فراخوان برای دموکراسی

سمیه غنوشی ترجمه: حسین موسوی تونس هنوز از جنگل پرهیاهو بیرون نرفته است، و برای طی کردن روند دموکراتیک با فشار‌های زیادی روبه‌رو خواهد بود. بهار عربی در کشورهایی که به انقلاب منجر شدند، غنایم بسیاری به همراه داشته است. اصولا، حاکمان خودکامه منطقه و شرکای خارجی‌شان دوست داشته و دارند که منطقه همچنان به اشاره آنها به حرکت در آید و مدافع همان گارد قدیمی هستند، اما آنها تنها کسانی نیستند که به‌دنبال منافع خود هستند. القاعده با اعوان و انصارش نیز به دنبال سود بردن از این وضعیت است.

در جهان عرب، مردمان این منطقه برخاستند تا حاکمان فاسدی را که برای دهها سال به آنها ظلم و ستم کرده بودند به زیر بکشند. آنچنان که مردم معترض به میان این صحنه‌ تاریخی آمدند تا با شور و هیجان خود، بدون خشونت و خونریزی ابراز وجود کنند. جایی که همیشه گفته می‌شد برای آغاز تغییرات باید بمب داشت و گلوله و تغییرات بدون آنها ممکن نیست. با این منش، هرگز القاعده تا این حد ایزوله شده و جدا افتاده به نظر نمی‌رسید. در آغاز بحران و درگیری، تنها می‌شد هوای یأس و دلمردگی را رونق داد. آنچنان که بهار عربی با پوتین نظامیانش، زیر بار کودتا، به زمستانش رسید و جدایی‌طلبی و نزاع خانگی باعث شد که القاعده از پستو به بیرون بخزد و از هوای موجود استشمام کند.

باز همان ندای قبلی آمد. تفکرات گذشته، دوباره خود را بازسازی کردند و در جهان عرب مدام گفته می‌شود: «آیا به شما نگفته بودیم؟» «اعتراضات آرام»، «صندوق‌های رای‌گیری» برای شما نیستند. این دو بی‌فایده هستند. خشونت با خشونت باید پاسخ داده شود. این تنها راه موجود است.

چالش موجود این‌بار از ناوهای جنگی و طرح‌های پنتاگون در جهان عرب به‌وجود نیامد. بلکه از دل یک کشور عربی این چالش پدیدار شد. تونس کشوری بود که به سایر اعراب نشان داد که چگونه می‌شود با اعتراضاتی آرام، از زندان دیکتاتورها رها شد و اینکه ثابت کرد می‌شود از خرابی‌های نظام سابق، پایه‌های دموکراسی را بنا کرد. در شرایطی که دیگر کشورهای عربی درگیر جنگ‌های داخلی و جدایی‌طلبی شده‌اند یا اینکه دوباره دست به دامان نظامیان کودتاگر شده‌‌اند، تونس به نظر می‌رسد که زیر فشار سختی‌ها تاب آورده و از توفان‌هایی که در این اطراف به پا شده، جسته است.

کشور خود را برای انتخابات پارلمانی بزرگی آماده می‌کند. یک ماه دیگر نیز انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار خواهد شد. در شرایطی که صدها تروریست در پی این هستند که ناآرامی‌ها را به سراسر جهان سرایت دهند، راه عبور از سختی‌ها از طریق آرا نیز آسان به نظر نمی‌رسد. اما باید از سیاستمداران تشکر کرد که این تقسیم قدرت را رعایت کردند و تونس را روی ریل دموکراسی قرار دادند. زمانی که انتخابات مجلس موسسان در اکتبر ۲۰۱۱ برگزار شد، النهضه تونس فراخوان تشکیل دولت وحدت ملی را داد و در کنار سکولارهای میانه‌رو به یک تروئیکای قدرت دست پیدا کردند. هنگامی که کشور وارد بحران کشتار اپوزیسیون شد، همزمان در مصر کودتای نظامی رخ داده بود. النهضه به جای اینکه به منافع حزبی خود بیندیشد، به فکر حفظ دموکراسی در کشور بود. در یک حرکت بسیار پراگماتیک، از قدرت صرف‌نظر کرد و مدیریت کشور را به شیوه دولت انتقالی پذیرفت تا زمان انتخابات فرا برسد. واقعیت تند و تیزی وجود دارد که دولت‌های موقت در فاز انتقال قدرت، به جای اینکه به دموکراسی برسند، به خون و خونریزی رسیده‌اند و دور ماندن از خشونت‌ها برای دست نخورده ماندن دموکراسی بسیار سخت است.

النهضه تونس پس از دهه‌ها از شکست‌ها و پیروزی‌ها در این کشور و همسایگانش، به‌ویژه مصر درس‌های زیادی گرفته است. حضور رهبران النهضه در دوران تبعید، در پایتخت‌های اروپایی، باعث شده است که آنها به پیچیدگی سیاست بیش از پیش پی ببرند و بدانند که با مذاکره می‌شود متحدان را تغییر داد و به همکاری بسنده کرد.