رفیعه هراتی - از آغاز سال ۲۰۰۷ قیمت غلات پابه‌پای تقریبا همه کالاها به شدت افزایش یافته است. این افزایش از تعدادی از تغییرات ساختاری بازار ناشی می‌شود که نشان می‌دهد قیمت بالاتر غلات تا مدتی با ما خواهد بود. این عوامل بدین قرار هستند: افزایش تقاضا در کشورهای در حال توسعه به ویژه هند و چین به دلیل جمعیت و افزایش درآمد خالص، تقاضا از طرف صنعت سوخت‌های زیستی، افزایش توسعه شهری و کاهش موجودی زمین‌های زراعی و مشکلات تامین آب (که تا حدی به تغییرات آب و هوایی مرتبط است). اما می‌توان گفت این عوامل برای مدتی شکل گرفته بوده‌اند و می‌توان آنها را دلیل افزایش تدریجی قیمت در دوره زمانی طولانی‌تر به شمار آورد نه یک افزایش شدید که در ۸ماه گذشته مشاهده شد. عوامل دیگری نیز بوده‌اند که قیمت غلات را افزایش داده‌اند؛ افزایش چشمگیر قیمت نفت طی همین دوره موجب افزایش قابل توجه هزینه تولید غلات از طریق افزایش هزینه کود شیمیایی شده است (تولید ذرت و گندم به کود شیمیایی وابسته است) و این امر موجب افزایش شدید هزینه‌های ذخیره‌سازی، حمل‌و‌نقل و توزیع غلات شده است.یک عامل دیگر که قابل اندازه‌گیری نیست و موجب افزایش قیمت‌ها شده، بهره تجمیعی در بازارها است. اکثر بازارهای کالا به دلار آمریکا وابسته هستند و کاهش کنونی ارزش دلار سرمایه‌گذاران را ترغیب کرده است از دارایی‌های به شکل کالا به عنوان وسیله دفاع استفاده کنند. انتظارات تورم‌زای فزاینده نیز سرمایه‌گذاران را به بازارهای کالا ترغیب کرده است. زیرا تلاطم در بازارهای مالی به طور کلی موجب شده است بازارهای کالا به عنوان پناهگاه امن به نظر برسند. یک موضوع دیگر در بررسی تاثیر سرمایه‌گذار بر بازار غلات این است که معمولا فقط ۲۰درصد از محصول گندم جهان مورد معامله قرار می‌گیرد و ۷درصد از محصول برنج جهان صادر می‌شود. این امر خطر بی‌ثباتی قیمت را افزایش می‌دهد و بدین معنی است که تنها یک تغییر اندک در عرضه و تقاضا موجب تغییر بیشتر در قیمت‌های بین‌المللی می‌شود. (معمولا قیمت داخلی غلات بسیار پایین‌تر از قیمت بین‌المللی است). به‌رغم این عوامل، اصول بازار نقش مهمی در افزایش قیمت غلات ایفا ‌کرده است. تقاضا به شدت افزایش یافته و ذخایر جهانی در سال زراعی ۲۰۰۸-۲۰۰۷ به پایین‌ترین حد خود رسیده است که موجب کاهش عرضه شده است. تعدادی از کشورهای اصلی تولیدکننده غلات از شرایط نامساعد آب و هوایی لطمه دیده‌اند برای مثال، کالاهای اصلی بخش کشاورزی استرالیا که از خشکسالی شدید دو سال گذشته آسیب دیده‌اند، بسیار اندک بودند. ظاهرا ذخایر گندم در پایین‌ترین سطح خود از سال ۱۹۸۰ قرار دارند.

اما پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ محصول جهانی گندم فراوان شود که این امر موجب بهبود اندک ذخایر خواهد شد. وزارت کشاورزی آمریکا رشد بسیاری را در مساحت کاشت گندم در آمریکا گزارش می‌دهد و آمار منتشر شده از کاشت گندم توسط کشاورزان کانادایی در سال ۲۰۰۸، ۲/۱۶درصد افزایش مساحت را نسبت به سال ۲۰۰۷ نشان می‌دهد. مقامات چین اعلام کردند احتمال فراوانی محصول در استان‌های هنان و شانگ‌ونگ که اصلی‌ترین استان‌های کاشت گندم هستند، وجود دارد و امسال در هندوستان نیز محصول بی‌سابقه پیش‌بینی می‌شود زیرا دولت فرمان واردات گندم را صادر کرده است. محصول کشورهای عضو اتحادیه اروپا بیشتر از ۱۲۰میلیون تن سال گذشته خواهد بود و تخمین زده می‌شود ۵/۱۳۷میلیون تن باشد. کاشت به دلیل تعلیق موقت تهیه نیازمندی‌ها افزایش خواهد یافت و باران فراوان در بیشتر نقاط نوید محصول بسیار را می‌‌دهد.

به سبب این گزارش‌های امیدوارکننده، قیمت گندم کاهش یافته است و در نیمه ماه مه تقریبا ۴۰درصد کمتر از اوج خود در نیمه ماه مارس بود. اما بر طبق محاسبات اختلاف محصول نسبت به استفاده کل زیاد نیست و پیش‌بینی افزایش ذخایر طی سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ ناچیز است. واحد اطلاعات مجله اکونومیست پیش‌بینی می‌کند قیمت‌ها تا فصل سوم سال ۲۰۰۸ کاهش می‌یابند. تا پایان امسال، چشم‌انداز عرضه سخت‌گیرانه گندم در سال ۲۰۱۰-۲۰۰۹ موجب اعمال فشار صعودی بر قیمت‌ها خواهد شد. پیش‌بینی کمبود برنج و ذرت موجب جانشینی گندم برای خورد و خوراک خواهد شد و بنابراین پیش‌بینی می‌شود قیمت‌ها در سال ۲۰۱۰-۲۰۰۹ در این سطح بالا تثبیت شود. تا چندی قبل، دلالان توجه چندانی به بازار ذرت نداشتند، اما تا حدی به دلیل علاقه اخیر آنها به این بازار، پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ قیمت ذرت افزایش یابد.تقاضا برای ذرت به شدت افزایش یافته است؛ بیش از ۸درصدی که در سال ۲۰۰۸-۲۰۰۷ تخمین زده شده است.

دو عامل مسوول این افزایش شدید است: قیمت نسبتا بالای محصولات دانه‌های روغنی که موجب تبدیل غذای حیوانات به ذرت شد و افزایش سریع در استفاده از ذرت برای تولید اتانول در آمریکا. ترکیب این دو روند افزایش دائمی در تعداد جهانی دام است. در حال حاضر سیاست‌های آمریکا تولید داخلی اتانول را از طریق اعتبارات مالیاتی برای مواد مخلوط‌کننده و تعرفه برای واردات اتانول برای سوخت ترویج می‌کند. حدود ۳۰درصد از ذرت داخلی آمریکا برای تولید اتانول در سال ۲۰۰۸-۲۰۰۷ به کار خواهد رفت. (اما مشخص نیست که آیا دولت جدید در آمریکا در ژانویه سال ۲۰۰۹ به علت رابطه اتانول با قیمت رو به رشد غذا سیاست جایگزینی در قبال اتانول اتخاذ خواهد کرد یا خیر). در دیگر مناطق، عامل اصلی افزایش تقاضا تغذیه دام است. بخش عمده آن تغذیه طیور است. در چین، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده ذرت پس از آمریکا، پیش‌بینی می‌شود تقاضا برای محصولات طیور و خوک به علت هجوم گردشگران برای بازی‌های المپیک افزایش یابد.

چشم‌انداز عرضه، روند اخیر رو به افزایش قیمت را تایید می‌کند. بسیاری از کشاورزان آمریکا به محصولات سودآورتری چون سویا روی آورده‌اند، در حالی که کشت‌ها در آمریکا در اوایل سال ۲۰۰۸ از شرایط نامساعد آب و هوایی متاثر شد. کسری آمریکا تا حدی با افزایش محصول از طرف تولیدکنندگان آمریکای لاتین جبران خواهد شد اما پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ ذخایر به پایین‌ترین حد خود طی بیست سال گذشته برسد و محصول فراوان در سال ۲۰۰۹ تنها کاهش ذخایر جهان را کند می‌کند اما آن را متوقف نمی‌نماید.

در حالی که قیمت دیگر غلات در سال ۲۰۰۷ به شدت افزایش یافت، بازار جهانی برنج کاملا غیرفعال بود، اما عدم موازنه از چند سال قبل به وجود آمده بود.

بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط وزارت کشاورزی آمریکا، در شش سال گذشته مصرف با میانگین سالانه ۵/۱۰میلیون تن، از تولید بیشتر بوده است. انتظار می‌رود این روند در سال ۲۰۰۸-۲۰۰۷ ادامه یابد و مصرف تا ۳میلیون تن از تولید فراتر رود و ذخایر جهانی برنج تا ۴میلیون تن کاهش یابد.

در اوایل سال ۲۰۰۸ این بازار به جنب‌وجوش افتاد، زیرا بسیاری از عوامل منطقه‌ای به طور قابل توجهی به فشار صعودی قیمت‌ها اضافه شد که به موازنه عرضه و تقاضا اشاره داشت: تعدادی از کشورهای صادرکننده برنج، صادرات برنج را ممنوع یا محدود کردند (در تلاش برای مهار کردن فشارهای ناشی از تورم داخلی)، که این امر موجب دشواری عرضه شده است. در طرف تقاضا، کشورهای کمی برای برآورده کردن تقاضا به شدت به واردات وابسته هستند. بنگلادش امسال حدود ۵/۱میلیون تن برنج وارد خواهد کرد تا زیان ناشی از توفان در اواخر سال ۲۰۰۷ را جبران کند و پیش‌بینی می‌شود میانمار نیز امسال در نتیجه صدمه ناشی از توفان به محصول مجبور به وارد کردن برنج شود. اندونزی و فیلیپین واردکنندگان اصلی هستند و اگر عرضه بین‌المللی برای مدت طولانی محدود شود، صدمه خواهند دید. دولت اندونزی در تلاش برای تثبیت بازار در ماه مه اعلام کرد یک میلیون هکتار زمین برای افزایش تولید برنج اختصاص خواهد داد و دولت تایلند در ماه مه ۱/۲میلیون از ذخایر برنج را آزاد کرد. با وجود این، همه نشانه‌ها حاکی از رکورد در تولید برنج در سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ است. عرضه برنج برای برآوردن تقاضای تجاری عادی در سال ۲۰۰۸ کافی است (و در دو فصل آینده نیز چنین خواهد بود).