درباره افزایش نرخ سود سپردهها
اواخر اسفند ۸۹ که زمزمه کاهش نرخ سود سپردهها به گوش میرسید، بسیاری از کارشناسان اقتصاد ایران در مورد کاهش نرخ سود سپردهها در سال ۹۰ هشدار دادند.
مهدیه شادرخ
اواخر اسفند ۸۹ که زمزمه کاهش نرخ سود سپردهها به گوش میرسید، بسیاری از کارشناسان اقتصاد ایران در مورد کاهش نرخ سود سپردهها در سال ۹۰ هشدار دادند. اما شورای پول و اعتبار راه خود را رفت و در نهایت نرخ سود سپردهها را در سال ۹۰ کاهش داد، آن هم درست زمانی که برای کارشناسان و مسوولان امر مثل روز روشن بود که نرخ تورم حداقل در سال ۹۰، کم یا بیش، اما به هر حال افزایش خواهد یافت. اندکی واقعبینی کافی بود تا تصمیمسازان نرخ سود بانکی به عنوان یک متغیر کلیدی اقتصاد، به این نتیجه برسند که نه تنها کاهش نرخ سود در سال ۹۰ توجیهی ندارد، بلکه هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ عملی، دلایل محکمی برای افزایش نرخ سود سپردهها در سال ۹۰ وجود دارد.
کاهش نرخ اسمی سود سپردهها، آنهم درست زمانی که نرخ تورم در حال افزایش است، چه نتیجهای در بر دارد؟ پاسخ ساده است، زمانی که نرخ تورم از نرخ اسمی سود سپردهها فراتر میرود، نرخ واقعی سود سپردهها منفی میشود، و هرچه این فاصله بیشتر شود، نرخ واقعی سود نیز منفیتر میشود. معنای نرخ سود واقعی منفی این است که اگر شما مقداری از پول خود را مثلا یک میلیون تومان در ابتدای سال سپردهگذاری کنید تا از سود آن بهره ببرید، در پایان سال اگرچه به صورت اسمی بیش از یک میلیون تومان دریافت خواهید کرد، اما ارزش واقعی پول شما در پایان سال با توجه به تورم، از یک میلیون تومان کمتر خواهد بود و هر چه نرخ تورم بیشتر و بیشتر باشد، ارزش پول شما نسبت یک میلیون تومان ابتدای سال، کمتر و کمتر خواهد شد. حال این سوال مطرح است که عکسالعمل طبیعی عموم مردم نسبت به سیاست کاهش نرخ سود سپرده در شرایط افزایش تورم، چیست؟ روشن است که مردم برای جلوگیری از زیان ناشی از سپردهگذاری، تمایل کمتری برای سپردهگذاری داشته و ترجیح میدهند تا پول خود را یا خرج کنند یا آنکه اگر درصدد سرمایهگذاری هستند به خرید داراییهای دیگری مثل سهام، طلا، ارز یا مسکن روی بیاورند به این امید که سود بیشتری نصیبشان شود تا حداقل ضرر نکنند.
پیامد همه این اتفاقها در ماههای اخیر چه بود؟ مردم بخشی از سپردههای خود را به پول نقد تبدیل کردند و این نقدینگی در سه ماه اخیر به صورت یک جریان سفتهبازی به بازارهای دارایی مانند سهام، طلا و ارز هجوم آورد و این بازارها را آبستن بیثباتی و نوسانات بزرگ کرد. ابتدا بازار سهام به دلیل هجوم نقدینگی جهش بزرگی را به خود دید، اما به مرور نقدینگی به بازار طلا و ارز وارد و قیمت طلا و ارز دستخوش نوسانات شدیدی شد و در مقابل بازار سهام کاهشهای شدیدی را تجربه کرد. در نتیجه این تحولات، افراد بسیاری به سادگی سودهای سرشاری کسب کردند و در مقابل، افراد بسیاری نیز با زیانهای بزرگ به خاک سیاه نشستند و البته همه این تحولات در گرو یک تصمیم اشتباه بود.
اندکی واقعبینی و توجه به نظریات اقتصادی کافی بود تا تصمیمسازان پولی به خصوص اعضای شورای پول و اعتبار پیشبینی کنند که در صورت کاهش نرخ سود سپردهها در سالی که تورم رو به افزایش دارد، چنین جریانات و تحولاتی رخ خواهد داد. اما به هر حال آنچه نباید میشد، شد.
اکنون و پس از مشاهده همه این تحولات، زمزمههای چرخش در سیاست تعیین نرخ سود سپردهها از بانک مرکزی به گوش میرسد. اگرچه در این ماهها، زیانهای بزرگی حاصل شد، اما تلاش برای بازگشت هرچه سریعتر از سیاست کاهش نرخ سود را باید به فال نیک گرفت. این تجربه نیز بر انبوه تجربیات گذشته و آزمون و خطاهای مکرر اضافه شد، باشد که این تجربیات به تصمیمگیریهای آینده ما کمک کند.
ارسال نظر