«دروغ بزرگ» در واشنگتن
توماس فریدمن ستون نویس واشنگتن پست چرا مردم دنیا برای آمدن به آمریکا صف میکشند؟ چرا مردم دنیا از کارتنهای شیر قایق میسازند تا به اینجا بیایند؟ چرا آنها به دیپلماتها و سربازان ما اطمینان دارند، در حالی که به دیگر کشورها این اطمینان را ندارند. برای اینکه ما فانوس دریایی آزادی و فرصت هستیم و آن خارجیها تا مغز استخوان خود این موضوع را درک کردهاند که ما نسبت به سایر قدرتهای بزرگ دنیا متفاوت عمل میکنیم. یکی از کارهایی که ما کردیم این بود که پس از سال ۲۰۰۱، یکی از ما که از قضا سیاهپوست و جد پدریاش نیز مسلمان است به عنوان رئیسجمهوری آمریکا انتخاب میشود.
توماس فریدمن ستون نویس واشنگتن پست چرا مردم دنیا برای آمدن به آمریکا صف میکشند؟ چرا مردم دنیا از کارتنهای شیر قایق میسازند تا به اینجا بیایند؟ چرا آنها به دیپلماتها و سربازان ما اطمینان دارند، در حالی که به دیگر کشورها این اطمینان را ندارند. برای اینکه ما فانوس دریایی آزادی و فرصت هستیم و آن خارجیها تا مغز استخوان خود این موضوع را درک کردهاند که ما نسبت به سایر قدرتهای بزرگ دنیا متفاوت عمل میکنیم. یکی از کارهایی که ما کردیم این بود که پس از سال ۲۰۰۱، یکی از ما که از قضا سیاهپوست و جد پدریاش نیز مسلمان است به عنوان رئیسجمهوری آمریکا انتخاب میشود. یکی از کارهایی که ما در روز سهشنبه انجام دادیم این بود که گزارشی را در مورد مظنونان تروریستی سال ۲۰۰۱، منتشر کردیم که از شکنجه کردن این افراد پرده برداشته است. بسیار خوشحالم که ما این گزارش را منتشر کردیم. هر چند که انتشار این گزارش میتواند بعدها جان آمریکاییهایی را که دستگیر میشوند به مخاطره بیندازد. با این وجود این کار کمی نبوده که صورت گرفته است. انجام چنین کاری برای خودآزمایی نبوده است تا کل جامعه را در سلامت نگه دارد، انجام چنین کارهایی باعث میشود که ما را به عنوان الگو در سطح جهان نگه دارد تا دیگران از جمله شرکای آمریکا به رقابت با آن بپردازند.
ما پیش از این در چنین جایی بودهایم. در زمان جنگ، آزادیهای مدنی اغلب مورد سوءاستفاده قرار گرفته و باز هم در جای خود مستقر شده است. در زمان لینکلن، در جنگ برخی از حقوق زندانیان به حالت تعلیق درآمد. در جنگ جهانی دوم ما بیش از ۱۲۷ هزار شهروند آمریکایی را زندانی کردیم زیرا اصل و نسب آنها ژاپنی بوده است. ترس باعث انجام چنین کارهایی میشود.
ترس ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ برابر با تباهی بوده است. من هم با کسانی که متهم شدند در پاسداری از امنیت ملی کوتاهی کردهاند و موجبات این حمله را فراهم کردهاند، ابراز همدردی میکنم. محال بود که کسی بداند بعدا قرار است چه اتفاقی بیفتد اما این دردناک است که از گزارش «سنا» متوجه شویم اتخاذ این تاکتیکها به دلیل جلوگیری از حملات بعدی به آمریکا بوده است. باز هم همان ترس تاریخی موجب انجام چنین کارهایی شده است. این در حالی است که راه و روشهایی که برای زمانهای اورژانسی در نظر گرفته شده است شامل شکنجه کردن نمیشود. اگر درخصوص چنین مواردی بررسی جامعی صورت نگیرد یا موضوعاتی از این دست تجزیه و تحلیل نشود، جامعه ما به اندازه یک حمله تروریستی آسیب میبیند.
در عین حال، پوشش این گزارش باعث شد که همگان شگفتزده شوند. در یکی از پستهایی که سایت واشنگتنپست در اینباره ارسال کرده بود، به موارد متعددی از شکنجههای صورت گرفته اشاره شده بود. این پست میگفت که برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر کلیک کنید. سپس لیستی از شکنجههای غیرقابل توصیف را برایم فرستاد که پیامدهای شکنجه در آنها ذکر شده بود. در این سایت همچنین عنوانهای دیگری هم ذکر شده بود از جمله: «ادعاهای نادرست سیا درخصوص تاثیرات شکنجهها»، «تکرار نامربوط بودن اطلاعات»، «آگاهانه اطلاعات را در اختیار کنگره قرار ندادن»، «ممانعت از نظارت موثر کاخ سفید»، «بازجوییهای قهری که هنوز درستی نتایج آن اثبات نشده است»، «استفاده از تکنیکهای بازجویی که مورد تایید قرار نگرفته است»، «انتقادها و اعتراضها»، «موقعیت آمریکا در جهان آسیب دید»، «فرار از نظارت کنگره بر روند بازجوییها.»
اگر کمی بیشتر به این سایت سرک بکشید در آنجا باز هم به موارد بیشتری برخورد میکنید. فهرست مورد اشاره میگفت که ترسهای ما برای حملات احتمالی پس از ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، باعث شد که برخی از بیراههها، دغلبازیها و رفتارهای غیرقانونی را نادیده بگیریم. برای اینکه نادیده گرفتن دروغهای بزرگ باعث شد که دروغهای کوچک را هم نبینیم و در نهایت باعث شد به صداقت و درستکاری در این میان آسیب وارد شود و نهادهای ما را به فرسایش بکشاند. ما کارهایی از این دست را بهکرات در آمریکا مشاهده کردهایم و در این خصوص نیز بارها بحث کردهایم که آیا باید به این شیوهها متوسل شویم یا نه؟ اینکه آیا ما باید ملتی قانونمند باشیم یا اینکه پلیسهای وحشی و خشن باشیم، من هنوز توجیه نشدهام. اینکه تروریستها آن بیرون هستند تا از فضای باز جامعهمان استفاده کنند تا به آن ضربه بزنند و آن را نابود کنند قابل قبول نیست. اگر هم قرار بود که ۱۱ سپتامبر دیگری پس از ۱۱ سپتامبر نخست اتفاق میافتاد، در این صورت بسیاری از آمریکاییها به سیا میگفتند که هر کاری دوست دارد انجام دهد و لعنت به هر چه آزادی مدنی است؛ اما مدافعانی که امنیت ما را حفظ کردهاند، مراقب آزادیهای مدنیمان نیز هستند. ما میخواهیم که سرویسهای امنیتیمان جذابیت خود را به دلیل حس وظیفهشناسی و هوشیاری حفظ کنند. ما باید به آنها اجازه بدهیم که بدانند مردم آمریکا چالشهای آنها را درک میکنند و گاهی گریز از قانون را میفهمیم اما زمانی که بمب ساعتی در حال تیک تاک کردن است، باید به این روشها متوسل شوند. این را متوجه میشویم که اتخاذ چنین روشهایی برای حفاظت از ما است اما فقط به درد مواردی نادر میخورد. در مقابل آنها نیز باید بدانند اعتمادی را که ما به آنها ارزانی داشتهایم نباید باعث شود که آنها به بیقانونی عادت کنند. نباید آنها به تنبلی، راحتی، دروغگویی یا تئوریهای گمراهکننده که به کشور آسیب میرساند، عادت کنند.
این گزارش نشان میدهد که چگونه آنها از اعتماد ما سوءاستفاده کردهاند. اما انتشار آن گامی مهم برای اصلاح و بازسازی ساختار این سازمان است. من احترام خاصی برای سناتور جان مککین قائل هستم، آنجا که میگوید: «من دلایلی را که حکومت به آن متوسل شد تا در مورد اینگونه بازجوییها حکم تایید صادر کند میفهمم... همچنین میدانم کسانی که این روشها را تایید کردند و اجازه دادند که این روشها پیاده شود برای قربانیان یازدهم سپتامبر و حفظ جان آمریکاییها بوده است، اما بحث اصلی من این است و از صمیم قلب میگویم که این روشها نه به سود امنیت و عدالت تمام شد، نه برای قربانیان ما سودمند واقع شد. حتی در بدترین زمانها هم ما آمریکایی بودهایم، متفاوت، قویتر و بهتر از کسانی که قصد داشتند ما را نابود کنند.»
ارسال نظر