بازارها به «اوباما» رای می‌دهند یا «مک‌کین»؟

عکس:AP

ارزیابی «دنیای اقتصاد» از تاثیر سیاست‌های اقتصادی «جمهوری‌خواهان» و «دموکرات‌ها» بر بورس تهران. ارتباط نتیجه انتخابات با بازارها

شادی آذری

حامیان مک‌کین مدعی هستند که وال استریت جمهوری‌خواهان را ترجیح می‌دهد. از سوی دیگر حامیان اوباما می‌گویند که ارزش سهام در دوران رییس‌جمهوری‌های دموکرات افزایش یافته است.

به راستی وقتی بحث بازار سهام مطرح است، آن هم در چنین اوضاع پرنوسانی، آیا مهم است که چه کسی به عنوان رییس‌‌جمهوری انتخاب می‌شود؟

هم بله و هم نه. سیاستمداران بر اقتصاد تاثیرگذارند و سیاستمداران آمریکا می‌توانند نقشی مهم در چگونگی خروج از بحران کنونی ایفا کنند. اما تحلیلگران می‌گویند هیچ‌یک از نامزدهای ریاست‌جمهوری آمریکا نمی‌توانند درمانی برای وال استریت بیمار امروز باشند.

ران فلورانس، مدیر بانک خصوصی ولز فارگو می‌گوید «اقتصاد ماشینی بسیار بسیار بزرگ است و رییس‌جمهوری تنها یک بوروکرات دولتی است.»

به علاوه اغلب تحلیلگران بر این باورند که این بازار سهام بیمار هیچ چاره‌ای ندارد مگر اینکه تا سال آینده صبر کند و این هیچ ربطی به کسی که به کاخ سفید وارد می‌شود، ندارد و تاریخ به احتمال زیاد اعتبار پیروزی را به او می‌دهد حتی اگر او نتوانسته باشد کاری برای ارزش سهام انجام دهد. مساله زمان است و هیچ زمانی برای رییس‌جمهوری آینده بهتر از این نیست.

با وجود این بازار سهام تنها بخشی از کل اقتصاد است و چه رییس‌جمهوری اوباما باشد و چه مک‌کین، ایالات متحده نیازمند خروج از رکودی است که هنوز سختی آن رخ ننمایانده است. هر نامزدی که به عنوان رییس‌جمهوری آمریکا انتخاب شود به محض سوگند خوردن با کسری بودجه‌ای حدود ۵۰۰میلیارد دلاری مواجه خواهد شد که انتظار می‌رود در سال آینده بالغ بر یک تریلیون دلار شود.

به دلیل وجود کسری بودجه، بیش از آنکه سیاست‌های رییس‌جمهوری جدید بر مسائل مالی تاثیر گذارد، این اوضاع مالی خواهد بود که بر سیاست‌های رییس‌جمهوری جدید تاثیرگذار خواهد شد.

جان لینچ، تحلیلگر ارشد بازار در مرکز سرمایه‌گذاری اورگرین می‌‌گوید: «کل این بحران مالی حداقل برای یک سال اول می‌تواند حربه‌ای تبلیغاتی باشد.»

البته شکی نیست که تفاوت‌هایی در تاثیر مک‌کین و اوباما بر کسب و کار آمریکا و در پی آن بر ارزش سهام خواهد بود. رابرت فلوهلیک یک استراتژیست سرمایه‌گذاری در دویچه بانک می‌گوید احتمال دارد که در صورت ریاست‌جمهوری اوباما بخش انرژی جایگزین به خوبی عمل کند و در صورت امضای معاهده‌های تجاری توسط او صنایع کاغذ و فولاد نیز دوران خوبی را تجربه کنند و در صورت انتخاب مک‌کین شرکت‌های بزرگ انرژی سود خوبی خواهند داشت چون او از مالیاتی که بر سودهای کلان تخصیص می‌یابد، حمایت نمی‌کند و شرکت‌های مالی سود خواهند برد چون او با مالیات بر سود سرمایه‌های درازمدت و مالیات بر سود سهام نیز مخالف است. فلوهلیک می‌گوید: «البته انتظار نداشته باشید رییس‌جمهوری بعدی بگوید من تسلیم این بحران اقتصادی شده‌ام و همه برنامه‌هایم را قصد دارم دور بیاندازم.»

جریان‌هایی تاریخی وجود دارد که می‌تواند در یافتن ارتباط بین انتخاب رییس‌جمهوری و عملکرد بازارها در پی آن انتخاب، راهگشا باشد. اما مساله این که چه قدر این جریان‌های تاریخی را جدی بگیریم.»

به عنوان مثال شاخص میانگین صنعتی داوجونز و شاخص استاندارد اندپورز ۵۰۰، بازده‌های بهتری را طی دوران ریاست‌جمهوری دموکرات‌ها به ثبت رسانده‌اند. اما این موضوع نمی‌تواند ثابت کند که سیاست‌های دموکرات‌ها می‌تواند موجب رونق بازارهای سهام شود، چون در عین حال شاخص‌های عمده در دوران کنگره جمهوری‌خواهان بهتر از کنگره دموکرات‌ها بازده داشته‌‌اند.الگوی دیگری که نشان دهنده عملکرد چهار ساله بازار سهام است توسط تاریخدان بازارها یل هیرش و در تئوری چرخه انتخاب ریاست‌جمهوری وی مطرح شده است. این تئوری حکایت از آن دارد که عملکرد بازار سهام در سال انتخابات ریاست‌جمهوری خوب است، این عملکرد در سال پس از انتخابات بد است و سپس تا انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی بهبود می‌یابد. این الگو در بیشتر سال‌های قرن جاری صدق کرده است و البته در دو دوره ریاست‌جمهوری بوش به بوته آزمایش گذارده شده است.

اما سیاست پولی فدرال رزرو بیش از تاثیر رییس‌جمهوری می‌تواند این الگو را توجیه کند. براساس تحقیقات اساتید دانشگاه‌های ایلینویز و ویسکانسین که در سال ۲۰۰۷ انجام شد، فدرال رزرو تمایل دارد که در نیمه دوم دوره ریاست‌جمهوری نرخ بهره را کاهش دهد و کاهش نرخ بهره مشوق وام‌گیری و هزینه است.

البته سرمایه‌گذاران نباید تحت تاثیر واکنش‌های زود هنگام پس از اعلام نتایج انتخابات قرار گیرند. به عنوان مثال شاخص داوجونز پس از آن که رییس‌جمهوری آمریکا، هوور در سال ۱۹۲۸ انتخاب شد، افزایش یافت و یک‌سال پس از آن دچار سقوط شد و رکود بزرگ را در پی داشت.