آصف زرداری نخست‌وزیری پاکستان را می‌خواهد

گروه بین‌الملل- شرکت فعالانه آصف علی زرداری در انتخابات پارلمان پاکستان نشان می‌دهد که وی به‌رغم پرونده اختلاس مالی و اخاذی که از دلایل اصلی برکناری همسرش از نخست‌وزیری بود، علاقه‌مند است شانس خود را در شرایط عاطفی پس از مرگ همسرش بیازماید و حداکثر استفاده را از این شرایط بکند. بسیاری از تحلیل‌گران بعید نمی‌دانند که حزب مردم بتواند اکثریت پارلمان را به دست آورد و به این ترتیب آصف علی‌زرداری بتواند بر اریکه نخست‌وزیری در پاکستان تکیه زند. اما انتخاب آصف‌علی زرداری خود یک ریسک برای حزب مردم به شمار می‌رود. پس از نخست‌وزیری ذوالفقار علی‌بوتو و خاطره تلخ نخست‌وزیری وی برای گروه‌‌های اپوزیسیون که موجب ائتلاف یکپارچه ۹حزب مخالف در پاکستان علیه وی شد و کودتای ضیاءالحق علیه وی هیچ مخالفتی را بر نیانگیخت، سال‌های زیادی طول کشید تا حزب مردم که قائم به شخص بوتو بود، بتواند وجهه سیاسی کسب کند. مرگ بی‌نظیر بوتو خود عامل دیگری در تقویت وجهه این حزب شده است و بیم آن می‌رود آصف علی زرداری هم آن اعتبار را یک‌جا خرج کند.

آی.ار. دیپلماسی، احتمال نخست‌وزیری وی را بررسی کرده است که در زیر می‌خوانید:

***

حزب مردم پاکستان ۵ فوریه در حالی که کم‌تر از دو هفته به انتخابات عمومی در این کشور باقی مانده بود وصیتنامه سیاسی بی‌نظیر بوتو، نخست وزیر اسبق پاکستان و رهبر فقید این حزب را منتشر کرد. به نظر می‌رسد انتشار این وصیتنامه در آستانه انتخابات موقعیت حزب مردم و به خصوص موقعیت آصف علی زرداری، همسر بوتو را در درون حزب مستحکم‌تر کرده باشد.

زرداری که در این نامه دست‌نویس به عنوان جانشین بوتو از وی نامبرده شده است، پس از انتشار رسمی وصیتنامه در مصاحبه‌ای با نیوزویک گفت در صورتی که حزب مردم بتوانند در انتخابات ۱۸ فوریه اکثریت کرسی‌های پارلمان را به دست آورد؛ خود او بهترین گزینه برای تصدی پست نخست‌وزیری است.

حزب مردم این وصیتنامه را که ۱۶ اکتبر، دو روز قبل از عزیمت بوتو به پاکستان، در دبی نوشته شده است، در آخرین روزهای دسامبر باز و در مجمع حزبی که برای تعیین رهبر بعدی حزب مردم تشکیل شد، قرائت کرده بود، اما به گفته مقامات این حزب به دلیل برخی ملاحظات درباره زیان‌های احتمالی که انتشار عمومی این نامه می‌توانست برای حزب به دنبال داشته باشد، انتشار متن وصیتنامه تا تحلیل کامل و تخصصی محتوای آن و بررسی منافع و ضررهایی که به دنبال دارد به تعویق افتاد. سخنگوی حزب مردم هفته‌قبل در پی انتشار این نامه گفت: برآوردهای حزب درباره تاثیرات انتشار این وصیتنامه به پایان رسیده است.

بوتو دو روز پس از نگارش این نامه از تبعیدی چند ساله (و خود خواسته) به پاکستان بازگشت تا در رقابت‌های انتخاباتی این کشور شرکت کند؛ اما مراسم استقبال از او با دو انفجار تروریستی در کراچی به خاک و خون کشیده شد. بوتو بی‌تردید پیش از بازگشت‌اش به پاکستان از خطراتی که جانش را تهدید می‌کرد آگاه بود و به صراحت در مصاحبه‌ای تلویزیونی در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۷ در شبکه سی‌ان‌ان به این مساله اشاره کرده بود. به همین خاطر آن گونه که زرداری، همسر بوتو و معاون رهبری جدید حزب می‌گوید، او پیش از عزیمت به سمت پاکستان این نامه را که در حکم وصیتنامه سیاسی‌اش بوده، به زرداری داده است. بوتو در روز ۲۷ دسامبر گذشته در حمله‌ای چند مرحله‌ای که به ادعای سازمان‌های اطلاعاتی پاکستان و تایید سازمان سیا توسط حرکت‌های اسلامی افراطی سازمان داده شده بود، در راولپندی کشته شد.

اکنون آن گونه که متن این نامه یک صفحه‌ای نشان می‌دهد، بوتو خواسته است تا پس از مرگ‌اش زرداری به طور موقت رهبری حزب مردم را به عهده بگیرد تا رهبر دائمی حزب در فرصت مقتضی انتخاب شود. زرداری در عمل از زمان مرگ بوتو رهبری این حزب را بر عهده گرفته است. در جلسه حزبی که با فاصله چند روز پس از مرگ بوتو برای تعیین جانشین او برگزار شد، بلاول بوتو زرداری، پسر ۱۹ ساله بوتو و زرداری، به ریاست حزب برگزیده شد و قرار شد تا زمانی که او برای رهبری عملی حزب آمادگی پیدا نکرده و به تحصیل‌اش در رشته تاریخ دانشگاه آکسفورد ادامه می‌دهد، آصف زرداری در مقام معاونت حزب مردم، کفیل و نایب فرزندش نیز باشد که در حال حاضر تنها عنوان تشریفاتی رهبری حزب را دارد. وصیتنامه سیاسی بوتو برای اولین بار در این جلسه برای اعضای حاضر قرائت شده بود.

بوتو در این نامه خطاب به اعضای حزب مردم و هواداران این حزب نوشته است: «دوست دارم همسرم، آصف علی زرداری، به طور موقت رهبری شما را طی این دوره به عهده داشته باشد تا شما در فرصتی مقتضی بهترین شخص را برای رهبری حزب انتخاب کنید ... من او را پیشنهاد می‌کنم؛ چرا که او مرد شجاع و شریفی است. او یازده سال و نیم را در زندان گذراند بی‌آنکه زیر شکنجه‌ها از مقاومت دست بردارد ... او هیات سیاسی رهبری را دارد که بتواند وحدت حزب را حفظ کند.»

زرداری دوره‌ای ۱۱ ساله را که تا سال‌های آغازین حکومت پرویز مشرف در پاکستان ادامه داشت، به اتهام فساد مالی و اخاذی در زندان گذراند. به رغم این که حزب مردم، بوتو، و شخص زرداری بارها صحت این اتهامات را تکذیب کرده و محرک‌های سیاسی را به عنوان عوامل اصلی و پنهان این احکام معرفی کرده‌اند، اسناد خارجی از بانک‌های سوییس، لهستان، فرانسه، و غرب آسیا در دست هست که نشان می‌دهد حساب‌های زرداری در نوعی عملیات پولشویی دخیل بوده‌اند و این مساله موجب شده است که دور از هیاهوی فعلی حاکم بر جو سیاسی پاکستان، چهره زرداری همچنان با تردیدهای بسیاری در اذهان عمومی مردم پاکستان همراه باشد. علاوه بر این زرداری در پرونده قتل یک تاجر فولاد پاکستانی که قرار بود علیه وی در دادگاه شهادت دهد و همچنین در قتل مشکوک مرتضی بوتو، برادر بی‌نظیر بوتو که بعد از درگیری‌های لفظی با زرداری (و چیدن نیمی از سبیل او) در سال ۱۹۹۶ به قتل رسید، مظنون شماره یک به شمار می‌رود.

اما به نظر می‌رسد شرایط آشفته فعلی پاکستان مجالی برای نگرانی مردم پاکستان درباره سابقه نه چندان روشن زرداری باقی نگذاشته است (والبته شاید به خاطر همین ملاحظات، حزب مردم فرزند بوتو را ولو به صورت تشریفاتی برای ریاست حزب مناسب‌تر دانست.)

اما با این حال زرداری در گفت‌و گوی تلفنی خود با نیوزویک گفت: «غیر از من هیچ کس در داخل حزب نیست که تمام مردم پاکستان او را بشناسند ... هیچ کس دیگری نمی‌تواند اتفاق آرا را به سمت خود جلب کند.» زرداری در این مصاحبه به واسطه این که همسرش او را به عنوان جانشین انتخاب کرده، خود را محق دانست که مانند او شانس تکیه زدن بر کرسی نخست‌وزیری را داشته باشد.

بابر، پیش از این درباره انتخاب رهبر دائمی حزب مادامی که بلاول بوتو زرداری توانایی رهبری عملی آن را ندارد، گفته بود که حزب مردم پس از انتخابات ۱۸ فوریه درباره این مساله تصمیم‌گیری می‌کند. با توجه به موج تبلیغاتی و احساساتی که ترور بوتو در بین مردم پاکستان ایجاد کرده است، پیروزی این حزب در انتخابات عمومی (در صورت صحت انتخابات) چندان دور از ذهن نیست و این به آن معنا است که رهبر حزب مردم به طور خودکار بیشترین شانس را برای تصدی پست نخست‌وزیری دارد.

از سوی دیگر به‌رغم سخنان بابر نیز نمی توان تصور کرد که حتی پس از برگزاری انتخابات شخص دیگری غیر از زرداری به عنوان کفیل رهبری حزب در زمان غیبت بلاول انتخاب شود؛ چرا که فعالیت‌های سیاسی نه فقط در پاکستان بلکه در سراسر شبه قاره هند فارغ از ظاهر دموکراتیک‌شان ماهیتی خانوادگی و موروثی دارند.