خبرنگار سیانان از زندگی در قلمرو داعش گزارش میدهد
عراق و سوریه در آستانه بزرگترین «تصفیه» مذهبی
گروه جهان- «یورگن تودنهوفر» خبرنگار سیانان سفری به سرزمینهای تحت تسلط داعش داشته است. او از شهرهای رقه، دیرالزور و موصل بازدید کرده و دیدار خود از این مناطق را شرح داده است. او به این نتیجه رسیده که داعش برنامههای خود را با «اعتقاد» به پیش میبرد و در حال آمادهسازی برای بزرگترین «پاکسازی و تصفیه مذهبی» است که تاکنون جهان به خود دیده است. وی مینویسد: «سفرم دشوار بود اما در عین حال چشمهایم را به روی چیزهایی جدید بینا کرد. من به عمق قلمرو داعش سفر کردم؛ منطقهای که اکنون «خلافتنشین» داعش نامیده میشود.
گروه جهان- «یورگن تودنهوفر» خبرنگار سیانان سفری به سرزمینهای تحت تسلط داعش داشته است. او از شهرهای رقه، دیرالزور و موصل بازدید کرده و دیدار خود از این مناطق را شرح داده است. او به این نتیجه رسیده که داعش برنامههای خود را با «اعتقاد» به پیش میبرد و در حال آمادهسازی برای بزرگترین «پاکسازی و تصفیه مذهبی» است که تاکنون جهان به خود دیده است. وی مینویسد: «سفرم دشوار بود اما در عین حال چشمهایم را به روی چیزهایی جدید بینا کرد. من به عمق قلمرو داعش سفر کردم؛ منطقهای که اکنون «خلافتنشین» داعش نامیده میشود. از رقه و دیرالزور و نیز موصل در عراق دیدار کردم. همچنین از مسجدی در موصل بازدید کردم که ابوبکر البغدادی در آن سخنرانی میکند. زندگی روزمره در زیر لوای داعش را از نزدیک لمس کردم. میدیدم که مغازهها باید برای نماز ظهرگاه بسته شوند. احساس وحشتآور «همه چیز به صورت عادی جریان دارد» کاملا دیده میشود. ۱۳۰ هزار مسیحی از موصل رانده شدهاند؛ شیعیان گریختهاند؛ بسیاری از مردم کشته شدهاند اما جریان کار و زندگی در شهر هنوز وجود دارد و مردم ظاهرا امنیتی را که از سوی داعش به دست آمده، دوست دارند. با این حال، حال و هوای ترس در میان ساکنان دیده میشود. بسیاری از ساکنان کاملا میترسند چرا که مجازات شکستن قوانین اسلامی بسیار شدید است. رهبری داعش میگوید ستیزهجویان این گروه تنها با ۳۰۰ نفر توانستند موصل را بگیرند و این در حالی است که بیش از ۲۰ هزار سرباز عراقی در آنجا هنگام آغاز یورش داعش مستقر بودند. من با چندین نفر از نیروهای داعش صحبت کردم. عجیب این است که مرا گروگان نگرفتند. یکی از ستیزهجویان داعش در مورد تصرف موصل میگوید: «فقط ۴ روز طول کشید تا موصل را بگیریم.» وقتی از او میپرسم: «درست است که ۳۰۰ داعشی به ۲۰ هزار نیروی عراقی حمله کرد؟» در پاسخم میگوید: «ما یکباره حمله نکردیم. ما ضربه شدیدی به خط مقدم آنها وارد کردیم و از حملات انتحاری هم استفاده میکردیم. در این هنگام سایر نیروهای ما یورش را آغاز کردند. ما برای خدا میجنگیم و آنها برای پول و سایر چیزهایی که واقعا به آن اعتقادی ندارند.» اشتیاق برای مبارزه از کلام نیروهای داعش کاملا پیدا است. وقتی وارد خانه و اقامتگاه آنها شدم میدیدم که روزانه ۵۰ نفر به آنها میپیوندند. آنها احساس میکردند که به سرزمین موعود میآیند؛ گویی دارند برای امری حقیقی مبارزه میکنند. نمیدانم اینها را آدمهای احمق بنامم یا خیر. یکی از آنها به تازگی در رشته حقوق فارغالتحصیل شده بود. او پیشنهادهای خوب شغلی داشت اما همه را رها کرده بود. مبارزانی را دیدم که از اروپا و آمریکا میآیند. یکی از آنها ساکن نیوجرسی بود. باور نمیکردم. ساکن نیوجرسی آمده بود برای داعش بجنگد. این پیکارجوی داعشی میگوید: «یکی از نقاط قوت ما همانا اشتیاقمان برای کشته شدن در میدان جنگ است.» با یکی از پیکارجویان چاق داعشی هم در یک «خانه امن» دیدار کردم. او در تمام جنگها کمربند انتحاری به خود میبندد. از آنجا که نمیتواند بدود و از دست نیروهای عراقی بگریزد، میگوید «اگر به دست آنها افتادم با این کمربندها خودم را منفجر میکنم.» او ترجیح میدهد کشته شود تا به اسارت در آید.
با یکی از نیروهای کرد که به دست داعش افتاده بود دیدار کردم. او بسیار ترسیده بود و بسیار لاغر شده بود. موقعیت بسیار بدی است که فردی را در این حالت ببینی و نتوانی به او کمک کنی. با این اسیر در بند داعش در حالی مصاحبه کردم که نیروهای مسلح داعش در حالت آمادهباش ایستاده و مواظب ما بودند. او میگفت: «نمیدانم با من چه میکنند. خانوادهام نمیدانند که هنوز زندهام. امیدوارم تبادل اسرا صورت گیرد.» تعدادی از «کودک سربازان» داعشی را هم دیدم که مسلح به اسلحه AK-۴۷ بودند. این کودکان در ردههای سنی ۹ تا ۱۳ سال بودند. با یک آلمانی صحبت کردم که به نمایندگی از ابوبکر البغدادی صحبت میکرد. او میگفت: «ما روزی بر اروپا فاتح خواهیم شد. بحث بر سر این نیست که آیا بر اروپا فاتح میشویم یا خیر. بحث بر سر زمان آن است که اتفاق خواهد افتاد. برای ما چیزی بهعنوان مرز وجود ندارد. گسترش نیرو، حضور و مرزهای ما دائمی خواهد بود. اروپاییها باید بدانند که وقتی ما بیاییم، آمدنمان مهربانانه نخواهد بود. با سلاح خواهد بود. کسانی که مسلمان نشوند یا جزیه ندهند کشته میشوند. برای ما تعداد شیعیان مهم نیست. حتی اگر ۵۰۰ میلیون هم باشند همهشان را از دم تیغ خواهیم گذراند.» وقتی از این پیکارجوی آلمانی که خود را نماینده البغدادی میداند در مورد «بردگی و سر بریدن» میپرسم، او با حالتی حق به جانب چنین پاسخ میدهد: «بردگی یقینا نشانهای از پیشرفت است. تنها آدمهای جاهل میگویند در میان مسیحیان یا یهودیان بردگی وجود نداشت. کسانی هستند که به زور و در بدترین شرایط در دیار شما مجبور به تنفروشی میشوند. بیتردید بردگی کمک بزرگی به ما است و این را ادامه خواهیم داد. این بردگان اگر مسلمان شوند آزاد میشوند.» با وجود دستاوردهایی که نیروهای کرد علیه داعش داشتهاند اما به نظر میرسد این گروه همچنان در حال پیشروی است، در پی ایجاد نهادهای دولتی است و نشانهای از عقبنشینی یا از دست دادن مناطقی که در سوریه و عراق در کنترل دارد دیده نمیشود. داعشیها خطرناکتر از آن چیزی هستند که رهبران غربی تصور میکنند. آنها با اعتقاد آدم میکشند، برده میگیرند و برنامههای خود را پیش میبرند. آنها درحال برنامهریزی برای به گفته خودشان بزرگترین «پاکسازی و پالایش» دینی هستند که تاکنون جهان به خود دیده است. چشمها را باز کنید و تدبیری بیندیشید.
ارسال نظر