بخش صد و دوم
پدیده شوم قرن جدید - ۲۳ فروردین ۹۶
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل به چگونگی ریشه دواندن داعش در لیبی و شهرهای مهم این کشور مانند سرت و صبراته و بنغازی اشاره شد. داعش در بنغازی، صبراته و سرت نهتنها با یکدیگر دارای تفاوت بودند بلکه ریشههای متفاوتی با یکدیگر داشتند. با وجود فقدان حمایت مردمی برای داعش در لیبی این گروه موفق شد پایگاهی برای خود در آنجا بیابد. رویکرد این گروه برای یافتن پایگاه عبارت بود از خشونت و تاکتیکهای تروریستی برای واداشتن اجتماعات محلی به تسلیم شدن.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل به چگونگی ریشه دواندن داعش در لیبی و شهرهای مهم این کشور مانند سرت و صبراته و بنغازی اشاره شد. داعش در بنغازی، صبراته و سرت نهتنها با یکدیگر دارای تفاوت بودند بلکه ریشههای متفاوتی با یکدیگر داشتند. با وجود فقدان حمایت مردمی برای داعش در لیبی این گروه موفق شد پایگاهی برای خود در آنجا بیابد. رویکرد این گروه برای یافتن پایگاه عبارت بود از خشونت و تاکتیکهای تروریستی برای واداشتن اجتماعات محلی به تسلیم شدن. این گروه از تاکتیکهای عملگرایانهتر هم استفاده میکرد مانند توافقاتی که با جوامع محلی و بازیگران کلیدی در مناطق مختلف به دست آورد.
۲- دولت اسلامی در سینا
ولایت سینای داعش فعالترین زیرشاخه در خارج از پایگاه این گروه در لیبی بوده است. بنابراین، تهدیدی است هم برای مصر و هم برای رژیم اسرائیل. این وابسته محلی، که قبلا «انصار بیتالمقدس» (ABM) نامیده میشد، شاهد بهبود چشمگیری در توانمندیهایش از زمان بیعت با داعش در نوامبر 2014 بوده است. حملات این گروه پرتعدادتر و مرگبارتر بوده و از سلاحها و تاکتیکهای پیشرفتهتر هم استفاده کرده است. توانمندیهای بهبودیافته این گروه- در کنار تغییر تاکتیکهایش برای هدفگیری روزافزون شهروندان و انجام عملیات که منافع اساسی داعش را توسعه میدهد مانند ساقط کردن هواپیمای مسافری روسیه در اکتبر 2015- ارتباط قدرتمند با رهبری مرکزی را نشان میدهد. استدلال من این است که هسته اصلی داعش در «سلطه تمامعیار» بر زیرشاخه محلی در سینا موفق عمل کرده است. این یعنی «ادغام» موفقیتآمیز؛ در جایی که رهبران محلی بهعنوان سربازان مطیع به منافع داعش خدمت میکنند بدون اینکه ضرورتی برای ارتباط مستمر با داعش مرکزی داشته باشند یا فرامینی از آن دریافت کنند. با این حال، با وجود تغییرات آشکار در رفتار این گروه- که از این رفتار میتوانیم به پیوندهای قدرتمند پی ببریم- اطلاعات در ساحت عمومی در مورد پیوندهای مستقیم میان ولایت سینا و هسته اصلی داعش و اینکه چگونه این مساله به وقوع پیوسته وجود ندارد. چنین ارتباطاتی در واقع رخ داده و هنوز هم میدهد. همچنین آنچه باید در نظر گرفته شود موفقیت داعش در استفاده از پایگاه سینا برای کمک به گسترش خود به سرزمین اصلی مصر و صحرای غربی است که دومی با کمک از سوی پایگاه لیبی انجام میگیرد.
تکامل انصار بیتالمقدس و تبدیل آن به پایگاه داعش در سینا
شاید بارزترین شاهد برای میزان ارتباطات و پیوستگی سینا با رهبری اصلی داعش همانا تکامل آن در ایدئولوژی و استراتژی بوده است. انصار بیتالمقدس یک جنبش جهادی بومی است که خارج از چارچوب و متن خود محلی زاده شد. انصار همچون سلف خود یعنی گروه «التوحید و الجهاد»، بهطور انحصاری بر هدف قرار دادن اسرائیل، روابط مصر- اسرائیل و توریسم مصر در مناطقی متمرکز شده که تعداد زیادی از توریستهای اسرائیلی از آن بازدید میکنند. برخی ممکن است تصور کنند که شورش در سینا نتیجه مستقیم «نارضایتیهای محلی» مانند نادیدهانگاریهای حکومتی یا محصول انگیزههای جداییطلبانه یا سیاسی است. اما همواره بر اسرائیل متمرکز بوده است. سینا محیطی بینظیر بوده که در آن هر گروه جهادی در رویای حمله به اسرائیل بوده است. غیر از نقش آشکاری که «مرزها» ایفا میکنند، حضور دولت ضعیف به لحاظ تاریخی و یک اقتصاد زیرزمینی پررونق به تبدیل آن به یک مکان آموزشی ایدهآل و سکویی برای حمله کمک کرده است. گرچه نارضایتیهای محلی به شورش دامن میزند اما اینها عمدتا نتیجه تاکتیکهای زمین سوختهای است که دولت مصر برای سرکوب تروریستهای متمرکز بر اسرائیل در اوایل دهه 2000 و سپس پس از انقلاب ژانویه 2011 بهکار گرفته است.
تاثیر داعش بر ایدئولوژی انصار
پیشگامان اولیه جهاد در سینا همگی بومیانی بودند که متاثر از جهادیون دره نیل در دهه 80 و 90 و شورش موفقیتآمیزشان برای ساقط کردن حسنی مبارک، رئیسجمهوری وقت مصر بودند. این تجربه به جهادیون مصری درس مهمی در مورد اهمیت اجتناب از تلفات گسترده غیرنظامی- خواه مصری یا غیر آن- آموخت. آنها سپس بهدنبال تضمین پایگاهی برای حمایت مردمی از خود بودند. جهادیون نمیتوانستند اجازه دهند که بهعنوان خشونتطلبان خونریزی تصویر شوند که مسلمانان معمولی را میکشند و زندگی بومیان را ویران میکنند در حالی که هیچ دستاورد ملموسی در نبرد به دست نمیآورند و بزرگترین دشمن مسلمین یعنی اسرائیل را هم نادیده میگیرند. این تصویری است که رئیسجمهوری مصر و رسانههایش بهطور گستردهای علیه آنها بازتاب میدادند تا به اهداف خود برسند. جهادیون برای دفع این نگاه باید کاری کنند که همچون شوالیههای مسلمان به نظر رسند؛ شوالیههایی که زره آنها برق میزند و از کشتن غیرنظامیان احتراز میجویند؛ در حالی که تمرکز خود را بر سرویسهای امنیتی اسرائیل یا مصر قرار میدهند. این به شکل گستردهای رویکرد انصار پیش از بیعت با داعش بود. این گروه بیشتر بمبگذاریهای مهم خود را در اوایل هفته و صبحها انجام میدهد تا از تلفات غیرنظامی احتراز جوید؛ مانند بمبگذاریهایی که در دسامبر 2013 در منصوره و ژانویه 2014 در مرکز امنیتی قاهره انجام گرفت. این گروه بمبگذاریهایی به سبک بمبئی انجام نداد، همان جایی که مردان مسلح چشمان خود را بستند و به روی توریستها آتش گشودند و مهمتر از همه اینکه، انصار از مواد منفجره دستساز در مناطق شلوغ استفاده نمیکند. در همین زمان، این گروه منابع خود را برای انجام حملات مرزی علیه اسرائیل و شلیک موشک به اسرائیل سرمایهگذاری و بسیج کرده و بارها خط لوله گاز مصر- اسرائیل را مورد حمله قرار داده است. این استراتژی آنقدر موفق بود که «مردان نقابدار»ی که مقامها آنها را به بمبگذاری در خطوط لوله متهم کردند به الگوهایی محبوب در سال 2011 تبدیل شدند پیش از اینکه انصار مسوولیت آن را بر عهده بگیرد. تنها یک حمله مهم علیه توریستهایی رخ داد (در فوریه 2014) که با اتوبوس در حال بازگشت به اسرائیل بودند. این رویکرد در اواخر 2014 تغییر کرد، زمانی که این گروه به بیعت با داعش نزدیکتر شده و به «سینای داعش» تبدیل شد. اگرچه برخی نشانهها دال بر این است که وحدت ایدئولوژیک میان این گروه و داعش لااقل از اوایل 2014 وجود داشت اما هیچ نشانهای نیست که نشان دهد انصار بهدنبال تقلید از تاکتیکهای داعش برآمده باشد. انصار همواره کشته و گاهی جاسوسان و خبرچینان را گردن زده است اما اکنون تکرار و شدت این کشتارها افزایش یافته است. در اولین سال هجری پس از بیعت، انصار اعلام کرد که بیش از 130 نفر از جمله جاسوسان را کشته در حالی که اندکی بعد تعداد کشتهها را دقیقتر اعلام کرد.
ارسال نظر