چه اتفاقی قرار است در صداوسیما رخ دهد؟

پس از تغییر معاونت سیمای سازمان صداوسیما این تصور برای برخی پیش آمد که شاهد تحولات اساسی در تلویزیون ایران خواهیم بود اما تجربه نشان داده که تغییر یک مدیر ارشد در این سازمان عریض و طویل تاثیر معناداری در این مجموعه در پی نخواهد شد و تحول در تلویزیون ایران نیازمند تحول در ساختارها و روش‌های مدیریت بر تلویزیون است؛ تحولاتی که تا وقتی رخ نخواهد، این سازمان شرایط مطلوب نخواهد یافت.

چندی پیش عبدالعلی علی عسگری رئیس سازمان سینمایی حمید شاه آبادی معاون صدای سازمان صداوسیما را جایگزین مرتضی میرباقری معاون سیمای این سازمان کردند. در واقع مسئول رادیو جایگزین مسئول تلویزیون در صداوسیما شد؛ تغییری که با توجه به رویه صداوسیما چندان دور از انتظار نبود و بدین ترتیب مرتضی میرباقری که عملکرد مدیران زیرمجموعه‌اش در شبکه‌های مختلف با نقدهای فراوانی همراه بود، جای خود را به چهره‌ای داد که تاکنون کمتر در معرض داوری عمومی جدی قرار گرفته است.

 

شدت تولید برنامه‌های مشارکتی و ماجرای «سو کردن» یکی از مجموعه‌های اصلی مشارکت کننده که در ستاد کرونا مطرح و جنجالی شد، جشنواره جام جم و تقلب در آرا که سرنوشتش مشخص نیست و عواملش اعلام نگشت، تولید برنامه‌هایی که ظن قماربازی در آن مطرح بود و حرام اعلام شد، دستمزدهای نجومی به مجریان و مهمانان که در مواردی انکار و در مواردی تلویحاً تایید شد، کوچ شماری از مجریان تلویزیون، تعطیلی نود به عنوان پرمخاطب ترین و در عین حال پولسازترین برنامه تلویزیون، اظهارنظرهای شاذ در برنامه‌های مختلف که واکنش تند افکارعمومی را در پی داشت و در مواردی منجر به پس گرفتن اظهارنظرها در رسانه‌های عمومی و در نهایت ضبطی شدن بسیاری از برنامه‌های زنده شد، بخشی از این چالش‌ها بود.

پس از انتصاب به حمید شاه آبادی معاونت سیما، انتظارهایی درباره تحول در تلویزیون مطرح است و تصور برخی این است که شاه آبادی می‌تواند بخشی از این چالش‌ها را برطرف نماید اما واقعیت آن است که سازمان صداوسیما صرفاً با تغییر یک معاون یا حتی چند معاون دستخوش تحولات بنیادین نمی‌شود و این تحول بیش از تغییرات مدیریتی، مستلزم تغییرات در ساختار این سازمان عریض و طویل است؛ تغییراتی که خروجی‌اش را می‌توان بر روی آنتن تلویزیون مشاهده کرد.

1256442_483

نخستین تحول ضروری، واگذاری مسئولیت تمامی برنامه‌های صداوسیما به معاونت سیما است. تمامی بخش‌های خبری، برنامه‌های گفت و گومحور سیاسی و دیگر محتواهای اینچنینی نه از سوی معاونت سیما، بلکه از سوی معاونت سیاسی سازمان صداوسیما تولید می‌شود. با این حال برای عامه مردم تلویزیون یک کل واحد است و بسیاری معاون سیما را مسئول این محتوا می‌دانند. از قضا بخشی که نقدهای بیشتری به آن وارد می‌شود، همین محتوای تولیدی سیاسی است که معاونت سیما در آن تعیین کننده نیست. برای رفع این چالش می‌بایست تمامی محتوای تلویزیون ذیل معاونت سیما تولید شود و اساساً دیگر معاونت‌ها در تولید نقشی نداشته باشند. تا این تغییر رخ ندهد، مدیریت محتوای صداوسیما همچنان چندپاره و چالش برانگیز خواهد بود.

چالش دیگر درباره مسائل مالی برنامه‌های مختلف نظیر جذب اسپانسرها است. این موضوع تا حدودی به معاونت مالی و اداری صداوسیما مربوط می‌شود، حال آنکه باید در این زمینه نیز تفکیک خاصی قائل شد و تعیین کننده نهایی این موضوع که یک برنامه یا یک مجموعه برنامه با چه اسپانسری فعالیت کند، معاونت سیما باشد. البته ممکن است عنوان شود که رسانه ملی چاره‌ای جز جذب گسترده این اسپانسرها را ندارد و در غیر این صورت باید بودجه این سازمان چند برابر شود اما با مجموعه اقداماتی که در ادامه مورد اشاره قرار می‌گیرد، حتی می‌توان رسانه ملی را مستقل از بودجه عمومی و خودکفا کرد.

از پیش نیازهای بازنگری محتوایی سازمان صداوسیما، انضباط مالی و اداری و بازنگری در ساختارهای کنونی است. در همین راستا ایجاد شفافیت مالی عمومی در نظام مالی و اداری سازمان سینمایی و ایجاد ظرفیت نظارت عمومی بر گردش مالی، رقم پرداختی به مدیران، پروژه ها و... که منجر به ایجاد نظم و مانع از هر گونه شائبه فساد می‌شود، از ضروریات برای بهبود این حوزه است.

در همین راستا کوچک سازی و چابک سازی سازمان، به نحوی که شمار پرسنل سازمان در یک دوره زمانی به مرور کاهش یابد و شمار پرسنل سازمان با رقبایش بین المللی‌اش قابل مقایسه باشد، یک ضرورت محسوب می‌شود. در همین راستا باید در ساختار کنونی شبکه‌ها و ادغام پست‌هایی چون مدیر گروه، مدیر طرح و برنامه، مدیر اطلاعات و برنامه ریزی و... در شبکه‌ها کوشید. تغییر جهت دهی توزیع منابع نیز از جمله اقداماتی است که با اجرای اقدامات فوق الاشاره قابل تغییر خواهد بود؛ به نحوی که حداکثر 30 درصد منابع مالی سازمان صرف پرداخت حقوق و مزایا و حداکثر 20 درصد منابع صرف نگهداری و بروزرسانی ساختار سازمان شود و دست کم 50 درصد بودجه صرف تولید شود.

کاهش و تجمیع زیرساخت‌های سازمان صداوسیما از دیگر اقدامات ضروری است که به کاهش پرسنل غیرضروری سرعت می‌بخشد. صداوسیما ده‌ها ساختمان و استودیو در خارج از ساختمان اصلی دارد که اینها قابل تجمیع در مجموعه اصلی صداوسیماست. با این تجمیع زیرساخت‌های سازمان صداوسیما، هم هزینه نگهداری و هم شمار پرسنل مجموعه‌های تجمیع شده، کاهش می‌یابد. ایجاد شفافیت در تولید و برون سپاری و برقراری سازوکارهایی چون مناقصه میان تهیه کنندگان برای تولید برنامه هایی که چند میلیارد تا چند ده میلیارد هزینه دارند، جزو رویکردهایی است که هم در افزایش کیفیت و هم در کاهش هزینه تولید در سازمان صداوسیما موثر خواهد بود و مانع از شکل گیری هرگونه رانت خواهد شد. 

تولید یک قسمت نمونه (پایلوت) از برنامه‌ها و تولید مابقی برنامه پس از تایید نسخه پایلوت نیز جزو رویکردهای استاندارد در شبکه‌های تلویزیون دنیا است که انتظار می‌رود در صداوسیما به ویژه در سریال‌ها لحاظ شود. همچنین تولید فصل به فصل برنامه‌ها و سریال‌ها به جای تولید چند ده یا چند صد قسمتی برنامه ها و سریال ها به صورت یک جا جزو رویه‌های استانداردی است که باید در دستور کار قرار گیرد. سخت گیری در تولید محتوای باکیفیت و رد محتوای فاقد کیفیت و فاقد جذابیت برای مخاطب؛ اقدامی که در تاریخ صداوسیما مرسوم نیست، چرا که اگر بود احتمالاً ما هر چند وقت فریاد اعتراض یک تهیه کننده که آثار بی کیفیتش از سوی صداوسیما پذیرفته نشده بود را می شنیدیم.

در آخر اقدام مهمی که باید در یک افق ده ساله رخ دهد، ایجاد زیرساخت‌های مالی برای صداوسیما متکی به درآمدهای قابل توجه صداوسیما با هدف دستیابی سازمان به استقلال مالی است. این استقلال مالی منجر به افزایش استقلال محتوایی، کاهش حجم اسپانسرها و تبلیغات بیش از حد و تقویت نگاه کیفی خواهد شد. البته این استقلال مالی از طریق زیرساخت‌های درآمدزا در بخش‌های چون صنایع ممکن است رسانه ملی را در معرض اتهامات تازه‌ای چون سوگیری به قصد حفظ منافع مالی‌اش در صنایعش قرار دهد اما بعید به نظر می‌رسد اوضاع از آنچه اکنون شاهدش هستیم، پیچیده‌تر شود.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.