی مدیران اجرایی ارشد طرح هدفمندی به تعلیق درآمد تا پرداخت یارانه نقدی مساوی و غیرتبعیضآمیز به همه خانوارهای متقاضی، شرایط را برای اجرای هر چه کمتنشتر طرح هدفمندی فراهم سازد.
قطعا در صورتی که قرار باشد بخش بزرگی از خانوارها از دریافت یارانه نقدی محروم شوند، لازم است سازمان عریض و طویلی برای بررسی مکرر وضعیت درآمدی کلیه خانوارهای ایرانی و بهروزرسانی منظم نتایج مربوطه ایجاد شود. بدون شک حتی با فرض فقدان تقلب و فساد، حتی فقط اشتباهات عادی و روزمره کارکنان چنین سازمانی میتواند نارضایتی عامه مردم را در بلندمدت به دنبال داشته باشد. از طرف دیگر با فرض آنکه قرار باشد فقط یارانه نقدی بخش کوچکی از خانوارها (مثلا ۵ درصد از ثروتمندترینها) قطع شود، فقط امکان افزایش اندکی در یارانه نقدی سایرین فراهم خواهد شد که چه بسا این افزایش اندک، کمتر از هزینه مربوط به طراحی سازوکار بررسی و بهروزرسانی آمارهای درآمدی شهروندان باشد.
دغدغه منطقی افزایش سهم فقرا از یارانه نقدی
در پایان، ذکر نکاتی در مورد دغدغه معقول و قابلاحترام افزایش سهم دهکهای کمدرآمد از درآمدهای حاصل از طرح هدفمندی و در نتیجه کاهش نابرابری درآمدی در کشور، منطقی به نظر میرسد:
الف) با توجه به مصرف بسیار بالاتر انرژی توسط خانوارهای پردرآمد، میزان افزایش هزینههای این خانوارها پس از افزایش قیمت انرژی، به مراتب بیشتر از افزایش هزینههای خانوارهای کمدرآمد بوده است؛ بنابراین پرداخت یارانه نقدی یکسان به همه خانوارها نیز، میزان نابرابری درآمدی موجود بین خانوارها را تا حد قابلتوجهی کاهش میدهد.
ب) در کنار طراحی سازمانهای عریض و طویل با هدف تلاش برای بازپسگیری یارانه نقدی ۴۵ هزار تومانی از افراد ثروتمند، ای کاش سیاستگذاریهایی در راستای کاهش انبوه درآمدهای بادآورده هم در دستور کار قرار میگرفت؛ مانند سیاستهایی برای مدرنسازی سیستم مالیاتی کشور و پیشگیری از صدها میلیارد تومان فرار مالیاتی سالانه، و نیز اصلاح بازار ارز کشور و جلوگیری از میلیاردها دلار رانتخواری حاصل از اختلاف قابلتوجه بین قیمت دولتی و قیمت بازار آزاد دلار
ج) اختصاص بخشی از درآمدهای حاصل از اجرای طرح هدفمندی برای کاهش محرومیتها در مناطق حاشیهنشین کشور، بسیار منطقی به نظر میرسد، اما برای آنکه دستیابی به چنین هدفی بدون نیاز به محرومسازی بخشی از خانوارها از یارانه نقدی صورت پذیرد، میتوان پس از افزایش مجدد قیمت حاملهای انرژی، بخش عمده درآمدهای جدید حاصلشده برای دولت را، به جای افزایش یارانه نقدی پرداختی به خانوارها، به منظور برنامههایی همچون افزایش پرداخت به خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی، توسعه امکانات آموزش دبستان و دبیرستان در مناطق محروم کشور، توسعه شبکه راههای روستایی و امثالهم اختصاص داد.
M.HASHEMKHANY@GMAIL.COM
ارسال نظر