محمود صدری

روسیه بار دیگر و همان‌گونه که انتظار می‌رفت با پیش‌نویس قطعنامه جدیدی که کشورهای غربی برای تحریم ایران آماده کرده‌اند، مخالفت کرد. در بادی امر به نظر می‌رسد این تصمیم روسیه غیر اقتصادی است. زیرا روسیه در سالی که گذشت ۲۴۵میلیارد دلار کالا به کشورهای جهان صادر و ۱۲۵میلیارد دلار کالا و خدمات وارد کرد و سهم ایران در این گردش کالا و خدمات روسیه در جهان، چندان قابل ملاحظه نیست که رهبران مسکو به خاطر آن ریسک تقابل با غرب را به جان بخرند. اما تحلیل رفتار روسیه نشان می‌دهد روسیه براساس منطق روشن اقتصادی، با افزایش فشار بر ایران مخالفت می‌کند. صادرات روسیه عمدتا نفت و گاز و فرآورده‌های آن، چوب، فولاد، مواد شیمیایی و تجهیزات نظامی است.

مقصد این کالاها نیز عمدتا اروپای غربی است (هلند ۱۰درصد، آلمان ۳/۸درصد، ایتالیا ۹/۷درصد، سوئیس ۴/۴درصد). در نقطه مقابل، واردات روسیه قرار دارد که عمدتا ماشین‌آلات و کالاهای صنعتی، کالاهای مصرفی و دارو است که سهم غرب در تامین آن ناچیز است.

به استثنای آلمان که ۶/۱۳درصد واردات روسیه را تامین می‌کند، دیگر کشورهایی که روسیه از آنها کالا و خدمات وارد می‌کند، بیشتر غیر اروپایی‌اند (چین۴/۷درصد، ژاپن ۶درصد، بلاروس ۷/۴درصد، کره‌جنوبی ۱/۴درصد، اوکراین ۸درصد). حتی ایالات متحده که در زمینه فناوری‌های جدید مرجع اصلی روس‌ها است. در زمینه نیازهای وارداتی روسیه پس از آلمان، اوکراین، چین، ژاپن و بلاروس قرار دارد.

این ترکیب و نسبت تجاری که امروزه روس‌ها در چارچوب آن با جهان دادوستد می‌کنند، در حالی است که روسیه اکنون هفتمین سال پیاپی افزایش رشد اقتصادی را پشت سر می‌گذارد و علاوه بر افزایش درآمدهای این کشور به علت افزایش بهای نفت و گاز، عوامل اقتصادی پایدارتری نیز پیدا شده‌اند که روس‌ها را به اتخاذ روش استقلال‌خواهی بیشتر در برابر اروپا و آمریکا ترغیب می‌کنند.

پایدارترین عنصر اقتصادی، افزایش سرمایه‌گذاری خارجی در روسیه است. در پنج سال اخیر میانگین نرخ رشد سرمایه‌گذاری در روسیه بالاتر از پنج‌درصد بوده است. درآمد اتباع روسیه در همین مدت ۱۲درصد بیشتر شده و فقر عمومی به صورت پیوسته کاهش یافته است. همچنین جایگاه بین‌المللی اقتصاد روسیه همواره رو به بهبود بوده و بدهی خارجی این کشور که یک دهه پیش، بیش از ۹۰درصد تولید ناخالص داخلی بود اکنون به ۳۱درصد کاهش یافته است.

این تحولات در کنار اصلاحات اداری و اقتصادی، موجب شده است که روسیه، بخشی از اقتدار بین‌المللی گذشته را که پس از فروپاشی اتحاد شوروی از کف رفت، اعاده کند و اکنون در شرایطی با جهان پیرامون وارد چانه‌زنی شده که آسیب‌پذیری‌اش نسبت به یک دهه پیش‌ بسیار کمتر شده است. وضع جدید روسیه ایجاب می‌کند که از حیثیت بین‌المللی خود بیشتر از گذشته دفاع کند.

پرونده هسته‌ای ایران اکنون به نقطه محوری حیثیت‌طلبی روس‌ها در صحنه روابط بین‌المللی تبدیل شده و رهبران کرملین امیدوارند با عبور کم‌هزینه از آن، به اقتداری سیاسی که همسنگ دگرگونی‌های اقتصادی دهه گذشته است دست یابند. همین هدف استراتژیک روس‌ها که زاده وضع اقتصادی آنها است، باعث شده که در پرونده هسته‌ای ایران به عنوان متحد ناگزیر در کنار ایران و در برابر غرب بایستند. اما آنچه در این میان به ایران مربوط می‌شود، شناسایی و محاسبه دقیق آستانه همراهی روسیه است، زیرا اگر درکشمکش حیثیتی بین روسیه و غرب، دومی پیشنهاد اغواکننده‌ای به اولی بدهد، ممکن است صحنه اتحاد دگرگون شود.