مونا مشهدی رجبی
در ماه‌های اخیر گزارش‌های مختلفی در مورد رشد حجم تجارت و افزایش ارزش صادرات قاره آسیا در مقایسه با سال‌های قبل ارائه شده است.

صندوق بین‌المللی پول در گزارش اخیر خود می‌نویسد: «در نیمه اول سال 2008 میلادی حجم صادرات کشورهای قاره آسیا معادل یک سوم صادرات جهان بوده است در حالی که در مدت مشابه سال قبل حجم صادرات این منطقه کمتر از یک چهارم جهان بوده است.
بسیاری بر این باورند اصلی‌ترین دلیل رشد حجم صادرات این منطقه در مقایسه با دنیا توسعه اقتصادی و تجاری چین و افزایش صادرات این کشور بوده است.»به هر حال دلیل رشد جایگاه کشورهای قاره آسیا در عرصه تجاری دنیا هر چیزی که باشد هم‌اکنون نمی‌توان این منطقه را با اتهام‌های مختلف از چرخه اقتصادی دنیا حذف کرد یا نقش آن را نایده گرفت. در زیر خلاصه‌ای از گزارش صندوق بین‌المللی پول در این مورد را می‌بینید. این گزارش تاییدی دیگر بر جایگاه بالای کشورهای قاره آسیا در اقتصاد جهان است:
تقریبا تمامی خریداران کشورهای صنعتی دنیا به این واقعیت پی برده‌اند که نقش کشورهای قاره آسیا در عرصه تجاری جهان در حال افزایش است. هم‌اکنون در اغلب فروشگاه‌های کشورهای توسعه یافته کالاهای تولیدی آسیا دیده می‌شود و به دلیل قیمت پایین‌تر این تولیدات در مقایسه با تولیدات کشورهای غربی بیشتر از قبل مورد استقبال خریداران قرارگرفته است.
برخی یکی از دلایل رشد حجم تجاری کشور‌های قاره آسیا در مقایسه با دیگر نقاط جهان را رشد اقتصادی این منطقه می‌دانند. مطالعات نشان می‌دهد نرخ رشد اقتصادی کشورهای قاره آسیا در سال۲۰۰۷ میلادی بالاتر از کشورهای توسعه یافته بود و انتظار می‌رود این روند در سال جاری نیز تکرار شود.
این در حالی است که کشورهای توسعه یافته به دلایل مختلف با مشکلات اقتصادی دست وپنجه نرم می‌کنند و این مساله به کاهش توان تولیدی و به دنبال آن صادراتی این کشورها افزوده است.
در سال ۲۰۰۶ میلادی نقش کشورهای در حال توسعه آسیا در عرصه تجاری جهان ۳۴‌درصد بود در حالی که نقش این کشورها در سال ۱۹۹۰ میلادی تنها ۲۱‌درصد بوده است. شایان ذکر است در نیمه اول سال ۲۰۰۸ میلادی کشورهای قاره آسیا در مجموع ۳۸‌درصد از حجم صادرات دنیا را بر عهده داشتند و همین مساله سبب رشد جایگاه این منطقه در اقتصاد دنیا شد.
رشد حجم صادراتی این منطقه و به دنبال آن افزایش درآمد حاصل از این بخش سبب شد تا اقتصاد این کشورها بیشتر از قبل به درآمد صادراتی وابسته شود. درسال 1990 میلادی سهم تجارت یا به تعبیر بهتردرآمد صادراتی در تولید ناخالص داخلی این کشورها معادل 30‌درصد بوده است ولی در انتهای سال 2006 میلادی سهم صادرات در تولید ناخالص داخلی کشورهای قاره آسیا به 50‌درصد و در نیمه اول سال 2008 میلادی به بیشتر از 57‌درصد رسید. در میان تمامی کشورهای منطقه چین جایگاه ویژه‌ای دارد. این کشور در سال‌های گذشته با رشد بی‌سابقه اقتصادی و توسعه بی‌سابقه صنعتی روبه‌رو شد و این رشد سبب شد تا توان تولیدی و صادراتی این کشور نیز سیر فزاینده داشته باشد. این کشور که کلیدی‌ترین صار‌کننده قاره آسیا و یکی از بزرگ‌ترین صادر‌کنندگان دنیا است در سال 2006 میلادی بیشتر از 40‌درصد از مجموع صادرات کشورهای قاره آسیا را به خود اختصاص داده بود. این در حالی است که در سال 1990 میلادی سهم این کشور در تجارت قاره آسیا تنها 30‌درصد بوده است. در نیمه اول سال 2008 میلادی نقش چین در حجم تجاری قاره آسیا به حدود 50‌درصد رسید. مطالعات نشان می‌دهد بیشترین سهم از کالاهای صادراتی کشورهای قاره آسیا در کشورهای خارج از این منطقه مورد استفاده قرار می‌گیرد. در سال 2006 میلادی 51.9‌درصد از مجموع کالاهای صادراتی تولید شده در قاره آسیا به همین قاره صادر می‌شود، ولی در سال 2008 میلادی سهم کشورهای صنعتی و غیر‌آسیایی در این عرصه کمتر شد و آنها تمایل پیدا کردند بیشتر از قبل با دنیای خارج از قاره آسیا ارتباط داشته باشند.
جدول شماره یک بازار هدف تولیدات آسیایی و‌ درصد آن نسبت به کل صادرات این کشورها که توسط صندوق بین‌المللی پول ارائه شده است را می‌بینید.مطالعات نشان می‌دهد در سال‌های اخیر یکی از بارزترین ویژگی‌های تجاری کشورهای قاره آسیا این بود که کشورهای این قاره بیشترین سهم از کالاها را به کشورهای غیر‌آسیایی صادر می‌کردند.
این مساله سبب شد تا کشورهای مختلفی که در این منطقه وجود دارند بیش از پیش به دنیای خارج وابسته شوند و این وابستگی بیش از پیش به رشد اقتصادی این منطقه و تقویت قدرت آن در عرصه جهانی انجامید . رشد صنعتی این کشورها موجب شد تا نیاز آنها به وارد کردن تجهیزات صنعتی و کالاهای میانی بیشتر شد.
مطالعات نشان می‌دهد در سال گذشته میلادی سهم کالاهای میانی در واردات کشورهای آسیایی به ۶۵‌درصد از مجموع واردات این کشورها رسید. این در حالی است که در سال ۲۰۰۰ میلادی سهم این گروه از کالاها در واردات به کشورهای مذکور برابر با ۴۰‌درصد از مجموع واردات این کشورها بوده است. در جدول شماره دو سهم تعاملات تجاری میان کشورهای قاره آسیا در سال ۲۰۰۶ میلادی را می‌بینید.
دلایل تمایل آسیا به تجارت با خارج
در مورد دلایل تمایل کشورهای قاره آسیا به تجارت با دیگر کشورهای این منطقه دلایل مختلفی ذکر می‌شود.
برخی بر این باورند برقراری این رابطه نزدیک بین کشورهای قاره آسیا با دیگر کشورهای جهان این است که فاصله موجود بین کشورهای صنعتی و در حال توسعه کمتر می‌شود. از میان رفتن فاصله راه را برای نزدیک‌تر شدن دو منطقه و توسعه اقتصادی آسیا فراهم می‌کند.
طبق این نظریه تلاش آسیا برای نزدیک‌تر شدن به دنیای غرب و یکپارچه شدن با دیگر کشورهای دنیا از ۱۵ سال قبل اغاز شد و طی این سال‌ها اقتصاد این منطقه با سرعت بیشتری رشد کرد.
دومین دلیل محدود کردن تاثیر نرخ تبادل ارز در تعاملات تجاری بود. کشورهای قاره آسیا بسیاری از مایحتاج مصرفی و صنعتی خود را از کشورهای صنعتی دریافت می‌کردند. اگر این کشورها توان صادرات به کشورهای صنعتی را به‌دست می‌آوردند می‌توانستند تا اندازه زیادی تاثیر نوسانات نرخ تبادل ارز را در مبادلات تجاری خود حذف کنند.
به همین دلیل طی بیشتر از یک دهه گذشته کشورهای قاره آسیا گام به گام به سمت کشورهای صنعتی پیش رفتند و در نیمه اول سال ۲۰۰۸ میلادی حجم تبادلات آنها با کشورهای صنعتی به بالاترین سطح رسید.
دلیل سوم این است امضای توافق نامه‌های تجارت ازاد در کشورهای جهان به افزایش حجم تعاملات تجاری آسیا با غرب انجامید. امضای این توافق نامه‌ها بسیاری از موانع تجاری را از میان برد و زمینه را برای نزدیک‌تر شدن دو منطقه جهان فراهم کرد. به هر حال از میان رفتن محدودیت‌های تجاری سبب شد تا کشورهای در حال توسعه آسیا به بازار هدف کالاهای میانی و ابتدایی غرب تبدیل شوند و از طرف دیگر تولیدات نهایی کشورهای آسیایی وارد بازار کشورهای صنعتی شود و نیاز مردم این سرزمین‌ها را تامین کنند.