رقابت آمریکا و چین در آسیا و موقعیت ایران
مذاکرات چندجانبه در WTO، پس از توقف نسبی مذاکرات دور دوحه، کمرنگ شده است و در مقابل منطقهگرایی به سرعت در حال رشد است.
دکتر محمد مهدی بهکیش
مذاکرات چندجانبه در WTO، پس از توقف نسبی مذاکرات دور دوحه، کمرنگ شده است و در مقابل منطقهگرایی به سرعت در حال رشد است. یکی از مهمترین رقابتها در شرق آسیا متمرکز شده است به ترتیبی که چین و آمریکا هر یک به شکل دهی سازمانهای منطقهای اقتصادی مورد علاقه خود مبادرت کردهاند و رقابتی سخت در این وادی در جریان است. در ۱۲ ماه مه ۲۰۱۲، سه کشور چین، ژاپن و کره جنوبی اعلام کردند که برای ایجاد یک منطقه آزاد تجاری (FTA) به توافق رسیدهاند و در نیمه دوم سال ۲۰۱۲ مذاکرات اجرایی را شروع خواهند کرد. این اتحادیه بزرگترین منطقه آزاد تجاری جهان خواهد شد که حدود ۲۰ درصد تولید ناخالص جهان را دارد و از نظر تولید بعد از نفتا و اتحادیه اروپا قرار خواهد گرفت که به ترتیب ۲۷ درصد و ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص دادهاند. پیشبینی میشود که تشکیل منطقه آزاد تجاری چین، ژاپن و کره جنوبی بتواند موجب افزایش تولید ناخالص داخلی چین به میزان ۹/۲ درصد، ژاپن ۵/۰ درصد و کره ۱/۳ درصد شود. ملاحظه میشود که اتحاد سه کشور فوق، بهرغم تفاوتهای سیاسی متعددی که بین آنان وجود دارد، بر محور فعالیتهای اقتصادی استوار شده است و پیشبینی میشود که این اتحاد راه متفاوتی را برای سازشهای سیاسی بیشتر باز کند.منطقه آزاد تجاری چین، ژاپن و کرهجنوبی عملا به آسهآن ملحق خواهد شد و بازار بسیار بزرگی را در برابر TPP قرار خواهد داد که آمریکاییان با برخی از کشورهای شرق آسیا تشکیل دادهاند و در نتیجه دو اتحادیه مهم رقیب در منطقه آسیا در حال شکلگیری است.
اول، اتحادیهای که با آسهآن در سال ۱۹۹۲ شروع شد و اینک به طرف آسهآن + ۶ (یعنی آسهآن به علاوه چین، ژاپن، کره جنوبی، هند، استرالیا و زلاندنو) در حرکت است که بعد از ادغام با منطقه تجارت آزاد سه جانبه فوق(c/J/k FTA)، سازمانی به نام «همکاری وسیع اقتصادی برای آسیای شرقی» یعنی CEPEA به وجود میآورد و خوب است توجه داشته باشیم که منطقه آزاد تجاری چین، ژاپن و کره جنوبی در مرکزیت این حرکت قرار خواهند گرفت. البته ایجاد منطقه آزاد تجاری بین سه کشور فوق که تا کنون هیچ تفاهم نامه دو طرفه تجاری هم ما بین خود نداشتهاند با شک و تردیدهایی نیز روبهرو است. دوم، اتحادیه رقیب، به راهبری آمریکا در منطقه تحت عنوان «همکاری ماورای اقیانوس آرام» (TPP) نیز رو به رشد سریع است.
علاوه بر نه کشور از سه قاره، یعنی استرالیا، برونئی، شیلی، مالزی، زلاندنو، پرو، سنگاپور، آمریکا و ویتنام، سه کشور ژاپن، کانادا و مکزیک نیز علاقه خود را برای پیوستن به این اتحادیه اعلام کردهاند و مذاکرات بین کشورهای فوق به سرعت در حال پیشرفت است؛ زیرا یکی از قولهای اوباما، رییسجمهور آمریکا، به نتیجه رساندن همکاریهای اقتصادی آمریکا در آسیا میباشد. باید توجه کرد که هر چند (TPP) با مشارکت تعدادی از اعضای APEC به وجود آمده است ولی ارتباطی به APEC ندارد. برخی از اعضا فکر میکنند که TPP میتواند راهی به سوی ایجاد منطقه آزاد تجاری APEC به نام منطقه آزاد تجاری آسیا-پاسیفیک FTAAP باز کند.
توجه داشته باشیم که همکاری ماورای اقیانوس آرام به رهبری آمریکا (TPP) قصد دارد دامنه فعالیتهای خود را بسیار گستردهتر از مبادلات تجاری گرداند و میخواهد به همکاری در زمینههایی چون حقوق مالکیت معنوی، خریدهای دولتی، استانداردهای کار، مقررات محیط زیستی و بنگاههای کوچک و متوسط نیز ارتقا دهد که تا به حال فقط اروپا در این مسیر حرکت کرده است.
به نظر میرسد که این دو قدرت بزرگ، یعنی آمریکا و چین، در منطقه آسیا به دنبال همکار و همفکر هم میگردند تا سازمانهای منطقهای تحت نفوذ خود را قویتر کنند، ولی سرعت اقدام از هر دو طرف چین و آمریکا نشان از ضرورت ادغام در قدرت نمایی جدید آنان در منطقه آسیا دارد و طبیعی است که دیگر اقتصادهای آسیا و منطقه خاورمیانه را تحتتاثیر قرار خواهد داد. به عبارت دیگر چین نشان میدهد که به تنهایی قادر به رقابت با آمریکا نیست و آمریکا با این حرکت نشان میدهد که بدون داشتن کشورهای همکار در منطقه نمیتواند در رقابت بینالمللی با چین توفیق مورد نظر را داشته باشد.
شکلگیری منطقه آزاد تجاری در سه کشور چین، ژاپن و کره جنوبی نشان از دو امر مهم دارد. اول آنکه دنیا بهرغم همه مشکلات اقتصادی در غرب، در پی توسعه رقابت و ایجاد مناطق بزرگتر تجارت آزاد است و دوم این که منطقه آسیا در دهههای آینده جایگاه مهمتری در رقابتهای بینالمللی خواهد داشت.
طبیعی است که دامنه رقابت بین چین و آمریکا در شرق آسیا به سرعت به مناطق جنوب آسیا و خاورمیانه نیز سرایت خواهد کرد و اگر به تحرکهای سیاسی این دو قدرت بزرگ در مناطق فوق در سالهای اخیر توجه کنیم، نشانههای روشنی از تلاش آنان برای استقرار در این مناطق دیده میشود.
منطقهگرایی در خاورمیانه و به خصوص در اطراف ایران نیز در حال شکلگیری است. از یک طرف کشورهای عربی جنوب خلیج فارس در تلاش برای تاسیس اتحادیهای (Union) ما بین خود هستند که بسیار گستردهتر از GCC است و در ماه گذشته مطرح شد و به احتمال زیاد در آیندهای نه چندان دور کشورهای عراق، اردن و مراکش را نیز به طرف خود جلب خواهند کرد و میدانیم که این اتحادیه گرایش روشنی به طرف آمریکا دارد. از طرف دیگر ترکیه نیز با سرعت قابل توجه در حال رشد است و مقدمات پیوستن به اتحادیه اروپا را فراهم میآورد و به احتمال زیاد در آینده کشور ما ایران را به همسایگی اروپا در خواهد آورد.کشورهای عضو منطقه جنوب آسیا - خاورمیانه را به کشورهای عضو آ سه آن متصل میکند و هندوستان بزرگترین اقتصاد مطرح در آن منطقه است که خود عضوی جدید از آسهآن به علاوه شش است، ولی این کشور هنوز به منطقه کامل آزاد تجاری آنان نپیوسته است هر چند توافقنامههایی در این زمینه با کره جنوبی و کشورهای عضو اتحادیه جنوب آسیا امضا کرده است. از طرف دیگر هندوستان رابطه سیاسی و تجاری نزدیکی با آمریکا دارد؛ بنابراین میتوان گفت که بهرغم روابط فوق هنوز هندوستان در جهت ایجاد مناطق آزاد تجاری بزرگتر حرکت جدی نکرده است (هند عضو اتحادیه هشت کشور آسیای جنوبی است که فعالیت تجاری بین اعضا بسیار محدود است). بدیهی که با رشد منطقهگرایی جدید در جهان هند در پی شرکایی باشد که احتمالا این کشور را به رقیبی دیگر در منطقه آسیا تبدیل کند، زیرا که پتانسیلهای آن را به صورت بالقوه دارا است و قطعا به دنبال شرکایی خواهد بود که اقتصادهایی مکمل آن داشته باشند.
حال باید دید که در این میان کشورمان ایران که از نظر جمعیت و نیروی انسانی متخصص، درآمد و موقعیت جغرافیایی از کشورهای مهم خاورمیانه به حساب میآید، شرکای تجاری خود را چگونه انتخاب میکند تا از یک طرف در رقابت با اتحادیههای بزرگی که در حال شکلگیری است، بتواند از مزیتهای کشور استفاده مطلوب کند و از طرف دیگر با کشورهایی اقدام به تاسیس منطقه آزاد تجاری کند که در وادی رقابتهای فشرده در پیشروی در منطقه، حرفی برای گفتن داشته باشند.
واقعا شرکای جدی تجاری ایران در آینده کدامند؟
ارسال نظر