دنیای اقتصاد - به گفته رییس IMF، هفته گذشته از بین رفتن اعتماد مردم به نظام بانکی موجب از بین رفتن اعتماد کشورهای مختلف به یکدیگر شد. اما با ارائه بسته‌های نجات اقتصادی در برخی از کشورهای جهان از جمله اروپا و آمریکا در آغاز هفته جاری شاهد رشد بازارهای مالی بودیم و خبر خوشحال‌کننده‌تر رشد ارزش سهام در کشورهای آسیایی بود. اما هنوز تا تثبیت بازار‌های مالی و احیای اقتصاد جهانی فاصله زیادی باقی مانده است. با حضور رییس صندوق بین‌المللی پول تشکیل شد

اجلاس مشترک صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی

مونا مشهدی رجبی

اهمیت بحران اقتصادی و بحران‌های بازارهای مالی سبب شد تا صندوق بین‌المللی پول جلسه ای را با بانک جهانی برگزار کند تا در مورد راهکاری قابل قبول در کاهش تنش‌ها و فشارهای جهانی با یکدیگر به بحث و گفت‌وگو بنشینند.

دو مینیک استرواوس کان، رییس صندوق بین‌المللی پول در سخنرانی پایانی جلسه که روز سیزدهم اکتبر سال جاری انجام شد، بحران اقتصادی امروز دنیا را با بحران سال ۱۹۳۰ میلادی مقایسه کرد و گفت: «هم‌اکنون ما وظیفه بزرگی داریم و این وظیفه استفاده از تمامی ابزارهای اقتصادی موجود برای محدود کردن آسیب‌هایی است که این بحران به اقتصاد جهان وارد می‌کند.»

وی افزود: «هفته گذشته از بین رفتن اعتماد مردم به نظام بانکی موجب از بین رفتن اعتماد کشورهای مختلف به یکدیگر شد. اما با ارائه بسته‌های نجات اقتصادی در برخی از کشورهای جهان از جمله اروپا و آمریکا در آغاز هفته جاری شاهد رشد بازارهای مالی بودیم و خبر خوشحال‌کننده‌تر رشد ارزش سهام در کشورهای آسیایی بود.

اما هنوز تا تثبیت بازار‌های مالی و احیای اقتصاد جهانی فاصله زیادی باقی مانده است.» رییس صندوق بین‌المللی پول ادامه داد: «مداخله در بازارهای مالی برای دور کردن بحران و بازگرداندن ثبات کاری ضروری و با اهمیت است ولی کافی نیست.

ما باید از تمامی ابزارهای مدرن اقتصاد کلان برای محدود کردن آسیب بحران‌های مالی و اقتصادی به بدنه داخلی و زیر ساختی اقتصاد استفاده کنیم.

در صورتی‌که این بدنه داخلی آسیب ببیند بر طرف کردن مشکل به سختی ممکن خواهد بود و حتی ممکن است بیشتر از یک دهه به طول بینجامد.»

جهان از بحران دهه ۱۹۳۰ درس گرفت

هم‌اکنون اقتصاد جهان بحرانی‌ترین وضعت را بعد از رکود دهه ۱۹۳۰ میلادی تجربه می‌کند. اما از آنجا که ما از آن بحران درس گرفتیم، آسان‌تر می‌توانیم بحران کنونی را پشت سر بگذاریم. رهبران اقتصادی و سیاسی دنیا دریافتند حل بحران کنونی نیازمند همکاری تنگاتنگ کشورها با یکدیگر است.

به همین دلیل در هفته گذشته جلسات مختلفی در واشنگتن و پاریس برگزار شد و رهبران سیاسی و اقتصادی کشورهای صنعتی با ارائه طرح‌های مختلفی برای حل بحران دنیا چاره اندیشی کردند. رهبران کشورهای گروه هفت و پانزده کشور صنعتی اروپا در کنار کشورهای گروه بیست که تلفیقی از کشورهای درحال توسعه و صنعتی جهان هستند بر ضرورت یکپارچه بودن فعالیت‌های جامعه جهانی تاکید کردند.در این جلسات به تمامی ابعاد بحران مالی دنیا اشاره شد.

مسائلی از قبیل سیالیت، کمبود سرمایه بانک‌ها، کاهش اعتماد مردم به نظام بانکی و در نهایت وام‌های بحران زای بانکی که ریشه اصلی تمامی مشکلات دنیای امروز است. کشورهای گروه هفت تصمیم گرفتند تا از تمامی ابزارهای موجود برای حفاظت سیستماتیک از نظام بانکی کشورهای خود استفاده کنند. مکانیزم حمایتی این گروه تزریق پول به اقتصاد و نظام بانکی بود که در اغلب آنها نیز به اجرا درآمد. گوردون براون در این مورد گفت: «بدون شک اجرای این طرح نجات سبب می‌شود تا در عرض چند روز آینده اعتماد مردم به نظام مالی و اقتصادی دوباره احیا شود.»

کشورهای اروپایی نیز در اجلاس پاریس اعلام کردند تا انتهای سال آینده با تضمین‌های بین بانکی و افزایش اعتبارات بانک‌ها برای ارائه وام، نظام بانکی این کشورها کاملا اصلاح خواهد شد. البته این طرح نیز با مداخله مستقیم دولت اجرا می‌شود.

قرار بر این است طرح نجات اقتصاد آمریکا در برخی دیگر از کشورها از قبیل استرالیا و روسیه نیز اجرا شود. به همین دلیل کان تاکید کرد برنامه هایی که کشورهای مختلف برای خروج از بحران استفاده می‌کنند، نباید کاملا مشابه هم باشد ولی نکته با اهمیت هم‌راستا بودن با یکدیگر و توجه به یک هدف واحد است. وی در این مورد گفت: «ما راه درازی در پیش داریم و ضرورتی وجود ندارد که برای طی این مسیر از سیاست‌های یکسان استفاده کنیم.

ما باید با یکدیگر در مورد سیاست‌های خود صحبت کنیم و به تاثیر سیاستی که در کشورمان اجرا می‌شود روی وضعیت اقتصادی کشورهای دیگر توجه داشته باشیم. جلسات گسترده هفته گذشته آغازگر راهی دشوار برای تعامل نزدیکتر دنیا در حل بحران مالی کنونی بود.»

رشد اقتصاد جهان

بحران مالی، رشد قیمت مواد غذایی و رشد قیمت انواع سوخت‌ها در ماه‌های گذشته سبب شد تا پیش‌بینی ما در مورد رشد اقتصاد جهان در سال ۲۰۰۹ میلادی تغییر کند. پیش‌بینی می‌شود اقتصاد جهان در سال ۲۰۰۹ میلادی ۳درصد رشد کند که کمتر از برآورد رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۰۸ میلادی است.حال سوال اینجاست که کشورهای مختلف جهان باید چه عکس‌العملی داشته باشند. صندوق بین‌المللی پول کشورهای مختلف جهان را به سه دسته تقسیم کرده است. اول اقتصادهای توسعه یافته یا پیشرفته، دوم اقتصادهای در حال گذار و سوم اقتصادهای در حال توسعه.

اقتصادهای توسعه یافته: این دسته از کشورها باید از ابزارهای مالی برای کاهش فشار اقتصادی استفاده کنند. این ابزار باید زمانی استفاده شود که فشار مالی در بیشترین حالت خود است. با کمک ابزارهای مالی باید از میزان فشار کاسته شود تا تاثیر مخرب این فشار بخش‌های دیگر اقتصاد را درگیر نکند. به عنوان نمونه می‌توان به زمانی اشاره کرد که بحران مالی و بحران بازار مسکن در بیشترین حالت خود است و اقتصاد در اثر این بحران با مشکلات زیادی مواجه شده است.

از طرفی دولت کشورهای پیشرفته نیز باید با مداخله در بازار و ارائه بسته‌های تشویقی از فشار مالی بکاهند. این کشورها باید با استفاده از سیاست‌های پولی مختلفی همچون تغییر نرخ بهره بانکی زمینه را با افزایش نرخ رشد اقتصادی کشور فراهم کنند.

اقتصادهای در حال گذار: از آنجا که اوضاع اقتصادی این کشورها بایکدیگر متفاوت است آنها عکس‌العمل‌های مختلفی در شرایط بحرانی نشان می‌دهند.

برخی از کشورها می‌توانند با استفاده از ذخایر خود کاهش سرمایه ایجاد شده در اقتصاد را جبران کنند، ولی برخی دیگر به دلیل کمبود منابع مالی از طریق تغییر نرخ بهره بانکی عمل می‌کنند و با این ابزار درون ریز سرمایه به اقتصاد را کنترل می‌کنند. برخی ممکن است برای تامین نیاز مالی خود نیازمند کمک سازمان‌های جهانی از قبیل صندوق بین‌المللی و بانک جهانی باشند.

اقتصادهای در حال توسعه: این دسته از کشورها تقاضای صادراتی کاهنده و دسترسی اندکی به اعتبارت تجاری جهانی دارند. برخی از کشورهای این دسته با مشکلات اقتصای دیگری دست و پنجه نرم می‌کنند. که مهم‌ترین آنها رشد قیمت مواد غذایی و سوخت و فشارهای ناشی از آنها است. رشدتورم یکی دیگر از مشکلاتی است که این کشورها با آن مواجه هستند.

رییس صندوق بین‌المللی پول با توجه به وضعیت بحرانی این دسته از کشورها از کشورهای صنعتی خواست تا در اثر بحران مالی کنونی کمک‌های خود را به این کشورها قطع نکنند، زیرا قطع کردن کمک به این کشورها ممکن است منجر به مرگ هزاران نفر از ساکنان کشورهای در حال توسعه شود.