گروه بین‌الملل- سال ۲۰۰۶ را باید یک سال بسیار موفق برای چین به حساب آورد. سالی که در آن این کشور توانست ردپای پررنگ‌تری از خود در اقتصاد جهانی بر جای بگذارد. اگرچه موفقیت‌های چین در عرصه تجاری و فتح بازارهای بین‌المللی یک موفقیت تمام نشدنی است، اما باید به این مساله توجه داشت که اصلی‌ترین دستاورد اقتصادی چین در سال ۲۰۰۶ ایجاد ارتباط گسترده با کشورهای آفریقایی بود. هوجین‌تائو، رییس‌جمهور، ون جیابائو، نخست‌وزیر و لی‌ژائوژینگ، وزیر امور خارجه چین، طی شش‌ماه ابتدای امسال از ۱۶کشور آفریقایی دیدن کردند که بزرگ‌ترین دیدار مقامات چینی از آفریقا پس از سال ۱۹۴۹ تاکنون بود. نکته‌ای که این دیدارها را به یکدیگر پیوند می‌‌داد، انرژی بود. تمامی این ۱۶کشور دارای منابع مختلف و کم و زیاد انرژی بودند، از ذغال‌سنگ گرفته تا نفت و گاز.

دولت چین این روابط را با برپایی یک میهمانی با حضور ۵۰رهبر آفریقایی تکمیل کرد تا تمامی قدرت خود را برای ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی با آفریقای پرمنفعت به کار گرفته باشد.

سخنرانی هوجین تائو در دیدارش از هند نشانگر این مساله بود که چین رویایی فراتر از تصور را در ذهن می‌پروراند. رییس‌جمهور چین در جریان این دیدار گفت که روند قدرت‌گیری چین و هند در کسب و کار و تجارت نشانگر آن است که قرن بیست و یکم قرن آسیا خواهد بود. چین که در هنگام شروع سال ۲۰۰۶ توانسته بود جایگاه خود را به عنوان چهارمین اقتصاد بزرگ جهان تثبیت کند، توانست در ادامه بخش‌های اقتصادی خود به خصوص صادرات را توسعه دهد و به این ترتیب میانگین رشد اقتصادی ۵/۱۰درصد را به ثبت برساند.

چین امسال یک سنت‌شکنی دیگر هم انجام داد و آن سفر رییس‌جمهور این کشور به ایالات‌متحده بود. در این دیدار در کنار برخوردهای رسمی، هوجین تائو با برخی رهبران کسب و کار آمریکا نیز دیدار کرد که مهم‌ترین آنها دیدارش با بیل گیتس، رییس شرکت مایکروسافت بود. در جریان این دیدار قراردادهای ارزشمندی بین دو طرف منعقد شد.

چین امسال طولانی‌ترین دعوای اقتصادی سال را سبب شد که البته همچنان نیز ادامه دارد. جدال بر سر نرخ برابری یوان و دلار مساله‌ای بود که نگرانی دولتمردان آمریکایی رابه همراه داشت. از دید کارشناسان، چین به بهترین وجه ممکن این جدال را مدیریت کرد. فشارهای وارده به چین از سوی ایالات‌متحده هیچ‌گاه نتوانست این کشور را به آزادسازی نرخ یوان ملزم کند.

اکنون این جدال به نقطه داغ خود رسیده است. آمارهای نهایی تجاری سال که اعلام شود، مشخص خواهد شد که چین یک مازاد تجاری شگفت‌آور را در برابر آمریکا بر جای گذاشته است. این مساله به یقین سکوت آمریکا را به همراه نخواهد داشت. آمریکا نه می‌تواند چین را وادار به کاهش صادرات به این کشور کند و نه می‌‌تواند صادرات خود را به چین افزایش دهد. شاید این مساله برای دولتمردان تجاری آمریکا نگران‌کننده نباشد، چرا که آنها کاری به کار بازارها ندارند، اما بی‌شک سیاستمداران و نمایندگان کنگره از این موضوع خشنود نیستند، چرا که آنها به رای بازرگانان، تولیدکنندگان و کارگران نیاز دارند!

هجوم سرمایه‌های خارجی به چین به حدی رسید که امسال این کشور مجبور شد محدودیت‌هایی را برای ورود سرمایه‌گذاران خارجی به این کشور وضع کند. اما از آن سو می‌خواهد که بازارهای مالی خود را با ایالات‌متحده به اشتراک بگذارد. چین لزوم حضور در چرخه جهانی اقتصاد و قرار گرفتن در کوران سرمایه‌ها را درک کرده است و همین مساله رشداین کشور را تضمین می‌کند.