اما و اگرهای خط لوله صلح

مونا مشهدی رجبی

با وجود گذشت بیشتر از چهارده سال از مطرح شدن طرح انتقال گاز ایران به پاکستان و هند، هنوز اجرای آن نهایی نشده است. دلیل این تعلل در کشورهای طرف قرارداد نه مسائل اقتصادی بلکه مسائل سیاسی است که از طرف دولت آمریکا به آنها دیکته شده است. ساخت خط لوله صلح تبعات اقتصادی بسیار خوبی برای سه کشور موجود در مسیر دارد. انتقال گاز ایران از طریق این خط لوله می‌تواند درآمد صادراتی ایران را بیشتر کند و درآمد کلانی نیز از محل‌ترانزیت گاز نصیب پاکستان نماید. از طرف دیگر در صورتی که این خط لوله راه‌اندازی شود پاکستان به یکی از کشورهای تاثیرگذار در عرصه انرژی کشورهای هند و چین تبدیل می‌شود. کشورهایی که در سال‌های اخیر با سرعت زیادی رشد کردند و انتظار می‌رود این رشد را ادامه دهند. این گاز سهم زیادی از نیاز انرژی کشور ۲/۱میلیارد نفری هند را تامین می‌کند و می‌تواند زمینه ساز توسعه بیشتر صنایع در این کشور باشد.اما کارشکنی‌های آمریکا مانع از اجرای این طرح ۱۴ ساله شده است. آمریکا در ماه‌های اخیر قراردادهای زیادی با هند امضا کرد و آخرین آنها امضای قرارداد هسته‌ای با این کشور در ماه اکتبر بود و این قرارداد هند را بیش از پیش نیازمند حمایت آمریکا و همکاری آمریکا کرد. عصمت صابر سردبیر مجله انرژی در کراچی معتقد است قرارداد خط لوله صلح قراردادی برنده - برنده است.اما این معامله برنده -برنده بین سه کشور پهناور آسیایی بیشتر از چهارده سال است که به دلیل بهانه‌های مختلف هند به نتیجه نرسیده است. خط لوله صلح، خط لوله انتقال گاز از ایران به پاکستان و سپس هند است. طرح اولیه ساخت این خط لوله که حوزه‌های گاز خلیج فارس را به کراچی- اصلی‌ترین بندر صنعتی در دریای عمان - وصل می‌کرد در سال ۱۹۹۵ میلادی توسط کشورهای ایران و پاکستان به امضا رسید. طرح اولیه این خط لوله در سال ۱۹۹۴ مطرح شد و یک سال بعد به امضای سه طرف قرارداد رسید. پس ازامضای این توافقنامه، ایران طرح خط لوله صلح را توسعه داد و قرار براین شد که خط لوله انتقال گاز طبیعی علاوه‌بر پاکستان به هند نیز برود و گاز طبیعی ایران به این دو کشور صادر شود.

از آن سال به بعد جلسات مختلفی برای بررسی جوانب این پروژه تشکیل شد و نتیجه این جلسات حل شدن بسیاری از مسائل بود.اما با بالا گرفتن مساله هسته‌ای ایران در جهان و اتهام آمریکا به ایران در مورد تلاش برای ساخت بمب اتمی در این پروژه اختلال ایجاد شد.

از اوایل سال ۲۰۰۷ میلادی هند از شرکت در جلسات خط لوله صلح امتناع کرد. در این زمان هند دلیل شرکت نکردن در جلسات را عدم توافق با پاکستان در مورد هزینه ترانزیت گازی ذکر کرد. اما به نظر می‌رسد این بهانه‌ای بیشتر نباشد. به گزارش خبرگزاری‌های کشور پاکستان کشور هند حتی از شرکت در جلسات دوجانبه با پاکستان در مورد هزینه‌ترانزیت نیز خودداری کرده است و هر زمان تاریخی برای این جلسه تعیین می‌شود به بهانه‌ای به تعویق می‌افتد.

یکی از تحلیل گران روزنامه دیلی تایمز در این مورد می‌نویسد: «رابطه اقتصادی نزدیک هند و آمریکا و به طور کلی با کشورهای اروپای غربی سبب شده است تا در اجرای این قرارداد اختلال ایجاد کند. با این شرایط به نظر می‌رسد تا زمانی‌که مساله هسته‌ای ایران از نظر غربی‌ها حل نشود هند بر سر میز مذاکره باز نخواهد گشت.»

هند و آمریکا

نزدیکی رابطه هند و آمریکا و قراردادهای منعقد شده میان این دو کشور سبب شد تا اقتصاد این کشور پرجمعیت و وسیع آسیایی وابستگی بیشتری به آمریکا پیدا کند. به عبارت دقیق‌تر قطع رابطه اقتصادی این کشور با آمریکا یا خدشه‌دار شدن این رابطه آسیب بیشتری به اقتصاد هند وارد می‌کند؛ بنابراین هند حاضر است برای ممانعت از این مساله هر کاری را انجام دهد.

البته هندی‌ها نیز این مساله را کتمان نمی‌کنند. نخست وزیر کشور هند در سخنرانی خود در اواخر ماه ژانویه سال جاری اعلام کرد: «رابطه اقتصادی با آمریکا برای ما اهمیت زیادی دارد. قرار گرفتن در برابر آمریکا در جامعه جهانی به معنای انزوای اقتصادی و سیاسی است که می‌تواند تبعات بسیار مخربی را برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد.ما هرگز به دنبال انزوا نیستیم و خواستار همراهی با جامعه جهانی هستیم.»

وی در این سخنرانی با صراحت موضع خود را در جهان اعلام کرد و هر گونه ابهامی در مورد مساله خط لوله صلح یا هر مساله دیگری را که در تقابل با خواسته آمریکا باشد، حل کرد.

وزیر نفت پاکستان نیز این نظریه را تایید کرد. وی در مصاحبه‌ با یکی از خبرگزاری‌های پاکستان گفت: «هند به هیچ قیمتی حاضر نیست رابطه نزدیک و سودآور خود را با آمریکا متشنج کند. این موضوع درتعاملات جهانی این کشور کاملا مشهود است.»

هند کشور وسیع و پر جمعیتی است که نیاز انرژی بسیار بالایی دارد. در این شرایط انعقاد قراردادهای هسته‌ای با کشورهای اروپایی و آمریکایی اهمیت زیادی برای بقای این سرزمین دارد. اما تا زمانی که این نیروگاه‌های هسته‌ای بزرگ به بهره برداری برسد هند نیاز انرژی خود را چگونه مرتفع می‌کند؟

خط لوله صلح که گاز طبیعی ایران را از طریق پاکستان به کشور هند انتقال می‌داد، می‌توانست نقش بزرگی در تامین انرژی این کشور داشته باشد. اما با کناره گیری هندی‌ها از شرکت در جلسات، انعقاد این قرارداد در ‌هاله‌ای از ابهام قرار گرفت، زیرا بازار هدف که بازار مصرف هند بود از چرخه خارج شده است.

پاکستان

برخی بر این باورند که فشارهای آمریکا روی کشور پاکستان نیز می‌تواند به این طرح آسیب وارد کند و پاکستان را هم از همراهی با ایران در اجرای پروژه بازدارد. این پیش‌بینی با توجه به اینکه سران پاکستان نیز بارها نزدیکی رابطه خود را با کشورهای غربی و آمریکا نشان داده‌اند چندان غیر‌محتمل نیست. البته این طرح تبعات اقتصادی مثبتی برای پاکستان دارد و همین مساله سبب می‌شود تا در مورد کنار کشیدن پاکستانی‌ها از این طرح‌تردیدهای زیادی وجود داشته باشد.

واشنگتن پست در این مورد نوشت: «پاکستان علاوه‌بر تامین سهم زیادی از گاز مورد نیاز خود می‌تواند درآمد کلانی از طریق‌ترانزیت گاز به کشور هند به دست آورد. این یعنی تغییری بزرگ در عملکرد اقتصادی پاکستان و به همین دلیل پاکستانی‌هایی که به شکوفایی اقتصادشان علاقه‌مند هستند از این طرح حمایت می‌کنند.»

وزیر نفت و انرژی پاکستان و دیگر سران این کشور نظریه کنار کشیدن پاکستان از این پروژه را کاملا تکذیب می‌کنند. آنها بارها اعلام کرده‌اند برای تامین نیاز مصرفی اقتصاد و صنعت رو به رشد خود به سوخت نیاز دارند و اجرای این طرح می‌تواند برای آنها بسیار مفید باشد.

یکی از معاونان وزیر انرژی پاکستان در مورد پایبندی این کشور به توافق گازی با ایران گفت: «حتی اگر دولت پاکستان تغییر کند اسلام آباد به این توافق متعهد خواهد بود و در این زمینه زیربار فشار آمریکا نخواهد رفت.»

وزیر انرژی پاکستان در مصاحبه با دیلی تایمز گفت: «اهمیت خط لوله انتقال گازطبیعی ایران- پاکستان- هند برای اقتصاد پاکستان به حدی است که سران کشور تاکید کردند حتی در صورت عدم حضور هند نیزساخت خط لوله و طرح انتقال گاز را پیگیری خواهند کرد.»

اما آیا ساخت این خط لوله ۲۷۰۰ کیلومتری بدون حضور هند که بازار هدف این پروژه است برای ایران صرفه اقتصادی خواهد داشت؟