فقرای چین فقیرتر میشوند
باهره دامغانی- در حالی که اقتصاد چین با سرعت به جلو میرود، مطالعات اقتصادی نشان میدهد که این توسعهاقتصادی نمیتواند تمامی اقشار جمعیت چین را در برگیرد. به عبارت دیگر، روند کنونی فقر در چین در حال گسترش است و فقرای چینی روز به روز فقیرتر میشوند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که این خانوارها بیشتر از بقیه اقوام چینی در معرض بیماریها و حوادث قرار دارند. چین طی یک دهه گذشته از رشداقتصادی فوقالعادهای برخوردار بوده است و دولت این کشور سعی کرده سیاستهای حمایتی را در پوشش اقشار کمدرآمد گسترش دهد، اما نتیجه این سیاستها معکوس بوده است. بسیاری از مردم چین هنوز در دهکدههای فقیرانهای زندگی میکنند که هیچ شباهتی به آسمانخراشهای شانگهای و گوانگجو ندارد. مردم چین هنوز از یک نابرابری بزرگ رنج میبرند. این نابرابری عدم دسترسی به فرصتهای یکسان در روند توسعه اقتصادی این کشور است. چین در پنج سال اخیر به شدت نسبت به ایجاد فرهنگ ایجاد کار در داخل این کشور غفلت کرده است و در مقابل، فرهنگ کارگری را توسعه داده است. اکنون بسیاری از کارفرمایان در چین را شرکتهای خارجی تشکیل میدهند و این در حالی است که چینیها هنوز دستمزد کمی بابت کار برای این کارفرماها میگیرند.
نتایج تحقیقات بانک جهانی طی دوره زمانی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ نشان میدهد که ۱۰درصد مردم چین از فقر شدید رنج میبرند و روز به روز از درآمد آنها کاسته شده است. همچنین ۷۰درصد فقرای چینی به طور مداوم دچار شوکهای درآمدی میشوند که این مساله باعث شده نتوانند وضعیت معیشتی خود را سامان دهند. این افراد از دسترسی به غلات کافی هم برخوردار نیستند. مشاهدات نمایندگان بانک جهانی نشان میدهد که برای یافتن مناطق فقیرنشین در چین نیاز نیست زیاد جستوجو شود چرا که تنها در فاصله یکصدکیلومتری پکن پایتخت این کشور کمونیستی دهکدههای فقیرانه وجود دارند.
البته اقتصاد چین را نباید به طور کامل شکست خورده در نبرد با فقر بدانیم چرا که این اقتصاد با جهشهای خود توانسته طی ۳سال ۷۰میلیون نفر را از کمند فقر برهاند. طی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ تعداد کسانی که در این کشور درآمد خود را به یکدلار در روز افزایش دادهاند افزایش یافته است.
تعداد این افراد در سال ۲۰۰۱، شانزدهدرصد فقرای چین را تشکیل میداد که در سال ۲۰۰۴ به ۱۰درصد رسید.
جیمز آدامز، معاون شرق آسیا و پاسفیک بانک جهانی در این مورد میگوید: روند کاهش درآمدها در اقتصاد چین یک روند ناخوشایند و نگرانکننده است که میتواند رشداقتصادی این کشور را هدف قرار دهد. کاهش درآمد مردم این کشور در نهایت به افزایش پسانداز و کاهش هزینهکردن منجر میشود که کمشدن مصرف داخلی را به همراه دارد. به این ترتیب رشد اقتصادی این کشور کاهش پیدا خواهد کرد. هرچند رشد اقتصادی ناشی از صادرات در چین به قدری زیاد است که میتواند در کوتاهمدت اثر این کاهش را خنثی کند، اما اثرات درازمدت ممکن است به رکود اقتصاد داخلی چین منتهی شود.
از سوی دیگر، مطالعات نشان میدهد که بسیاری از فقرای چین تحت پوشش هیچگونه بیمهای نیستند و آنها هم که هستند تنها بیمههای اولیه را دارند و بیمههای تکمیلی برای آنها وجود ندارد. درحالحاضر نزدیک به ۱۰درصد جمعیت چین فاقد بیمههای سلامتی و درمانی هستند. این مساله باعث کاهش برخی شاخصهای جهانی در این کشور همچون شاخص توسعه انسانی و شاخص امید به زندگی شده است.
برخی تحلیلگران عقیده دارند که چین برای کنترل تورم، سرعت گردش پول در این کشور را کنترل میکند، همچنین پایین بودن ارزش پول چین باعث شده صادرات کالا از بسیاری از کشورها به این کشور به سختی صورت گرفته و محدود شود. البته این به آن معنی نیست که چین بازار کالای محدودی در داخل کشور دارد، بلکه آنچه موجب کاهش مصرف در نزد شهروندان چینی شده است، پایین بودن سطح درآمدها است. روند کاهشی درآمدها باعث شده است که شهروندان چینی محتاطتر از گذشته عمل کنند و از بیم نبود درآمد پساندازهای خود را افزایش دهند. مشکل کاهش مصرف داخلی اکنون از سطح جمعیت فقیر این کشور فراتر رفته و اقشار دیگر را نیز درگیر کرده است. رشد اقتصادی چین هماکنون نزدیک به ۱۱درصد است، آیا دولت کمونیستی چین میتواند یکمیلیارد و ۳۰۰میلیون نفر را در این رشد اقتصادی سهیم کند.
ارسال نظر