پایان هژمونی آمریکا؛ میراث یازدهم سپتامبر

برج‌های دوقلو پس از برخورد هواپیما - ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱

احسان ابطحی

صبح روز یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، چشم‌انداز آینده آمریکا به اندازه آسمان صاف و شفاف منهتن، روشن بود. قیمت نفت خام بشکه‌ای ۲۸ دلار بود و دولت فدرال حتی مازاد بودجه هم در اختیار داشت. حتی با وجود ترکیدن حباب مشهور به دات کام، اقتصاد ایالات‌متحده در حال بهبود بود و قدرتمندترین کشور جهان در صلح به سر می‌برد. ده سال بعد اما قیمت نفت‌خام به حدود بشکه‌ای ۱۱۵ دلار رسیده‌است. آمریکا برای سال ۲۰۱۱ با کسری بودجه‌ای معادل ۵۸۰/۱ میلیارد دلار مواجه است که بیشترین کسری بودجه تاریخ آمریکا به شمار می‌رود. بعد از فروپاشی اقتصادی سال ۲۰۰۸، اقتصاد آمریکا به شدت با بحران مواجه است. نیروهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا همچنان در جنگ به سر می‌برند و با شورش‌ها و تروریسم از افغانستان و پاکستان گرفته تا نیجر و یمن دست به گریبان هستند.

دریاسالار مایک مولن، رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا بدهی‌های ملی این کشور را بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت ایالات‌متحده توصیف کرده‌است. کاهش رتبه اعتباری آمریکا از سوی موسسه استاندارد اند پورز نشان می‌دهد که جایگاه این تنها ابر‌قدرت جهان به شدت دچار تزلزل شده‌است. اگرچه میان حوادث سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی و وضعیت اقتصادی امروز آمریکا ارتباط مستقیمی وجود ندارد اما کافی است که به خاطر آوریم هزینه آنچه که جنگ جهانی علیه تروریسم نامیده می‌شد به بیش از ۲ هزار میلیارد دلار رسیده‌است که دو برابر هزینه‌های جنگ ویتنام است. واکنش جورج بوش، رییس‌جمهوری ایالات‌متحده به حمله به برج‌های دوقلو، آغاز دو جنگ در عراق و افغانستان، یکجانبه‌گرایی به بهانه از دست دادن دوستان و متحدان و تلاش برای برقراری لیبرال دموکراسی در سرتاسر خاورمیانه بود. سیاست‌های افراط‌گرایانه بوش و دولت او همبستگی همیشگی میان آمریکا و اروپا را شکننده کرد و باعث افت شدید اعتبار و جایگاه ایالات‌متحده در سطح جهانی شد.

از بعد مثبت اما حملات یازدهم سپتامبر باعث شد تا دیگر حمله‌ای تروریستی در خاک آمریکا اتفاق نیفتد. با این حال این حملات در دیگر کشورها ادامه یافت. بمب گذاری بالی در سال ۲۰۰۲، مادرید در سال ۲۰۰۴ و لندن در سال ۲۰۰۵ میلادی اگرچه در مقیاس یازدهم سپتامبر نبود اما به کشته‌شدن صد‌ها نفر انجامید. قدرت القاعده به شدت کاهش یافته اما این شبکه تروریستی هنوز به طور کامل از صحنه خارج نشده ‌است. دیسک‌های کامپیوتری که از محل کشته شدن اسامه بن لادن در ابوت آباد پاکستان به دست آمد نشان می‌دهند که القاعده در تلاش بود تا حملات تروریستی دیگری علیه آمریکا انجام دهد، شاید این حملات قرار بود در سالگرد حملات یازدهم سپتامبر، یعنی امروز.علاوه بر این، بیداری عربی که سرتاسر خاورمیانه را در نوردیده‌است باعث شد این تفکر کلیشه‌ای که خاورمیانه قابلیت پذیرش دموکراسی را ندارد از بین برود. خودکامه‌های خاورمیانه، یکی یکی از قدرت کنار رفتند، زین‌العابدین بن‌علی در تونس و حسنی مبارک در مصر با تظاهرات مردمی از قدرت کنار رفتند. معمر قذافی با شورش انقلابیون و البته با کمک ناتو از قدرت کنار رفت و اکنون فراری است و تظاهرات گسترده ضد حکومتی همچنان در بحرین، یمن و سوریه ادامه دارد.

جورج بوش زمانی این‌گونه استدلال می‌کرد که نظام‌های خودکامه خاورمیانه مسبب به وجود آمدن تروریسم و افراط‌گرایی هستند و در نتیجه تهدیدی برای آمریکا به شمار می‌روند. اگر این گزاره درست باشد باید گفت که دولت او در تشخیص و درمان این معضل با شکست جدی مواجه شده است. مساله دوم این است که آیا حجم پاسخ نظامی و غیر‌نظامی بوش و هدایت کردن آن همه اعتبار و انرژی برای برخورد با آن، آن هم در زمانی که جهان در حال تغییر بود و بازیگران جدیدی از جمله چین در حال ظهور بودند، اقدامی درست بود یا نه؟

در تحلیل نهایی باید گفت که ده سال پس از حوادث یازدهم سپتامبر، مهمترین تغییرات ژئو‌پولیتیک نه در میدان جنگ که در نظام مالی جهان رخ داده است. بحران نظام بانکداری، در قوانین نا‌کارآمد و حفظ مشوق‌های بانک‌ها برای تخصیص وام به فقرای آمریکایی که امکان باز‌پرداخت آن‌ها را ندارند ریشه دارد. این وضعیت به دلیل فقدان تراز جهانی که بر اثر سبک زندگی آمریکایی‌ها‌ ایجاد شد آنها با تکیه بر اعتبارات کم‌هزینه و همچنین صادرات ارزان چینی‌ها زیاد مصرف می‌کردند.

با توجه به قیمت‌های پایین کارگران چینی، چین باعث صدور کاهش قیمت‌ها به همه کشورهای جهان شده‌است. این کشور از طریق تبدیل مازاد بودجه خود به اوراق قرضه آمریکا توانست کسری بودجه ایالات‌متحده را جبران کند. اکنون سه سال پس از بحران مالی، اقتصاد جهان روندی نزولی را در پیش گرفته است. قدرت ایالات‌متحده رو به زوال است، اروپا در حاشیه قرار گرفته‌است؛ اما آسیا فعلا رو به پیشرفت است. اما به روند تاریخی اقتصاد توجه کنید. سهم آسیای در حال توسعه از اقتصاد جهانی بر حسب شاخص برابری قدرت خرید از هشت درصد در سال ۱۹۸۰ به ۲۴ درصد در سال گذشته افزایش یافته‌است. در مجموع بازار‌های سهام آسیا هم‌اکنون ۳۱ درصد از سرمایه‌ بازار‌های جهانی را به خود اختصاص داده ‌است که این مقدار بیش از ۲۵ درصد اروپا و تنها کمی کمتر از ۳۲ درصد آمریکاست. سال گذشته چین با پیشی گرفتن از آلمان به بزرگترین صادر‌کننده جهان تبدیل شد. بانک‌های چینی هم‌اکنون در زمره بزرگترین بانک‌های جهان به لحاظ سرمایه ‌بازاری قرار دارند. آمار واردات هم به همین ترتیب خود گواه همه چیزند: جهان در حال توسعه به موتور محرکه اقتصاد جهان تبدیل شده است. در مصرف همه چیز از سیمان گرفته تا تخم مرغ، چین پیشتاز است. این دومین اقتصاد جهان به تازگی با پیشی گرفتن از آمریکا به بزرگ‌ترین بازار خودروی جهان تبدیل شده است. اشتهای سیری‌ناپذیر چین برای کالاها منجر به ایجاد مسیرهای جدید تجارت به ویژه برای قدرت‌های نوظهوری چون برزیل شده است. سال گذشته چین باپیشی گرفتن از آمریکا به بزرگ‌ترین شریک تجاری برزیل تبدیل شد. آمریکای لاتین، منطقه‌ای که زمانی به بی‌ثباتی شهرت داشت، طی دوره بحران به قدرتی نوظهور تبدیل شد. در این کشور فقر از میان رفته است، قشر متوسط در حال گسترش است و بازار دارایی‌ها دچار حباب شده است. کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی دولت اول و وزیر خارجه دولت دوم بوش زمانی ایجاد جهان چند قطبی را تئوری رقابت توصیف کرده ‌بود، اقدامی که از جانب شیطان انجام می‌شود و برای او ضرورت دارد. در مورد مسائل اقتصادی، چند قطبی بودن ایجاد نظمی جدید است که اتکا با یکدیگر در آن یک وضعیت عادی به شمار می‌رود و ایالات‌متحده اگرچه همچنان قدرت غالب به شمار می‌رود اما دیگر نقش قدرت هژمون را بر‌عهده ندارد.

جرارد لایونز، رییس اقتصاددانان بانک استاندارد چترد می‌گوید که مهمترین عبارات باقیمانده از یازدهم سپتامبر نه ‌«جنگ علیه ترور» که عبارت «ساخت چین» است. او اضافه می‌کند که با روند کنونی مهمترین عبارت دهه پیش رو این عبارت خواهد بود: «‌متعلق به چین.»

نگرانی آمریکا از حمله تروریستی در سالگرد ۱۱ سپتامبر

در آستانه‌ دهمین سالگرد حمله تروریستی۱۱ سپتامبر به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی مقام‌های امنیتی در مورد یک «تهدید تروریستی جدید» هشدار داده‌اند. هدف این حمله‌ احتمالی واشنگتن و نیویورک اعلام شده است.

به گزارش دویچه وله به نقل از شبکه فاکس نیوز، وزارت امنیت داخلی ایالات متحده آمریکا شامگاه پنج‌شنبه (۸ سپتامبر، ۱۷ شهریور) اعلام کرد: ماموران امنیتی و اطلاعاتی این کشور مشغول بررسی گزارش‌هایی درباره یک حمله تروریستی احتمالی در دهمین سالروز حادثه‌ ۱۱ سپتامبر هستند. باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا در جریان تحقیقاتی که در این زمینه انجام می‌شود قرار دارد و موضوع را به دقت دنبال می‌کند.

اطلاعات به دست آمده در مورد یک حمله‌ احتمالی تروریستی از سوی وزارت امنیت داخلی آمریکا «جدی و مشخص» توصیف شده است. این وزارتخانه همچنین تاکید کرد که جزئیات این گزارش‌ها هنوز به تایید مقام‌های اطلاعاتی نرسیده، اما تدابیر امنیتی لازم برای مقابله با عملیات تروریستی احتمالی اتخاذ شده است. فاکس نیوز از قول یک مقام ارشد امنیتی می‌گوید «این وظیفه‌ ما است که در مورد خطرهای احتمالی به شهروندان هشدار دهیم.» یکی از سخنگویان وزارت امنیت خاطر نشان کرد: دریافت چنین گزارش‌هایی در آستانه‌ مناسبت‌های مهم طبیعی است. منابع خبری از احتمال ارتباط طراحان عملیات تروریستی با شبکه القاعده گزارش داده‌اند. خبرگزاری رویترز از قول یک مامور ارشد اطلاعاتی که نامش فاش نشده گزارش داد: پلیس در جست‌وجوی دو یا سه مردی است که مظنون به طراحی یک عملیاتی تروریستی هستند. گفته می‌شود این افراد در ماه اوت وارد آمریکا شده‌اند. در همین شرایط دولت آمریکا تاکید می‌کند که هیچ گزارش تایید شده‌ای مبنی بر جدی بودن خطر حمله‌ تروریستی در دست نیست. کاخ سفید اعلام کرد: آمریکا در سالروز ۱۱ سپتامبر «مانند همیشه هشیار» است. وزارت امنیت داخلی به شهروندان آمریکا توصیه می‌کند در روزهای آخر هفته بیش از پیش مراقب باشند. در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ تروریست‌های شبکه‌ القاعده با ربودن چند هواپیمای مسافربری به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک و ساختمان وزارت دفاع در واشنگتن حمله کردند. یکی دیگر از هواپیماهای ربوده شده در مزرعه‌ای در ایالت پنسیلوانیا سقوط کرد. در جریان عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر حدود سه هزار نفر کشته شدند. در روزهای شنبه و یکشنبه برنامه‌های فراوانی در نقاط مختلف آمریکا برای گرامیداشت یاد قربانیان این حادثه برگزار می‌شود. برنامه‌ اصلی قرار است امروز یکشنبه (۱۱ سپتامبر) در محل برج‌های ویران شده در نیویورک برگزار شود. بنابه گزارش‌ها باراک اوباما نیز در این مراسم شرکت خواهد کرد.