شلیک نهایی به دیکتاتور
شلیک نهایی به سرهنگ
معمر قذافی، دیکتاتور پیشین لیبی، روز پنجشنبه در زادگاهش و به دست مخالفان خود کشته شد
احسان ابطحی
«فرزندان من آیا مرا میکشید؟ فرزندان من، من قذافی هستم، من رهبر شما هستم، چهکار میکنید؟»
این آخرین جملات سرهنگ معمر قذافی، دیکتاتور پیشین لیبی لحظاتی قبل از مرگ بود. قذافی برخلاف آنچه میاندیشید به سرنوشت دیگر دیکتاتورهای جهان دچار شد.
سرهنگ قذافی، روز پنجشنبه، پس از ۴۲ سال دیکتاتوری در لیبی، در زادگاهش، سرت، اندکی پساز دستگیری کشته شد.
شلیک نهایی به سرهنگ
معمر قذافی، دیکتاتور پیشین لیبی، روز پنجشنبه در زادگاهش و به دست مخالفان خود کشته شد
احسان ابطحی
«فرزندان من آیا مرا میکشید؟ فرزندان من، من قذافی هستم، من رهبر شما هستم، چهکار میکنید؟»
این آخرین جملات سرهنگ معمر قذافی، دیکتاتور پیشین لیبی لحظاتی قبل از مرگ بود. قذافی برخلاف آنچه میاندیشید به سرنوشت دیگر دیکتاتورهای جهان دچار شد.
سرهنگ قذافی، روز پنجشنبه، پس از ۴۲ سال دیکتاتوری در لیبی، در زادگاهش، سرت، اندکی پساز دستگیری کشته شد. او دیکتاتوری دمدمی مزاج و نامتعادل بود که تلاش میکرد خود را سیاستمداری فیلسوف معرفی کند. او دیپلماسی مرگبار و عقایدی منحصر به فرد داشت که با لباسهای عجیب و غریب و عینکهای تیره آفتابی بیشتر یادآور شخصیتهای کارتونی بود تا رهبر یک کشور نفتخیز مهم در کرانه خاورمیانه و شمال آفریقا.سرهنگ معمر قذافی ۴۲ سال با مشت آهنین بر مردم لیبی حکومت کرد و به خود القابی نظیر «پادشاه فرهنگ» و «شاه شاهان آفریقا» داده بود.
او در صحنه جهانی یک بازیگر بود؛ اما به طرزی غیرمنتظره، تغییر عقیده داد و تلاش کرد، چهرهای جدید از خود به نمایش بگذارد.
رونالد ریگان، رییسجمهوری جمهوریخواه ایالاتمتحده که بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۹ میلادی این مقام را برعهده داشت، قذافی را «سگ هار خاورمیانه» توصیف میکرد.
انور سادات، رییسجمهوری پیشین مصر هم زمانی درباره قذافی گفت که یا او صد در صد دیوانه است یا شیطان او را تسخیر کرده است. برخی دیگر هم درباره او میگفتند که هر دو مورد درباره قذافی صدق میکند.
زمانی که سرهنگ قذافی در سال ۱۹۶۹ میلادی با کودتایی بدون خونریزی سلطان ادریس اول را سرنگون کرد، یک دیپلماسی ماجراجویانه را پیش گرفت. او به دنبال آرمانشهر رویایی خودش بود که بتواند بر شمال آفریقا حکومت کند و رویای آفریقای متحد را در سر میپروراند. قذافی هم کمونیسم و هم کاپیتالیسم را نفی میکرد و نظام سیاسی خود را «جماهیریه» و یا «جمهوری تودهها» نامیدهبود.
قذافی به سرعت به یک معضل بزرگ در سطح بینالمللی تبدیل شد. لیبی قذافی، گروههای شورشی تاسیس و آنها را برای عملیات تروریستی گسیل میکرد. قذافی زمانی به دنبال سلاحهای اتمی رفت و عملیات تروریستی علیه غرب انجام میداد که مهمترین آن بمبگذاری علیه پرواز شماره ۱۰۳ پان آمریکن بر فراز دهکده لاکربی در اسکاتلند بود. زمانی که ایالاتمتحده شکار تروریستها در سرتاسر جهان را آغاز کرد، قذافی دیپلماسی خود را به طرزی شگفتآور و باورنکردنی تغییر داد، قراردادهای نفتی با غرب به امضا رساند و کمکهای پشت پرده به آژانسهای اطلاعاتی آمریکا در جنگ بینالمللی علیه تروریسم ارائه داد. اما این «بهار عربی» و خیزشهای مردمی علیه مستبدان در خاورمیانه بود که منجر به قیام علیه حکومت قذافی شد و او را به هدف نیروهای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی - ناتو تبدیل کرد و نهایتا منجر به سقوط او شد. داستان قذافی روز پنجشنبه در زادگاهش، سرت، در کرانه جنوبی دریای مدیترانه پایان یافت. قذافی در زمان مرگ ۶۹ سال سن داشت.تنها پسر یک گلهدار بیسواد بادیهنشین، در سال ۱۹۴۲ میلادی در چادری که از پوست بز ساخته شده در ۲۰ کیلومتری شهر سرت زاده شد. او سالهای ابتدایی زندگی خود را در بیابانهای لیبی گذراند. پدرش پسانداز کرد و از دیگران پول قرض گرفت تا بتواند پسرش را به مدرسه بفرستد. آنجا بود که او هر روز به رادیو قاهره و سخنان جمال عبدالناصر، رییسجمهوری پان عرب مصر و رهبر جنبش مستقل در جهان عرب گوش میداد. او همان زمان به همکلاسیهایش گفت که باید به ارتش بروند: «این تنها راه برای برپایی انقلاب است.»
قذافی ۱۴ سالهبود که اولین تظاهرات در حمایت از ناصر را سازماندهی کرد. در ۱۹ سالگی او اولین اقدام برای سرنگونی حکومت فاسد مورد حمایت غرب یعنی حکومت سلطان ادریس را برداشت و وارد آکادمی سلطنتی نظامی در بنغازی شد.
او سپس دوستان و همکارانش را جمع کرد و استانداردهای اخلاقی خود را به آنان توضیح داد: «تنباکو و الکل مصرف نکنید، قمار بازی نکنید، سمت زنان نروید و روزی ۵ بار نماز بخوانید.» در سال ۱۹۶۶ میلادی او در بریتانیا تاکتیکهای نظامی خواند و زبان انگلیسی آموخت.
در اول سپتامبر سال ۱۹۶۹ میلادی، قذافی ۲۷ ساله به همراه گروه «افسران آزاد» سلطان ادریس را در کودتایی بدون خونریزی سرنگون کرد. قذافی سپس به ایستگاه رادیو تلویزیون دولتی رفت و برای مردم لیبی سخن گفت.
او پس از به قدرت رسیدن، کتابی به نام کتاب سبز نوشت و عقاید خود را در آن کتاب شرح داد، کتابی که بعضا به شدت خندهآور بود.
***
سرهنگ قدافی روز پنجشنبه در شرایطی به دست مخالفانش کشتهشد، که این اتفاق، پرسشهای فراوانی را برای مردم و افکار عمومی مطرح کرد. اکنون این سوال مطرح است که چرا سرهنگ قذافی زنده دستگیر نشد تا بتوان او را در دادگاهی عادلانه مورد محاکمه قرار داد.
محمود جبرئیل، نخستوزیر موقف دولت انتقالی لیبی گفت که قذافی با شلیک مستقیم به سرش در تبادل آتش میان مخالفان و طرفدارانش کشته شدهاست. تصاویر تلویزیونی همچنین نشان میدهند که قذافی توسط انقلابیون روی زمین کشیده شده است. قذافی که همواره مخالفانش را موش خطاب میکرد مانند صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق از داخل یک گودال که شبیه سوراخ موش بود بیرون کشیده شد.
این در حالی است که مقامات حقوق بشری از جمله کمیسر عالی سازمان ملل در امور حقوق بشر خواستار تحقیق درباره نحوه کشته شدن قذافی شدهاست. عفو بینالملل هم درخواستی مشابه ارائه دادهاست. در واکنش به مرگ قذافی، نیکلا سارکوزی، رییسجمهوری فرانسه گفت که مرگ او نشاندهنده این است که عملیات ناتو نتیجه بخش بودهاست. هوگو چاوز، رییسجمهوری ونزوئلا و از متحدان قذافی اما مرگ او را تاسفبار خواند و گفت که «آنها او را به قتل رساندند.»
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالاتمتحده که در اسلامآباد، پایتخت پاکستان به سر میبرد هم گفت که مرگ قذافی به معنای آغاز دورهای جدید برای مردم لیبی است. همزمان گزارشها حاکی از آن است که جسد قذافی قرار است به طور مخفیانه دفن شود. خبرهای دیگر اما حکایت از آن دارند که ممکن است جسد او برای مدتی نگه داشته شود.
معتصم دیگر فرزند قذافی هم در درگیریهای روز پنجشنبه کشته شد. این در شرایطی است که اخبار ضد و نقیضی درباره سرنوشت سیفالاسلام گزارش شدهاست.
عکس: ایسنا
ارسال نظر