محمود صدری

دور تازه مذاکرات درباره انتقال گاز ایران به هند به دلایل کاملا فنی از جمله نوع تعیین بهای گاز و مکان تحویل آن، بی‌نتیجه ماند.اما در این تردیدی نیست که کندی سرعت مذاکره و مطالبات هند و پاکستان از ایران تحت تاثیر فضای سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی رخ داده است. هند از ۵۰سال پیش تاکنون پاره‌ای از یک بازی بزرگ بین‌المللی بوده و همه اجزای سیاست خارجی از جمله پیگیری منافع اقتصادی خود را در چارچوبی تعریف کرده که به جایگاهش در نظام جهانی صدمه وارد نشود. هند تا پیش از دهه ۱۹۹۰، همکار استراتژیک اتحاد شوروی بود، اما این شکل رابطه بر روابط عادی آن با ایالات متحده تاثیر سوء نگذاشت. زیرا رهبران دهلی‌نو می‌دانستند که برای مهار قدرت چین و پاکستان به همکاری آمریکا نیاز دارند.

از دهه ۱۹۹۰ به بعد، جای این رابطه تغییر کرد و به تدریج هند از روسیه فاصله گرفت و به آمریکا نزدیک‌تر شد.

با افزایش رشد اقتصادی هند و تبدیل شدن این کشور به یکی از قدرت‌های اقتصادی جهان، ملاحظات سیاسی هندی‌ها افزایش یافت و اکنون مصلحت دهلی‌نو در حفظ موازنه بین آمریکا، روسیه و چین است.

هند و آمریکا سال گذشته قراردادی در زمینه همکاری هسته‌ای امضا کردند که روسیه آن را نوعی دهن‌کجی از ناحیه واشنگتن و دهلی‌نو تلقی کرد.

هندی‌ها برای کاهش نگرانی روس‌ها، اعلام کردند این صرفا رابطه‌ای علمی و تکنولوژیک است که قرار نیست طرف سومی را تهدید کند.

اما روسیه از این پاسخ مجاب نشد و همچنان امیدوار است‌ هند برای ایجاد موازنه، برای روسیه نیز سهمی قائل شود.

چند ماه پیش میخائیل فرادکف، نخست‌وزیر روسیه انتظار کشورش را از رهبران دهلی‌نو این‌گونه مطرح کرد: «روسیه تجارب زیادی در زمینه احداث خط لوله نفت و گاز دارد.»

هندی‌ها این پیام روس‌ها را به دقت دریافتند و فهمیدند که منظور آنها مشارکت در خط لوله انتقال گاز ایران به هند است.

به همین علت مان‌موهان سینگ، نخست‌وزیر هند در مناسبتی دیگر گفت: «هند آماده همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه با روسیه است.»

تحلیلگران، قید «چندجانبه» را اشاره‌ای به مشارکت روسیه در طرح انتقال گاز ایران به هند ارزیابی کردند و گفتند: هند با این کار خود می‌خواهد بین روسیه و آمریکا موازنه‌ای برقرار کند تا روابط متعادل کنونی با جهان را حفظ کند.

اما اگر هند چنین کاری بکند، نه تنها موازنه کنونی حفظ نمی‌شود، بلکه بر سرعت قطبی شدن فضای منطقه‌ای و بین‌المللی پیرامون آن افزوده می‌شود. زیرا آمریکایی‌ها که حتی بدون حضور روسیه هم با اجرای طرح انتقال گاز ایران به هند مخالفند، با افزوده شدن روسیه به آن، جهت‌گیری کلی طرح راعلیه خود ارزیابی کرده و در مقابل آن خواهند ایستاد. آمریکایی‌ها قرارداد هسته‌ای با هند را مشوقی می‌دانند که هند را از ایران و روسیه دور خواهد کرد. حال اگر هند پس از گرفتن آن مشوق بخواهد راهی دیگر انتخاب کند، روابطش با آمریکا صدمه می‌بیند.

پاکستان نیز به دلایلی دیگر اراده‌ای استوار در جهت پیش‌بردن طرح خط لوله گاز ندارد. تامین امنیت در مرزهای جنوب‌غربی پاکستان که خط لوله می‌بایست از آن عبور کند، کار آسانی نیست که پاکستان بتواند به راحتی آن را تضمین کند. به علاوه اینکه گروه‌های مسلح مستقر در این مناطق، علاوه بر انگیزه‌های سیاسی و اقتصادی، بعضا تمایلات افراطی ضد شیعی و ضد ایرانی دارند که آنها را به سد کردن راه طرح خط لوله تشویق می‌کند. همچنین پاکستان نیز مانند هند، بخش قابل توجهی از استراتژی خود را بر رابطه با آمریکا استوار کرده است و هنگام تصمیم‌گیری درباره طرحی که ایران در بخش‌محوری آن قرار دارد، ناگزیر است به ملاحظات آمریکایی‌ها هم بیندیشد.

هند و پاکستان سوای گرفتاری‌های بین‌المللی، به مسائل دوجانبه خود هم توجه دارند. این دو کشور در نیم قرن اخیر سه بار با یکدیگر‌ جنگیده‌اند و حتی یک روز را بدون بدگمانی به یکدیگر پشت‌سر نگذاشته‌اند. در چنین فضای آغشته به بدگمانی، هر یک از طرفین بیم آن دارد که تامین انرژی گاز، بتواند به قدرت دیگری بیفزاید. هند با رشد اقتصادی شتابان خود اگر به منبع سهل‌الوصول گاز ایران دست یابد، بر سرعت رشد خود می‌افزاید و به صورت طبیعی، موجبات نگرانی‌ پاکستان را فراهم می‌کند.

اما در کنار نگرانی پاکستان، هند هم این نگرانی‌ را دارد که اتکا به لوله‌ای که از خاک دشمن می‌گذرد، پر مخاطره است. همین ریسک بالای سرمایه‌گذاری در این خط لوله، در کنار ملاحظات بین‌المللی باعث شده است هند و پاکستان، برای گاز ایران بهایی نازل پیشنهاد کنند تا ریسک‌های چندگانه را بپوشاند.